جنبش زنان از مهمترین جنبشهای اجتماعی در سراسر دنیا است. این جنبش ویژگیهایی دارد که آن را از سایر جنبشهای اجتماعی متفاوت میکند. در این مقاله به بررسی مهمترین ویژگیهای جنبش زنان میپردازم.
از ویژگیهای بارز این جنبش مبنا قرار گرفتن آن بر محرومیتها و تبعیضهای ایجاد شده در جوامع در مورد زنان است. این ویژگی سبب شده که این جنبش در بطن خود نه تنها پیام برابری زنان و مردان را داشته باشد بلکه راهکارهای ایجاد این برابری در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و … را نیز فراهم کند.
دومین ویژگی جنبش زنان گسترش فراگیر آن در کشورهای مختلف بر مبنای یکسان بودن نیازهای زنان و کارآمد بودن فعالیتهای آنان است. اگر این نیازها و نیز تأثیر فعالیتهای زنان در کشورها یکسان نبود این جنبش نمیتوانست به صورت جهانی درآید و محدود به یک کشور باقی میماند درحالی که پیام و تأثیر این جنبش محدود به یک کشور یا یک قاره نیست و در سراسر جهان به طور فراگیر رشد چشمگیر داشته است.
از دیگر ویژگیهای جنبش زنان در این است که نه تنها زنان بلکه برخی از مردان نیز از فعالان این جنبش هستند زیرا این دسته از مردان نیز همانند زنان ضرورت یکسان بودن حقوق زنان و مردان را به درستی درک کردهاند و در همین راستا برای احقاق حقوق پایمال شده زنان به ویژه در کشورهای جهان سوم تلاش میکنند.
جنبش زنان ماهیتی فلسفی دارد و پیشرفت آن مدیون اندیشههای فلسفی فیلسوفان زن به ویژه سیمون دوبووار و هانا آرنت است. این ویژگی سبب شده که تغییرات این جنبش همراه با تغییرات اساسی در کشورها بعد سیاسی به خود نگیرد و ماهیت فلسفی خود را همچنان حفظ کند. به همین دلیل است که حکومتهایی که مردسالاری در آنها نهادینه شده است نمیتوانند این جنبش را یک جنبش سیاسی درنظر بگیرند. تاکنون نیز این حکومتها نتوانستهاند به درستی پاسخگوی اعتراضهای زنان در مورد احقاق حقوقشان باشند.
جنبش زنان یک جنبش پویا و رو به رشد است و امروزه با جابهجایی مردم کشورهای غربی به محیطهای محروم و مناطق جنگزده به ویژه در آفریقا و خاورمیانه شاهد تغییر دیدگاه و رویکرد مردم این مناطق نسبت به حقوق زنان هستیم.
جنبش زنان نقش آگاهانه در کشورها را دارد. امروزه میبینیم که زنان کمتر از قرنهای قبل قربانی بدویتها و اسیر سنتگراییها هستند و اگرچه این موارد کاملاً از بین نرفته و هنوز هم در برخی جوامع وجود دارد اما نسبت به گذشته به مراتب کمتر شده است به طوری که تحصیل و فراگیری علوم و فنون گوناگون در دانشگاهها و پرداختن به مشاغل مختلف در جوامع باعث پیشرفت هر چه بیشتر زنان شده است.
چون جنبش زنان وابسته به یک رهبر و الگوی اجتماعی نیست و بازتابدهنده صدای اعتراض زنان در کشورهای مختلف است سرکوب زنان توسط حکومتهای مردسالار نتوانسته آن را از بین ببرد یا تأثیرات این جنبش در جوامع را کاهش دهد.
جنبش زنان محدود به دوره خاصی نیست و همواره رو به گسترش است به طوری که امروزه فعالیتهای اجتماعی زنان در کشورها بهقدری بیشتر از گذشته است که آنان در امور اجرایی کشورها نیز مشارکتهای فعالانه دارند و پستهای مختلف اجرایی را در نهادها و سازمان عهدهدار هستند. درواقع این مورد که بر تعداد رییسجمهوران و نخستوزیران زن در کشورها نسبت به سالهای گذشته افزوده شده دلالت بر این دارد که جنبش زنان نه تنها در ابعاد فرهنگی و اجتماعی بلکه در زمینه سیاسی نیز تأثیرگذار بوده است.
از آنجایی که فعالیت برای رسیدگی به حقوق زنان فقط به کسانی که در زمینه جنبش زنان فعالیت میکنند نیست و همه زنان میتوانند برای احقاق حقوق خود فعالیت کنند این جنبش محدود به نوع خاصی از تخصصهای علمی و یا دانشگاهی نیست. اگر چه زنانی که در حوزههای گوناگون فعالیت دارند بهتر از زنانی که فقط در یک حوزه فعالیت دارند میتوانند پیام خود را به مردم کشور خود و مردم دیگر کشورها برسانند. ویژگی جنبش زنان در این است که تأثیر این جنبش در برآیند فعالیتهای همه زنانی است که در این زمینه فعالیت میکنند. بنابراین تعامل زنان در جنبش زنان سبب همافزایی کارآمد بودنشان در این راستا میشود.
ترانه جوانبخت پژوهشگر و هنرمند مقیم کانادا است. او ریاست انجمن جهانی زنان را از سال ۱۳۸۹ برعهده دارد. او این انجمن را برای تشویق زنان کشورهای مختلف برای فعالیت در حوزههای علمی، فلسفی، ادبی، هنری و نیز گسترش رعایت حقوق بشر تاسیس کرد. مقالههایی از او در این زمینهها منتشر شده است.