اقای حسام الدین آشنا از نحوه بودجه ریزی و سهم خواهی نهادهای قدرت و قبیله و قبله داشتن برای هر ردیف بودجه سخن گفته است و از نحوه بودجه ریزی و بررسی ان در مجلس و نقش نمایندگان انتقاد کرده است .
پیش از این هم اقای جهانگیری از گوشت قربانی شدن بودجه سخن گفته بود .
اقای دکتر هاشمی هم در اعتراض به بودجه بخش بهداشت و درمان استعفا کرده است و از پرداخت ۳۵ هزارمیلیارد تومان در بودجه کشور به مؤسسات فاسد سخن گفته است و سهم ۱۶ هزار میلیاری بخش سلامت را بسیارناکافی دانسته است و از تلاش ها و لابی ها و آمد و رفت به سازمان برنامه و بودجه برای گرفتن پول بیشتر برای وزارتخانه سخن به میان آورده و از اینکه به این دولت اعتماد کرده و مسئولیت پذیرفته است اعلام پشیمانی نموده است
همه اینها پرده از واقعیتی بر می دارد که بیشتر مردم از ان آگاهی کافی نداشته و بسیاری از نمایندگان و دولتمردان هم به آن اعتنایی نداشته و شاید هم نداشته باشند .
بسیاری از نهادهای ریز و درشت به بهانه های گوناگون در بودجه سهم پیدا کرده و بدون نیاز به گزارش دهی منابع کمیابی را که بایستی صرف توسعه و تامین نیازها همگانی بشود در اختیار گرفته اند .
وقدرت واقعی پنهان و بسیار گران و هزینه بری را ایجاد کرده و با رابطه و ایجاد مناسبات با ساختار قدرت توان ملی را با فرسایش همراه کرده اند .
قدرتی که ریاست جمهوری و دولت نمی تواند و یا نمی خواهد با ان رو به رو شود و سعی دارد بار این برخورد را بردوش مجلسی که کم توان تر از ان است که بشود بیان کرد بگذارد .
سهم دولتمردان در این میانه به شکایت و آه و ناله کردن و گاهی سر بسته سخن گفتن و به گونه ای شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن فرو کاسته شده است .
چرا دولت در تنظیم بودجه به فشارهایی که می گویند باور ندارد تسلیم شده و اصلاح ساختار بودجه را از درون دولت شروع نمی کند و این را به مجلس حواله می دهد ؟؟؟؟؟!!!
درنظام بودجه ریزی ما اگر مجلس بخواهد رقمی را افزوده و یا ردیفی را ایجاد کرده و به ان سهمی اختصاص دهد باید محل ان را روشن کند .
یعنی در برابر ایجاد هزینه منبع درآمد هم باید مشخص شود .
و یا با افزایشی در یک ردیف بایستی کاهشی در ردیفی دیگر صورت گیرد .
روشن کردن محل تامین درآمد که برعهده دولت است .
پس چرا دولت از این قدرتی که دراختیار دارد به خوبی بهره نمی گیرد ؟؟!!
واقعیت تلخ این است که دولت نمی خواهد خود را با منابع قدرت درگیر کند و می خواهد با واگذاری مسئولیت دولت و درخواست از مجلس به هدف های خود برسد که بسیار نادرست و درمسیر اشتباه است
این برگشت خوردن بودجه امسال و باز تحویل ان به مجلس خود داستان تازه ای است که اقای روحانی از بیان انچه هست دریغ می ورزد .
درشرایط دشوار اقتصادی سهم نهادهای قدرت افزایش و سهم نهادهای توسعه ای و سرمایه ای کاهش یافته است .
اقای دکتر هاشمی به مقایسه سهم حوزه سلامت و تامین بدهی های مؤسسات مالی فاسد سخن می گوید که سخنی درست است ولی از افزایش سهم یارانه های پیدای و پنهان در نظام بودجه ریزی و سخنی به میان نمی آورد
اینکه هر وزیری به صورت بخشی نگری به تامین نیازهای بخش خود بیاندیشد و با لابی گری بخواهد سهم بیشتری بگیرد با منطق وجود دولت سازگاری ندارد .
دولت به معنای گروهی با نگرش کلان و کلی نگری در همه موضوعات از جمله بودجه های مربوط به حوزه مسئولیت و کاری است .
که این بودجه ریزی و سهم و ردیف ها بایستی با در امد ها و هزینه های مملکت هم خوانی داشته باشد .
دولت جسارت و جرhت کاهش معنادار دهک های بالای ازیارانه ها را نداشته است .
درحالی که قدرت خرید ۴۵ هزار تومانی به کمترین میزان رسیده و سهم ان در اقتصاد خانواده کاهش چشم گیر یافته است بازه م دست و دل دولت در اصلاح این رویه نادرست می لرزد .
درحالی که صرفه جویی اقتصادی حتی در شرایط گشایش های جدی بایستی در دستور کار باشد ریخت و پاش های بی معنا همه جا گیر وهمه جا گستر است .
سهم نهادهای فرهنگی غیر پاسخگو و مدعی چنان گسترده و شگفت انگیز شده است که هیج نمونه ای برای ان نمی توان یافت ودرکنار ان سهم نهادهایی که مالیات نمی پردازند و یا معافیت مالیاتی می گیرند با منطق اداره کشور همخوانی ندارد .
دولت می بایست در کنار حذف بودجه ها همه نهادها و مؤسسات غیر پاسخگو یا همان قوم و قبیله و قبله دارهایی که آقای اشنا از ان می گوید از گوشت قربانی شدن بودجه همان طور که اقای جهانگیری می گوید جلوگیری می کرد و دفاع از جیب مردم و کاهش ارزش پول ملی و نپرداختن بدهی های مؤسسات فاسد ان طور که اقای دکتر هاشمی می گوید را مورد توجه بیشتر قرار می داد و باساماندهی درست بودجه و اصلاح نظام بودجه ریزی رسالت مهم خود را به انجام می رسانید
نمایندگان مجلس نیز به جای پرداختن به مسائل کلان همانند وزیران به بخشی نگری مبتلا هستند و تلاش می کنند که سهمی برای حوزه انتخابیه خود بگیرند این را به عنوان توفیق خود در فعالیت های انتخاباتی مصرف کنند .
دربرابر این سهم گیری خیلی به سراغ اصلاح پایه ای بودجه و نظام بودجه ریزی نخواهند رفت .
ازیادمان نرود که نظارت استصوابی نیز در حذف بخش بزرگی از توان انسانی کشور برای مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری عامل مهمی بوده است که قدرت اثر گذاری مجلس را نیز به شکل قابل توجهی کاهش داده است .