✍️ ابوالقاسم فنایی
کسی که نسبت به همجنس گرایی و شرابخواری حساسیت میورزد و برای مبارزه با کف زدن و بد حجابی کفن میپوشد، اما نسبت به استبداد، ظلم سیاسی، خشونت، تبعیض و تضییع حقوق مردم هیچ حساسیتی از خود بروز نمیدهد، حساسیتهای او حساسیتهای اخلاقی نیست.
به همین ترتیب، کسی که بر عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت تاکید می ورزد، اما نسبت به عدالت سیاسی و توزیع عادلانه قدرت(دمکراسی) بی تفاوت است، نمیتواند ادعا کند که دغدغه او دغدغهای اخلاقی است و از ملاحظات اخلاقی نشات میگیرد. باری در صداقت چنین اشخاصی باید به دیده تردید نگریست.
در حقیقت تاکید بیش از حد بر پارهای از ارزشهای درجه دوم و سوم اخلاقی، یا تاکید ورزیدن بر مصادیق خاصی از یک ارزش عام اخلاقی، خود نوعی انحراف اخلاقی به شمار میرود، چراکه چنین تاکیدی موجب میشود که فرد و جامعه نسبت به نقض ارزشهای اخلاقی مهمتر غافل و بیتفاوت شوند.
با مرور این مطلب به فکر فرو رفتم…
جامعهای که مردم یک گوشهاش خاک تنفس میکنند و گوشه دیگرش آبی برای آشامیدن ندارند و فقر و بیکاری جوانانش را پیر کرده. جامعهای که در آن دلالان، اختلاسگران و آقا زادهها روز به روز فربهتر و کارگران و معلمان و دانش آموختگان روز به روز مچاله تر میشوند!
جامعهای که شهرام جزایری ها و خاوریهایش آزاد و سر خوشند و از آن سو یک زن به خاطر چند تار مو کتک میخورد و با یک دختر به خاطر رقصیدن مانند جنایتکاران برخورد می شود..!
واقعاً در مورد این جامعه چه میشود گفت؟ آیا چنین جامعهی منحط و بیاخلاقی با این رویه هرگز روی خوشی را خواهد دید؟
برگرفته از کتاب اخلاق دینشناسی