✍️ فرزاد احمدی
امروز ترامپ بالاخره شکست را پذیرفت و انتقال قدرت بطور رسمی به جو بایدن، رئیسجمهور منتخب، آغاز شد. برخی برای آشوب و جدال داخلی آمریکا لحظهشماری میکردند. لکن آشنایی با سیستم سیاسی آمریکا موجب میشود در مورد قدیمیترین دموکراسی دنیا عجولانه قضاوت نکنیم. در آمریکا حق گرفتتی است و تظاهرات و اعتراض، طبیعیترین حق محسوب میشود اما قانون از همه چیز بالاتر است. حتی از دین و نژاد و حتی از شخص اول کشور یعنی رئیسجمهور. درسها و شاخصههای سیستم سیاسی و انتخاباتی آمریکا را بررسی میکنیم:
استقلال سیستم قضایی: بنگرید به ایستادگی قضات ایالتهای کوچک مقابل رهبر ایالات متحده به عنوان قدرتمندترین فرد جهان. آنجایی که تفکیک قوا به شکل صحیح آن صورت گیرد از تجمیع قدرت در دست یک نهاد جلوگیری به عمل میآید چنانکه میتوان این مهم را در انتخابات ۲۰۲۰ ایالات متحده و عدم تاثیرگذاری فشارهای ترامپ مشاهده نمود.
قدرت رسانههای آزاد: اخطارهای مکرر توئیتر، شبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها به ترامپ و حتی عدم پخش مصاحبههای وی. رسانههای آزاد به عنوان پدیدهای که بازگو کننده خواست و اراده عمومی و نه فرمانبردار حکومت هستند به بهترین شکل میتوانند در مقابل اخبار یکطرفه و تحریفات حکومتی ایستادگی کنند. حذف و برچسب گذاری توئیتهای قدرتمندترین فرد جهان توسط یک شبکه اجتماعی آزاد (توئیتر) گویای این واقعیت است.
تقسیم فضایی قدرت و ضمانت اجرایی مطلوب برای آن: ایستادگی فرمانداران ایالات مختلف در برابر حملات ترامپ و رد ادعای تخلف در انتخابات. در کشورهای با سیستم فدرال که قدرت میان دو سطح ایالتی و فدرال تقسیم شده است و درجه ای از خودمختاری به آنها داده شده است در صورتی که به بهترین شکل آن صورت گرفته باشد، مقامات محلی توان ایستادگی در مقابل دخالتهای قدرتهای فرا ایالتی را خواهند داشت.
اعتماد به فرآیند و تاثیرگذاری انتخابات: انتخابات فرآیندی به منظور انتقال اراده عمومی ملت به حکومت است. ملت رکن اصلی تشکیل دهنده کشور و زیربنای آن است. کارآمدی انتخابات ایالات متحده و اعتماد عمومی به آن زمانی خودنمایی میکند که میبینیم با مشارکتی بیسابقه به منظور برانداختن دولت ترامپ و تغییر رویه در سیاستهای این کشور بسیج عمومی شکل میگیرد.
برخورداری از حق اعتراض به نتایج انتخابات: هر آنچه در سطرهای بالا بدان اشاره شد محصول این نگاه به انسان است که این موجود اساساً دارای حق است نه صاحب تکلیف. حق اعتراض به شکل مسالمت آمیز آن محصول دموکراسی نهادینه شده و حق مشارکت سیاسی برای شهروندان در سطوح مختلف قدرت سیاسی است. لشکرکشی خیابانی طرفداران ترامپ به منظور حمایت از کاندیدای خود آنهم به شکل مسالمتآمیز گویای اهمیت فرآیند انتخابات در باور مردم و تاثیری که این فرآیند در آینده آنها دارد، میباشد.
سیستم تایید صلاحیت و تعیین کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا به گونهای است که شخص اول و قدرتمندترین فرد کشور یعنی کوچکترین نقشی در انتخاب رقیب خود ندارد. بلکه سایر نهادها مثل دیوان عالی یا مجلس سنا و یا مجلس نمایندگان هم در تایید صلاحیت کاندیداها نقشی ندارند. بلکه سیستم حزبی و سیاسی مستقل از این نهادها عمل میکند.
انتخابات آمریکا در ۲۵۰ سال گذشته نشان میدهد که این کشور نیاز به انقلاب ندارد، زیرا اصلاحات از طریق رای مردم در انتخابات متبلور میشود. ترامپ تنها رئیسجمهوری است که آشکارا کوشید مقابل قانون بماند، اما ساختار مستحکم سیاسی آمریکا اجازه نداد که این کشور به صحنه آشوب انتخاباتی کشیده شود.
مهاجران از همان آغاز، آمریکا را بر اساس قانون ساختتد، نه بر اساس دین و مذهب و یا نژاد خاصی. آمریکا کشور قانون است نه عدالت. همان قانونی که بردهداری را به رسمیت میشناخت، اما با اصلاحات مکرر، اخیراً شاهد رئیسجمهوری سیاهپوست بود. بایدن هم دومین رئیسجمهور کاتولیک آمریکاست. همین ساختار قانونی عاقلانه، موجب شده بسیاری مردم دنیا از یهودی و مسلمان و آسیایی و آفریقایی و اروپایی برای شهروندی آمریکا سر از پا نشناسند. در آمریکا قانون از همه چیز بالاتر است نه دین، نه عدالت، و نه حتی اخلاق. قانون نوشته و مشخص است تا اخلاق، دین و عدالت، سلیقهای تعریف نشود، وگرنه امثال ترامپ بر دین و اخلاق و فرهنگ مسلط میشد و تبدیل به دیکتاتور میشد و آمریکا، آمریکا نمیشد.