پایگاه خبری / تحلیلی نگام_ 88 سال پيش در اول فروردين ۱۳۱۲ پريرخ دادستان در تهران زاده شد. او میگفت: «هميشه با آميزهای از عشق مادرانه و هنر آموزگاری و باور به آموزشِ اندیشیدن به جای اندیشهها، زيستهام.»
پدرش كارمند بلندپايه دولت بود و از ذوق و استعداد دخترش به آموزش پشتيبانی بسيار كرد. چهار ساله بود كه به دبستان رفت و ۱۵ ساله بود كه ديپلم علوم تجربی و يک سال پس از آن ديپلم ادبی گرفت. ۱۶ ساله بود كه جوانترين و نخستين دانشجوی دختر اعزامی به خارج بود. ۲۶ ساله بود كه پاياننامه دكتری خود را به سرپرستی روانشناس بلندآوازه ژان پياژه نوشت. او در اين پژوهش پی برد كه تجربهها و آموختههای ما در دريافتمان از فضاها، مكانها و بُعدها تأثير مستقيم دارند.
انگیزه و علاقه به درس چنان در دکتر دادستان شدت داشت که حتی تابستانها به دانشآموزان ضعیف یا تجدیدی درس میآموخت و اولیای مدرسه از اینکه میدیدند چنین شاگردانی سرانجام با نمره بالایی قبول میشوند متعجب میشدند؛ تصور میکردند که استاد ورزیدهای آنان را تعلیم داده است، اما این استاد تنها دادستان کوچک بود.
در سال ١٣٢٩ برای دومین بار در کشور آزمون اعزام به خارج برگزار شد. نخستین بار آن در زمان «رضاشاه» بود و او به عنوان تنها زن در آن پذیرفته و یک سال بعد عازم ژنو پایتخت سوئیس شد. این در حالی بود که فقط ١٦ سال داشت.
در این زمان اوج فعالیت های پروفسور ژان پیاژه بود و دادستان پایاننامه دکتریاش را تحت نظر وی گذراند. دکتر دادستان در دانشگاه ژنو علاوه بر تحصیل در رشته روانشناسی تحولی، به دلیل علاقه شخصیاش کار بالینی را هم دنبال کرد و در همین زمینه مدارکی چون دیپلم تخصصی بالینی کودک و دیپلم روانشناسی تجربی را بهدست آورد. اما بهرغم اصرار شدید پیاژه مبنی بر اینکه ما شما را برای آن جامعه تربیت نکردیم و نباید به ایران برگردید، در سال ١٣٣٩ به کشور بازگشت.
همزمان با ورود دکتر دادستان به ایران، نخستین مرکز هدایت حرفهای و هدایت تحصیلی بنیان گذاشته شد که مسئولیت آن را وی بر عهده گرفت. وی دو سال مسئولیت دفتر روانشناسی دانشگاه پلیتکنیک را با نظارت دانشگاه فرانسه و برای هدایت دانشجویان عهدهدار میشود.
دادستان با تعهد بالایی که در خود نسبت به سرنوشت مردم میهنش و علم روانشناسی میبیند، سالهاست که به تدریس، تحقیق و پژوهش در حوزه بیپایان روانشناسی مشغول بود و امروز خواه ناخواه اگر اندک اعتباری برای روانشناسی در ایران قائلاند به لطف حضور ایشان و برخی از همکارانش است. در حقیقت نباید منکر شد روانشناسی بیاندازه مدیون او و خدمات ارزشمندش است، هر چند بهشدت از وضعیت این علم ابراز نگرانی و ناخرسندی می کرد، همچنان با امیدواری میکوشید کاستی های روانشناسی را بهبود بخشد.
او هیچ گاه در پی جاه و مقام نبوده است. به گفته او: “نه ترغیب ها و تشویق ها انگیزه راهم بودند و نه بی مهری ها مرا از تداوم راهم باز داشتند. همواره از عشقی که در دلم فروزان است نیرو گرفته ام، عشق به معلمی و فرزندان این آب و خاک. رسالت ما معلمان تضمین تداوم راهی است که هدفی جز خدمت به انسان ها در چارچوب توانایی هایمان ندارد.”
دکتر دادستان برای خود رسالت معلمی را قائل بوده و سمت و سوی ذهنی اش پرورش دانشجویانی است که در خدمت مردم باشند.
قلمرو کاری دکتر دادستان به دو بخش تقسیم میشود: بخش اول، روانشناسی تحولی است که چون ژان پیاژه، رئیس دانشگاه ژنو و از مشهورترین روانشناسان جهان، خیلی تحولینگر بود، در وجود دکتر دادستان نیز عنصری ذاتی پدید آمد تا هیچ چیز را غیرتحولی نبیند. همچنین مبانی شناختشناسی پیاژه، فلسفه پیاژه و کاربردهای نظام پیاژه در آموزش و پرورش در همین قلمرو از کار دادستان میگنجد و قلمرو دیگرش، به کار روی روانشناسی مرضی و بالینی برمیگردد که هم اکنون نیز عمده آموزش های وی روی همین دو مبحث است و جز آن تدریس دروسی را که به آنها علاقهای نداشته باشد، نمیپذیرد.
در همین رابطه او سه جلد کتاب تألیف کرده است که یکی از آنها برنده جایزه کتاب سال شد و دو جلد دیگر جوایزی از وزارت فرهنگ و ارشاد و دانشگاه آزاد اسلامی به دست آورد. البته نمیتوان به سادگی تمام جوایز دکتر دادستان را به دلیل تعهد فراوان فهرست کرد، زیرا به زعم خویش، هیچکس تا این زمان به اندازه او به سبب تألیف کتاب ها و خدمات علمیاش جایزه کسب نکرده است.
پریرخ دادستان تا سال ۱۳۸۹، یعنی تا سن ۷۷ سالگی در مقام استادی دانشگاه تدریس می کرد تا اینکه در روز ۲۲ آبان ۱۳۸۹ به دلیل بیماری سرطان چشم از جهان فرو بست.