✍️هادی قابل جامی
یکی از گروههای اجتماعی که نقش آفرین در صحنههای گوناگون بودند، مقدسینی هستند که به مناسک آئینی به ویژه مستحبات عادت کرده و در نتیجه، خود را از دیگران متدینتر و برتر میدانند!
این عده به لحاظ ظاهر با ایمان و تدینشان در میان توده مردم نفوذ زیادی هم پیدا میکنند! در نتیجه تبدیل به گروه مرجعی برای اظهار نظر در حوزه دین و تشخیص تکالیف دینی میشوند.
پس از ارتحال پیامبر گرامی اسلام(ص) و در دوران خلفا، برخی از اصحاب آن حضرت چنین نقشی را در جامعه پیدا کردند. این عده، پس از کسب پایگاه اجتماعی در موارد اختلاف، تردید و تشکیک در مسائل، به اظهار نظر میپرداختند!
از قضا، بسیاری از آنان دارای گرایشهای قومی، قبیلهای، رفاقتی، مادی و موقعیت و مقام بودند! در هنگامه جنگ صفین و در آستانه شکست سپاه معاویه، وقتی این سپاه با حیله عمروعاص قرآنها را برسر نیزه کردند، عدهای از همین مقدسین گرد امام علی(علیه السّلام) را گرفتند و گفتند: دشمن قرآن را حکم قرار داده و ما با قرآن نمیجنگیم!
هرچه حضرت کوشید که آنها را قانع کند که این حیله است و قرآن ناطق منم، فایده نبخشید! حتی شمشیر بر روی امام(ع) کشیدند که اگر دستور ترکجنگ را ندهی، ما تو را می کشیم!
پس از اعلان ترک جنگ و قرار بر حکمیت، همانها آمدند و ابوموسی اشعری را به عنوان حکم از سوی خود مطرح کردند!
علی(ع) فرمود؛ ابن عباس زرنگ تر و داناتر است، در مقابل عمرو عاص حیله گر تنها او میتواند از عهده او برآید، اما نپذیرفتند و اصرار همراه با تهدیدشان، امام(ع) را ناگزیر به پذیرفتن حکمیت ابوموسی اشعری کرد!
ابوموسی اشعری و افرادی از این دست در کوفه بسیار بودند که آدمهای ظاهرالصلاح و متدین و مقدس مینمودند، ولی از معرفت و آگاهی تهی بودند!
یکی از گروههای به وجود آورنده واقعه دردناک عاشورا همین دسته هستند، افرادی که مشهور به صحابه یا تابعین بودند و در جامعه از وزانتی برخوردار بودند، به خاطر؛ ترس، تطمیع، جهل، مقام و شهرت با عبیدالله زیاد و یزید بن معاویه همسو شدند و مردم عادی و عامی را هم به دنبال خود کشیدند!
تاریخ می نویسد که در مجلس عبیدالله زیاد، جمعی از صحابه و تابعین حضور داشتهاند!
از چهره های شاخص و مورد اعتماد عموم مسلمانان که در جریان حرکت امام حسین(علیه السلام) از مدینه به مکه و از مکه به سمت کوفه، انزوا را اختیار کردند و برخی حتی در کنار عبیدالله زیاد قرارگرفتند و امام(ع) را یاری نکردند؛ عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر، مصعب بن زبیر [داماد امام حسین (ع) بود]، محمد حنفیه.
از کوفیان نیز؛ سلیمان بن صرد خزاعی، زیدبن ارقم، انس بن مالک، شریح قاضی و امثالهم. بسیاری از سران قبایل و طوایف که در مجلس ابن زیاد برکرسیها مینشستند و جنایات عبیدالله را با سکوتشان تایید میکردند!
همواره در طول تاریخ و حکومتهای استبدادی، ما شاهد چنین افرادی در کنار حاکمان هستیم! اینان با چهرهای به ظاهر مقدس و متدین خود، سبب گمراهی مردم میشوند!
اینها اعوان الظلمه هستند!
اینها توجیه گر جنایتها، خیانتها، فساد و تباهی دستگاههای حاکمه هستند! این دست افراد را در دوران خلفای اموی، مروانی، عباسی، پادشاهان عثمانی، پادشاهان صفوی، پادشاهان قاجاری، پهلوی و سایرین مشاهده میکنیم!
ضربهای که مقدسین وجیهالمله به باورها واعتقادات مردم زده و جامعه را با عملکرد خود به گمراهی کشاندهاند و البته، افرادصالحی را به مسلخ فرستادهاند، کمتر از ضربه حاکمان جانی و خیانتپیشه نبوده است!
عاشورا معلول جهل مقدسی است که این عده بذرش را در جامعه پاشیدند و حکومت یزید و عمالش از آن بهرهبرداری کردند!