- بیت الله محمودی
یکی از چالش های آموزشی غالب مراکز دانشگاهی کشور عدم حضور یا حضور بسیار کم رنگ دانشجویان در هفته های ابتدایی شروع ترم های تحصیلی به خصوص نیمسال اول آن است. در همین راستا دانشگاهها سعی می کنند با دخیل نمودن ابزارهای کنترلی و تنبیهی دانشجویان را ملزم به حضور در کلاس های درس نمایند. الزامی که هرگز قادر نبوده است در عمل موفقیت آمیز باشد و دانشجویان را به شکل منسجم به پای کلاس درس بکشاند. اما براستی چرا دانشجویان ترجیح نمی دهند از همان روزهای ابتدایی مقرر شده در تقویم آموزشی، در کلاس های درسی خود حضور یابند؟
انتقال تجربه دانشجویان قدیمی تر به دانشجویان سال های اولیه دانشگاه، حاکی از جدی نبودن شروع کلاس ها در تقویم مقرر آموزشی است. تجربه ای که هر چند واقعیت بیرونی ندارد اما عمدتا نسل به نسل در طول همه این سالها به دانشجویان منتقل شده است و بر اساس همین تجربه به لحاظ ذهنی هرگز دانشجویان خود را آماده حضور در روزهای ابتدایی دانشگاه نمی بینند.
یکی از ذهینت های مرسوم دانشجویان این است که اعتقاد دارند مطالب درسی عنوان شده توسط اساتید در هفته های ابتدایی چندان اهمیتی ندارند و استاد تنها به مقدمات کلی درس و پراختن به حاشیه های نه چندان مهم می پردازد. موضوعی که البته برخی از اساتید نیز به آن دامن می زنند و خود نیز هفته های ابتدایی تدریس را جدی نمی گیرند.
عموما دانشجویان حضور در کلاس های درسی را یک تکلیف اجباری ناخوشایند می پندارند و لذا در طول ترم، فرصت های بین تعطیلی ها، فرجه امتحانات و به خصوص شروع ترم را فرصت طلایی و ارزشمند برای رهایی از بند کلاس می دانند. این تلقی نیز وجود دارد که می توان عدم حضور در کلاس را به طرق مختلف از جمله تکالیف کلاسی و تلاش در امتحانات پایان ترم جبران کرد.
اما اگر کمی عمیق تر به موضوع نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اصلی ترین دلیل عدم حضور دانشجویان در کلاس های درسی چه در اوایل یا در طول ترم یا اواخر آن را می توان در افت شدید انگیزه های اصیل یادگیری و تلاش برای ارتقاء علمی پیدا کرد. جایی که دانشجویان احساس نمی کنند با حضور در کلاس های درسی بین آنچه هستند و فکر می کنند با آنچه به آنها در فضای اجبار آموزش داده می شود ارتباط معناداری برقرار کنند و همین تلقی صحیح آنها از کلاس درس موجب می شود تا حدامکان از آن دور باشند. فقط کافیست حضور در کلاس های درسی را از حالت اجبار و تهدید نمره و امتحان خارج کنیم تا فضای واقعی کلاس های درسی برای همه عیان شود.
خالی بودن محیط های دانشگاهی از فضای بانشاط یاددهی و یادگیری و تلقی دانشگاه به دانشجو به عنوان کالای مصرفی، باعث شده است دانشجو حضوری اصیل و ماهیت گونه در کلاس درس نداشته باشد و اساتید نیز متأثر از همین فضا، شوقی اصیل برای آغاز فرایند یاددهی ندارند. تبریک سال نو تحصیلی هم در بین دانشجویان و هم در بین اساتید بیشتر به طنزی تلخ شبیه است که انگار هیچ یک از این دو قشر منتظرآمادنش نبودند.