موضع گیری در رابطه با مسئله به وجود آمده در ونزوئلا در شرایط کنونی بسیار دشوار است.
باید قبول کرد که حامیان گفتمان چاوز و مادورو شکست خوردهاند هم حامیان سیاست های نئولیبرالیستی آمریکا و متحدانش.
در این میان تنها طبقه فرودست بازیچهی داستان هستند، چرا که نه مادورو نجات دهندهی وخامت زندگی آنهاست و نه حامیان گفتمان نئولیبرالیستی.
جانبداری میانی و یا جبهه بندی نکردن در رابطه با مسئله ی پیشآمده در ونزوئلا یک بن بست کامل است.
امروز در ونزوئلا دو جریان که هر دو در پی منافع خود هستند دو طرف دعوا را نگه داشته اند. در حقیقت؛ ونزوئلا نه با مادارو و نه با طرفداران سیاست های آمریکایی نجات پیدا نمیکند. البته شاید نئولیبرالیسم آمرکیایی جرح و تعدیل های مقطعی بر اقتصاد کشور را بتواند ایفا کنند اما در بلند مدت؛ قطع به یقین به ضرر مردم فرو دست و طبقه ی کارگر این کشور خواهد بود.
ونزوئلای امروز چنان فساد و بوروکراسی نهادهای حکومتی غرق شده است که، که توانایی سیر کردن شکم گرسنه ی ملت را ندارد . تنها راهی که به نظر می آید به مردم این کشور کمک میکند، آن هست که مادورو از قدرت کنار بکشد و اجازه دهد مجلس قدرت را بدست بگیرد. اما متاسفانه مادورو ، جای این عقب نشینی ، از مافیاهای خودش در خاورمیانه مثل ایران و ترکیه و روسیه که منافع آنها را در این کشور تامین میکند درخواست کرده از حمایت او از بر روی کار ماندن تاکید کنند و حمایت خود را در مقابله با این عقب نشینی عملا ثابت کنند.
در این میان نقش رسانه هایی که اغلب در دست مافیای سرمایه داری میچرخد را نباید دست کم گرفت. آنها طوری القا میکنند که گویی اگر مادورو کنار برود و سیاست های نئولیبرالیستی جایگزین این حکومت فعلی بشود؛ مردم یک وضعیت بهشتی را تجربه خواهند کرد. تجربه تاریخی نشان میدهد، آمریکا و دولت های سرمایه داری، هردر کشورهایی که از منابع طبیعی برخوردار بوده اند، همیشه در رابطه با مسائل کلان آن کشور حضور مستقیم داشته اند. نباید از این مسئله گذشت که ونزوئلااز این مسیله مستثی نیست و آمریکا نه به دنبال دموکراسی، بلکه به دنبال منافع خود در آنجاست.