✍️عبدالرضا مهدیان
.
پس از دوران ترامپ و روی کار آمدن رئیس جمهور جدید آمریکا(بایدن) روند سیاست خارجی ایران در ابعاد مختلف به ویژه برجام وارد مرحله ویژه و نوینی شده است بطوری که نه تنها از تنش دور شده بلکه فضای انعطاف و گفتار دیپلماسی در آن نمایان گردیده است.
بدیهی است محور این فضا احیا و اجرائی شدن برجام می باشد.
روحانی: «اگر آمریکا به برجام برگردد ما نیز به تعهداتمان عمل میکنیم».
ظریف: «اجرای کامل برجام در گرو رفع تحریم ها است».
البته این دو سخن مستند به آخرین سخنرانی رهبر انقلاب در همین زمینه است.
همزمان با موضع گیری روحانی و ظریف سخن گوی رئیس جمهور جدید آمریکا اعلام کرد: «اگر تهران به برجام برگردد، واشنگتن برای بازگشت آماده است».
در این اثنا مخالفان دولت و برجام به صورت آشکار و پنهان وارد عمل شده و انحا مختلف را برای جلوگیری از احیا شدن برجام بکار می برند و راهبرد نهایی آنها هم وقت کشی است.
علت مخالفت آنها با احیا برجام روشن است.
آنها می دانند برجام میراث اصلی دولت است و می توان گفت برجام یکی از عوامل اصلی سرازیری رای اکثریت مردم در دولت دوم به روحانی بود.
این طیف که خود را پیروز بلامنازع انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ محسوب میکند و برای آن بد طاقتی دارد، به خوبی میداند در صورتی که برجام نفسی تازه کند باد پرچم برجام و روحانی وزیده و آن را برافراشته میکند و ممکن است معادلات آنها را در راستای اهداف مورد نظر بهم بریزد.
بنابراین نمی خواهند تا قبل از انتخابات ۱۴۰۰ برجام احیا شود و به ظن خود می خواهند اعتبار برجام و مذاکره را به نام خود ضرب کنند. از این رو بدون توجه به منافع ملی به دنبال وقت کشی هستند. بگذریم از اینکه آیا آنها اهل این کارند؟ چهار چوب اصول و افکارشان آنها را مجاب به این موضوع خواهد کرد؟ و گذشته از همه، چه سختی ها و ضررهایی که جامعه در ابعاد مختلف به ویژه از بعد اقتصادی متحمل میشود؟
گویا از این اصل غافلند که سیاست خارجی شکار لحظه هاست و نمی دانند فرصت تنش زدایی با آمریکا همیشگی نیست و گذر زمانی که مخالفان برجام در داخل برای خود فرصت می پندارند به ضد فرصت برای منافع ملی تبدیل خواهد شد.