محمدجواد اکبرین / منبع: سایت کلمه
چکیده :کاری به حرف جعفری و نقش سلیمانی ندارم. اما اگر آن کار چنان شرمآور است که نسبتش به کسی او را بدنام و کارنامهاش را ننگین میکند چرا اعتراف نمیکنند که غلط کردیم؟ چرا «این توییت بستری برای عملیات روانی علیه سپاه است»؟ آیا جز این است که این دست و پا زدنها فقط برای نجات یک چهره از آلودگی به سرکوبها و تبرئهی او از یک جنایت است؟…
الان که این یادداشت را مینویسم ۲۰ ساعت از نوشتهی فرمانده سابق سپاه میگذرد که در آن به نقش قاسم سلیمانی در سرکوب اعتراضات خیابانی مردم میگوید. سردار محمد علی جعفری در توییتر نوشت: «در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ حاج قاسم در صحنه مقابله با ضدانقلاب در کف خیابان بود و اقدامات موثری را برای کنترل ناامنی و آشوبها انجام میداد. بارها شاهد حضور او در قرارگاه ثارالله بودیم، در غبار این فتنهها همزمان در مسائل سیاسی هم با نفوذ خود برای خواص بهدنبال روشنگری بود».
در این ۲۰ ساعت، برخی از مدافعان نظام به شدت اعتراض کردهاند که چرا سردار جعفری چنین چیزی را نوشت؟ بعدا گفتند حساب خودش نیست. کمی بعد خبرگزاری فارس نوشت: با دفترش تماس گرفته و گفتند دقیقا حساب خودش است. حالا سخنگوی سپاه مصاحبه کرده و گفته مطلبِ نوشته شده «دقیق نیست و حساب را خودش اداره نمیکند و این توییت بستری برای عملیات روانی علیه سپاه است».
کاری به حرف جعفری و نقش سلیمانی ندارم. اما اگر آن کار چنان شرمآور است که نسبتش به کسی او را بدنام و کارنامهاش را ننگین میکند چرا اعتراف نمیکنند که غلط کردیم؟ چرا «این توییت بستری برای عملیات روانی علیه سپاه است»؟ آیا جز این است که این دست و پا زدنها فقط برای نجات یک چهره از آلودگی به سرکوبها و تبرئهی او از یک جنایت است؟
۱۰ سال پیش میرحسین موسوی در بیانیهاش نوشت: «در آینده نه تنها من، بلکه ملت و تاریخ ایران، آن را ثبت خواهد کرد». حالا اما نه تنها ملت و تاریخ ایران آن جنایت را ثبت کردهاند، بلکه خود سرکوبگران هم ناخواسته در حال ثبت آنند.
این ۲۰ ساعت که در تایید و تکذیبهای توییت سردار جعفری گذشت تعبیر همان سخنِ ۱۰ سال پیشِ میرحسین است و پسلرزههای آلوده شدن به سرکوب.