✍️ حبیب رمضانخانی
در ادبیات سیاسی، اصطلاح «پرستو» یا معادل آن، تله جنسی و دام شیرین به وضعیتی اطلاق می شود که در آن گروه های اطلاعاتی یا مخالفان، افراد بلندپایه و دارای اطلاعات ارزشمند را با قرار دادن سوژه هایی از اغواگری و فریب جنسی در مسیر زندگیشان، گرفتار کرده و مورد بهره برداری قرار می دهند. پرستوها بعد از تهیه اسناد و مدارک از فعالیت خود، سوژه را با تهدید به افشاگری و رسوا سازی مجبور به دادن اطلاعات مهم و یا در خدمت منافع خود مجبور می کنند. یا در مواقعی حساس با افشای ارتباط و اسناد خود، موجبات بی اعتباری و حذف رقیب یا دشمن خود را از عرصه اجتماعی و سیاسی کلید می زنند. شاید بارزترین مثال در این مورد، محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران باشد که با این عنوان اتهام خورد و آنگونه بی اعتبار شد.
در مورد پرستوها که از هردو جنس می تواند مطرح باشد، گاهی فرایند پیچیده شده و از طریق پرستو فردی که تحت کنترل و مجبور به همکاری شده، در ادامه مجبور به جاسوسی، خرابکاری یا حتی در قالب مخالف سرسخت، نسبت به هم حزبی ها و متحدان دیروز خود عمل کند. در این مورد شاید بتوان از محمود احمدی نژاد مصداق گرفت!
احمدی نژاد که با دولت های مهروز! و کارنامه مخرب خود، در بین قشر متوسط و آگاه جامعه با رویکردی منفی نگریسته می شود، به دلیل چالش های پایان دوران دولت خود با ممانعت ها و طرد از سوی ستایشگران و متحدان دیروز خود قرار گفت. در ادامه او با تغییر صحنه و آرایش در قالب منتقد و مخالف وضعیت موجود رخ نمود کرد و با عبور از بسیاری از خط قرمزهای نظام تابو شکنی کرده و چالش های بزرگی برای حاکمیت ایجاد کرد. با نزدیک شدن به انتخابات خرداد ۱۴۰۰ فعالیت ها و حضور او در متن جامعه و فضای مجازی پررنگ شد و از هر تریبونی برای برجسته کردن خود سود جست. در ادامه با ثبت نام خود، در وزارت کشور عملا برای شورای نگهبان خط و نشان کشید و تهدید به تحریم تلویحی انتخابات کرد. ولی آنچه که در این مدت از او انتظار می رفت، به وقوع نپیوست که چرایی آن را در ادامه می توان بررسید.
بی شک برای حاکمیت احمدی نژاد یک چالش بزرگ بوده که به دلیل ابعاد سیاسی و طرفدارانش در جامعه، امکان برخورد و آنچه برای سران جنبش سبز صورت پذیرفت، عملی نبود. در نتیجه شاید بهترین شیوه برای کنترل و بی اعتبار کردن او نزد طرفدارانش، پروژه شبیه به پرستو پروری و افشاگری از طریق دست گذاشتن روی نقاط حساسی باشد که سال ها از این طریق برای قشر فرودست خودنمایی کرده است.
عبدالرضا داوری، مشاور رسانه ای سابق محمود احمدی نژاد که در فضای مجازی به خاطر اظهار نظرهای جنجالی شناخته شده هست، مدتی است تبدیل به کابوس احمدی نژاد شده است. او که بی پروا علیه رئیس سابق خود افشاگری کرده و اتهام می زند تا دیروز یار غار و از مریدان راستین احمدی نژاد بود. ولی بعد از تحمل حبس و رهایی از بند، با چرخشی عجیب علیه رئیس خود اقدام و افشاگری می کند. جالب اینکه این افشاگری ها از زمانی پررنگ شد و نمود یافت که احمدی نژاد فعالیت های خود را برجسته کرده و با تندروی و تهدید به افشاگری، در سویه منتقد و مخالف نظام صف آرایی کرد. در این مدت هر گاه بحثی و چالشی از سوی او طرح شده و استقبال مخالفان، فورا جناب داوری با توییتی چالشی تر توجهات را جلب و اقدامات رییس سابق را خنثی کرده است. به نظر می رسد امروز بزرگترین عامل برای محدودیت و کمرنگ شدن احمدی نژاد، اقدامات مشاور سابق رسانه ای خود هست. همان فردی که همسر سابقش چند وقت پیش ادعا کرد که آقای داوری درگیر یک پرستو شده و عامل اختلاف آن دو را فراهم کرده است!
با این اوصاف ایا می توان تمام این موارد را یک نوع طرح و نقشه سیاسی قلمداد کرده و داوری را همان مدلی شبیه «پرستو» برای احمدی نژاد تصور کرد که ساختار برای چنین روزهایی آماده کرده بود؟ یا اصلا شاید خود احمدی نژاد برای ساختار پرستو بوده؟ این ها سوالاتی هست که باید در آینده که پرده ها کنار رفت به آن پاسخ داده شود، ولی هر چه هست هر دوی این افراد در مشابهتی عجیب برای بالادستی ها و متحدان دیروز خود چالشی شده اند و عامل کنترل که مخالفان از این افشاگری و تابو شکنی ها آن ها استقبال می کنند!