✍️اکبر اعلمی
الف – گزارههای بندهای “یک” و “دو” به ترتیب چند نمونه از اظهارات مقام رهبری در قبل و پس از هر انتخابات جمهوری اسلامی است که میتوان گفت با کمی اختلاف تقریبا ترجیعبند اغلب اظهارات ایشان در قبل و پس از هر انتخاباتی میباشد:
یک – چند نمونه از اظهارات رهبری قبل از هر انتخاباتی:
در دی ماه ۱۳۹۱: «دشمن در نخستین وهله در پی برگزار نشدن انتخابات و سپس پس انداختن اوست، ولی چون ناامید است میخواهد انتخابات را پرهزینه کند و جلو پرشوریش را گرفته حضور مردم را کمرنگ کند».
در ۱۹ دی ۱۳۹۴: «حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند، برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، عیبی ندارد».
در ۳۰ دی ۹۴: «حتی کسانی هم که با نظام مساله دارند در انتخابات شرکت کنند».
در ۱۶ بهمن ۱۳۹۸: «ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید؛ بنابراین هر کس به ایران علاقهمند است و امنیت کشور، حل شدن مشکلات و گردش صحیح نخبگانی را دوست دارد، در انتخابات شرکت کند».
در اول فروردین ۱۴۰۰: «همه، حتی کسانی که ممکن است رهبری را نیز قبول نداشته باشند، ایران قوی را بهعنوان راه مقابله با دشمنیها قبول دارند که یکی از راههای مهم قوی شدن ایران، مشارکت در انتخابات است».
دو – چند نمونه از اظهارات رهبری پس از هر انتخاباتی:
در ۱۳۸۴/۰۳/۲۵: «هر کس پای صندوق رأی میآید، در واقع رأی به جمهوری اسلامی، رأی به قانون اساسی و رأی به مواد غیرقابل تغییر قانون اساسی – یعنی اسلام و ارزشهای اسلامی – میدهد. حضور مردم، یعنی دفاع از جمهوری اسلامی؛ یعنی دفاع از قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی».
در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸: «انتخابات ۲۲ خرداد نشان داد که مردم، با اعتماد و با امید و با شادابی ملی در این کشور زندگی میکنند. …اگر مردم در کشور به آینده امیدوار نباشند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ اگر احساس آزادی نکنند،به انتخابات روی خوش نشان نمیدهند. اعتماد به نظام جمهوری اسلامی در این انتخابات آشکار شد».
در ۱۸اسفند ۱۳۹۰:«رای اکثريت قاطع مردم درانتخابات مجلس نهم در واقع رای به اصل نظام اسلامی و نشان دهنده اعتماد آنان به نظام بود.»
ب – گزارههای بند “یک” که همواره با کمی تفاوت قبل از آغاز رایگیری بیان میشود،حاکی از دغدغههای رهبری نسبت به میزان مشارکت مردم در پای صندوقهای رای است.
اما برای راقم همواره این پرسش مطرح بوده و هست که اگر دغدغه کاهش مشارکت مردم در انتخابات تا این حد جدی و از اهمیت راهبردی برای شخص آقای خامنهای برخوردار است تا جایی که افزایش مشارکت مردم در پای صندوقهای رای را به منافع و امنیتملی پیوند زده و کاهش مشارکت مردم در انتخابات را خواست دشمن تلقی و افزایش مشارکت را برای “حل مشکلات کشور”، “حفظ کشور”، “افزایش اعتبار کشور”، مقابله با دشمن، “قوی شدن ایران” و نشانه “علاقمندی به ایران و امنیت کشور” محسوب و حتی از مخالفین خود و نظام حاکم تقاضا میکنند تا در پای صندوقهای رای حضور یابند
۱- چرا خود از برچیدن موانع مشارکت مردم و تن دادن به سادهترین راه برای تحقق همه موارد فوق خودداری کرده و با احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و حذف پدیدهای بنام نظارت استصوابی که در تقابل آشکار با جمهوریت، دموکراسی، حقحاکمیت مردم، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن آزاد است بستر لازم برای افزایش مشارکت مردم با هدف گردش نخبگانی، حل مشکلات کشور، حفظ کشور، مقابله با دشمن،و علاقمندی به ایران و امنیت کشور را فراهم نمیسازند!؟
۲- اگر رژیم گذشته هم با همین استدلال از مردم میخواست تا به هر قیمتی در پای صندوقهای رای شرکت کرده و به افراد دستچین شده هیات حاکمه رای دهند،آیا انقلابیون و شخص رهبری در انتخابات شرکت میکردند؟
وانگهی اگر ایشان اطلاع و اطمینان دارند که بخش قابل توجهی از مردم با رهبری و نظامی که از نظام موعود و آرمانهای انقلاب ۵۷ منحرف و شوربختانه معادل و مساوی برخی اشخاص تلقی میشود،زاویه جدی دارند، بگونهای که مشارکت این طیف از جامعه در پای صندوقهای رای، به قوت، اعتبار و اقتدار کشور انجامیده و آنرا از خطرات مصون میدارد پس چرا بعد از پایان انتخابات از گزارههای تحریکآمیز مشابه گزارههای مذکور در بند “دو” استفاده میکنند!؟
آیا هنوز هم وقت آن نرسیده است که بحکم عقل،منطق،شرع و ق. اساسی و آرمانهای مهجور انقلاب۵۷، در برابرحق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن آزاد و برگزاری انتخابات آزاد و اداره کشور با اتکاء به آراء عمومی سرتسلیم فرود آورده شود؟