✍? نگار فیضآبادی
کافی است کلمه «سیلی» را در گوگل جستجو کنید. تمام اطلاعات مربوط به رفتار پرخاشگرانه عنابستانی، نماینده مجلس سبزوار، مقابل سرباز در کسری از ثانیه جلوی چشمتان ظاهر میشود.
نمیدانم چندماه بعد آیا کسی نام عابد اکبری، سرباز راهنمایی و رانندگی را به خاطر میآورد یا نه. بعدها علیاصغر عنابستانی را با برچسب طلبکار و قانونشکن میشناسند یا اسم و رسمش لابهلای خبرهای جدید گم میشود. البته آنچه قرار بوده یاد همه بماند «قانون» است.
تحلیلهای زیادی درباره رفتار پرخاشگرانه عنابستانی، نوشته شده است. یادداشتهایی که میشود بارها خواندشان و درباره بیاعتمادی و عصبانیت مردم از رفتار دوگانه مسئولان چیزهای مهمی فهمید.
ماجرا اما ابعاد دیگری هم دارد. یعنی اگر بخواهیم از دو قطبی «قهرمان/ ضدقهرمانی» که ساخته شده فاصله بگیریم، میرسیم به قانون و خودمان. ما شهروندان عادی و سادهای که شیشه ماشینهایمان دودی نیست!
خشم و صدای گلایهآمیز مردم قابل درک است. صدایی که شنیده نمیشود مگر به لطف فضای مجازی. گرچه بعید است این حجم از پرخاشگری در شبکههای اجتماعی بهخاطر حمایت مردم از قانونمداری باشد. قانونی که خیلی وقتها دوست داریم دورش بزنیم و به کسی میگوییم «زرنگ» که راه در روها را خوب بلد باشد. برعکساش هم صادق است؛ برچسب «پخمه و سوسول» را به پیشانی کسی میزنیم که معمولاً قانون را متعهدانه رعایت میکند.
اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که عصبانیت مردم به مراجع قدرت برمیگردد. (قطعاً مسئولان باید عصبانیتها را همچون زنگ هشدار معناداری بدانند و برای مشکلات فعلی چارهای پیدا کنند). اما برگردیم به خودمان؛ ما که هرجا که دستمان برسد ممکن است حق دیگران را ضایع کنیم. راه دور نرویم، از کوچه و خیابان گرفته تا مطبها، مدرسهها، ادارات و…
ما معلمولیهایی که روی صندلیهای مجلس تکیه نزدهایم، چقدر برای قانون ارزش قائلیم؟ خودمان مثل آن سرباز هستیم؟ اگر کسی مثل سرباز عابدی، اشتباهمان را یادآوری کند، نقدش را تاب میآوریم یا طوری با فحش و قفل فرمان به حسابش میرسیم که دیگر نخواهد ادای شهروندان مسئول را دربیاورد؟
گرهی کار زمانی کورتر میشود که سعی میکنیم با توجیههایی مثل «حالا مگه همهچی درسته که من رعایت کنم؟ با یه گل بهار میشه؟ اینجا ایرانه، بیخیال بالاییها شدید گیر دادید به مردم عادی؟ حوصله داریها»، مسئولیت را از روی دوشمان برداریم. بااینحساب انگار قرار نیست (بخوانید نمیخواهیم) چرخه معیوب مسئولیتگریزی و قانونشکنی را بشکنیم. حالا مسئولان و مردم بهراحتی میتوانند تقصرها را گردن همدیگر بیاندازند. نمونهاش را هم در دوران پاندمی کرونا دیدیم. اگر بحث مسئولیت باشد باید بگوییم هر دو مسئولاند.
تابآوری، رواداری و رفتار مسئولانه، حکم دماسنج جامعه را دارند. دماسنجی که میزان سلامت روان افراد را نشان میدهد. انتقادپذیری مسئولان و اصلاح رفتارشان یک چیز است، این که من و شمای شهروند چقدر مسئولانه رفتار میکنیم، چیز دیگری. البته که هرگز هیچکدامشان جایگزین هم نمیشوند.
کافی است به فهرست خرده رفتارهایی نگاه کنید که هر شهروندی میتواند انجام دهد، اما ممکن است از انجام دادنشان طفره برود:
نریختن زباله در خیابان، سیگار نکشیدن در معابر عمومی، ایست راننده پشت خط عابر پیاده، حرف نزدن با تلفن در وسایل حملونقل عمومی، فحاشی نکردن در خیابان، متلک نیانداختن به بانوان، ماسک زدن، مسدود نکردن پل برای عبور افراد ناتوان، رعایت نوبت در صف و…
وقتی پزشک، معلم، نانوا، مهندس، کارگر ساختمان و… وظیفهشان را مسئولانه انجام دهند، بیش از ۱۵میلیون پرونده قضایی روی هم تلنبار میشود؟
اگر جزو کسانی هستید که هر روز برای دیگران سهمیه فحش در نظر گرفتید، ارزش این رفتارهای ساده اما مهم را کوچک میدانید و با نقدی کوچک برآشفته میشوید، شاید لازم باشد عنابستانی درونتان را آرام کنید!