✍️سید احمد شمس
طی دو دهه اخیر تمامی افرادی که برای جانشینی رهبری مطرح شده بودند به نوعی تامل برانگیز حذف و یا به شدت جایگاه نقش آفرینی آنان در سپهر سیاسی کشور دچار آسیب شده است ، مساله مرگ مشکوک اکبر هاشمی رفسنجانی در استخر ، و درگذشت ابهام برانگیز هاشمی شاهرودی ، از جمله مواردی بود که با حذف فیزیکی آنان، مساله جانشینی آن دو ، برای رهبری کان لم یکن گردید.
و اما در مورد صادق لاریجانی ، وقتی در زمان ریاست او بر قوه قضائیه ، آمدنیوز در مورد 63 حساب غیرقانونی تحت نظارت وی و جاسوسی دخترش و چندین مورد دیگر اتهام هایی را متوجه رئیس وقت قوه قضائیه می کرد ، بعدها مشخص شد که وحید حقانیان ، راسا اقدام به انتقال این گونه اخبار با واسطه شیرین نجفی به روح الله زم می کرده تا چهره صادق لاریجانی تخریب و به عنوان یک مانع سر راه مجتبی خامنه ای جهت جانشینی رهبری ، این گونه برای همیشه از سر راه برداشته شود. و این چنین بود که با رفتن صادق لاریجانی و جایگزینی ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه ، این پروژه ، با دستگیری اکبر طبری از یاران نزدیک صادق لاریجانی تکمیل شد و در انتخابات هیات رئیسه خبرگان ، که با اشاره بیت رهبری ، ابراهیم رئیسی با 42 رای در برابر 27 رای صادق لاریجانی ، توانست نائب رئیس مجلس خبرگان شود ، اینچنین برای همیشه نامش از گزینه های احتمالی جانشینی رهبری آینده پاک شد.
اما اکنون ابراهیم رئیسی ، خود گزینه احتمالی برای جانشینی رهبری آینده است و اگر در شرایط فعلی اتفاقی برای رهبر فعلی بیفتد ، شانس او برای رسیدن به جایگاه رهبری از همگان بیشتر است و این مساله برای جانشینی احتمالی مجتبی خامنه ای می تواند مانع مهمی باشد.
بر اساس اخبار موثق دریافتی ، حضور ابراهیم رئیسی در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری بدون اذن رهبری بوده و وی نتوانسته در ضیافت افطاری که در ماه رمضان مهمان رهبری بوده ، از رهبری کسب اجازه کند و فقط موضوع را با برخی از اعضای دفتر رهبری در میان گذاشته است.
خبرهای موثق دیگر حکایت از عزم برخی از کاندیداهای اصولگرا بر باقی ماندن در صحنه تا آخرین لحظه رقابت ها دارد و این گونه ، آن قول وعده داده شده که با آمدن رئیسی در جبهه اصولگرایان اجماع ایجاد خواهد شد ، دچار خدشه اساسی می گردد ، و هنگامی که رئیسی پس از گذشت مدتی از تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ، در خلال مناظره ها و هم چنین در صحنه رقابت ها ، همراهی کامل جبهه اصولگرایان را با خود نمی بیند بلکه احساس می کند بخشی از آنان در قامت یک رقیب تمام عیار به مصاف او آمده اند و آن هنگام که مثلث علی لاریجانی ، اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان در مناظره ها توانستند با نطق و استدلال قوی خود ، ابراهیم رئیسی را ( که نشان داده در مناظره و سخن گفتن تبحر کافی نداشته و در فضای هیجانی اسیر حریف گشته و به شدت آسیب پذیر است ) با چند حرکت مغلوب کنند ، شاید آن زمان متوجه شود که پوست خربزه ای با هدایت مجتبی خامنه ای زیر پای او انداخته شده است.
در آن هنگام ابراهیم رئیسی دو راه بیشتر ندارد ، یا همانند هاشمی رفسنجانی در سال 92 که پس از حذف توسط شورای نگهبان ، افکار عمومی را به نفع حسن روحانی بسیج کرد ، باید با نقش آفرینی در جبهه اصولگرایان با کنار رفتن به نفع یکی از کاندیداهای اصولگرای حاضر در صحنه ، مانع از رفتن تتمه آبروی خود شود و یا صبر کند تا در رقابتی شکننده که به دلیل تکثر کاندیداها به احتمال قوی انتخابات دو مرحله ای خواهد شد ، پیروز یا مغلوب انتخابات باشد ، که در هر دو صورت شرایط پیش آمده برای او مطلوب نخواهد بود چرا که یا رئیس جمهوری با آرای حداقلی ، آن هم در مرحله دوم ، و حتی کمتر از آرای سال 96 خواهد بود و یا با شکست ، به ریاست قوه قضائیه ای بازخواهد گشت که اقتدار گذشته را نداشته و مقبولیتی که طی دوران قبل از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ، در میان تمامی جریان های کشور را به دست آورده بود ، از دست خواهد داد و تبدیل به رئیس قوه ای ضعیف خواهد گردید که جناح های سیاسی با استفاده از نقاط ضعف او در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ، کارآمدی اش را زیر سوال خواهند برد.
پس اگر آقای ابراهیم رئیسی این سطور را می خواند ، بهتر است عطای ریاست جمهوری را به لقای آن ببخشد و هم اینک از گندم ملک ری چشم پوشی کرده و پیش از شروع تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری عزتمندانه از صحنه رقابت ها کنار رود و خود را قربانی امیال دیگران نکند ، که این ره ( که با پوست خربزه ای که مجتبی خامنه ای و یارانش زیر پای او انداخته اند ) ، وی را به ریاست جمهوری و سپس رهبری آینده رهنمون نمی کند که هیچ ، بلکه از نیمچه اعتباری که در یکی دو سال اخیر هم کسب کرده بود ، فرسنگ ها دور کرده و عزتش را لگدمال خواهد کرد ، و الامر الیکم جناب آقای رئیسی