✍️مریم زارعیان
محبوبیت روحانی طی ٣ سال اخیر کاهش چشمگیری داشته است، به طوریکه اگر امروز انتخابات برگزار شود و روحانی بهعنوان نامزد ریاست جمهوری در آن شرکت کند، رای بسیار کمتری کسب خواهدکرد. اما چرا رئیس جمهوری که در دور دوم خود رای ٢٤میلیون ایرانی را به خود جلب نمود، به یکبار با افت شدید محبوبیت مواجه شد:
انتخاب روحانی در هر دو انتخابات ١٣٩٢و ١٣٩٦ نه به خاطر تمایل مردم به انتخاب شدن ایشان، بلکه ماحصل تمایل مردم به انتخاب نشدن رقبای ایشان بود.
روحانی شیوه ارتباطگیری با بدنه مردم را نمی داند. حتی میمیک صورت و فیگورهای روحانی نمی تواند حس ارتباط گیری را به عوام منتقل نماید. اساساً روحانی شخصیتی عوام پسند نبوده، نیست و نخواهد بود. این مسئله وقتی نمود دوچندان می یابد که چنین شخصیتی، پس از یک شخصیتِ پوپولیست، بر مسند نشیند.
معمولا روسای جمهور در دور دوم خود محبوبیت دور اول را ندارند. شاید یکی از دلایل محدودیت مسئولیت دو دوره ای در اکثر کشورهای جهان به همین دلیل است که مردم از دیدن چهره های تکراریِ مسئولین، خسته و دلزده میشوند.
روحانی عمیقاً تلاش میکند به سرنوشت روسای جمهور پیش از خود دچار نشود. به همین خاطر، به اسم اعتدال، یکی به میخ می کوبد و یکی به نعل. ضمن اینکه در دوران مبارزات انتخاباتی، روحانی وعده و وعیدهایی داد که تاریخ مصرف انتخاباتی داشت. برخی از آنها اساساً در ید اختیار دولت نبود و برخی نیز با مصلحت سنجی پس از انتخابات کنار گذاشته شد. این مهم، از چشم رای دهندگان ایشان مخفی نمانده است.
هجوم بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله و خصوصاً کرونا، شمشیرِ داموکلس دوران ریاست جمهوری روحانی بوده است.
میانگین سن مردم ایران حدوداً ۳۲ سال است. طبیعتاً یک رئیسجمهور ۷۲ ساله نمیتواند محبوب جامعه ای که با آنها ۴۰ سال اختلاف دارد، بشود.
خروج تدریجی افراد توانمند از اطراف روحانی و جایگزینی آنان با افرادی از جریان حزب اعتدال و توسعه، اعتقاد جامعه درباره همراهی یک تیم اجرایی قوی با رییس جمهور را سست نموده است.
روابط عمومی و اطلاع رسانی ضعیف دولت، نمی تواند بخشِ مثبت عملکردهای دولت روحانی را تبیین و پشتیبانی کند.
عملکرد ضعیف و انفعال محض فراکسیون امید در مجلس دهم که منتسب به دولت بود، به پای دولت نوشته شد.
مناظرات انتخابات ریاست جمهوری خصوصاً در سال ۱۳۹۶ موجب شکلگیری یک کینه سیاسی عمیق میان روحانی و رقبایش شد که به تبع، موجب تعمیق رویکرد منفی طیف سنتی جامعه به روحانی شد.
کم هزینه بودن انتقاد از دولت، روحانی را سیبل انبوهی از انتقادات نموده است.
برخی از اشتباهات فاحش اقتصادی روحانی مثل دلار ۴۲۰۰ تومانی، غیر قابل اغماض بود که موجب فاصلهگیری نخبگان اقتصادی از ایشان گردید.
اما میرسیم به مهمترین دلیل که به تنهایی از همه دلایل فوق مهمتر است و آن هم خروج آمریکا از برجام است. واقعیت آن است که این روحانیِ نامحبوب، همان روحانی است که در سال ۱۳۹۶ رای اکثریت مردم را به دست آورد. اما خروج آمریکا از برجام و بایکوت کامل صادرات نفت ایران و رسیدن کفگیر دولت به ته دیگ، مهمترین نقش را در تخریب روحانی داشته است. با اطمینان بالایی می توان مدعی شد، رقبای انتخاباتی روحانی، هم اکنون از اینکه انتخاب نشده اند خشنودند. در واقع، ایشان باید سپاسگزار روحانی باشند که با رئیس جمهور شدن در دوره ترامپ، خودش را چنین نامحبوب کرد و محملی فراهم آورد تا به راحتی مسبب همه مشکلات کشور شناخته شود. گرچه می دانیم هر کدام از رقبای روحانی نیز به مسند ریاست جمهوری نشسته بودند، حال و روز بهتری نداشتیم، اما همزمانی ریاست جمهوری روحانی و ترامپ، بستر مناسبی برای تخریب روحانی فراهم نمود.