✍️ جواد تهرانى
حیات اسراییل در بی ثباتی منطقه است, در ایجاد و حفظ بحران تا بتواند از کمک های بی دریغ غرب و در راس آن آمریکا پیوسته بر خوردار باشد, بهمین جهت چندان تمایلی به حل مساله فلسطین ندارد. البته اگر تمام معادلات منطقه به نفع او حل شود آنگاه صلح تمام عیار میتواند مد نظرش قرار بگیرد.
حیات جمهوری اسلامی نیز در حفظ بی ثباتی منطقه است تا بتواند نیروهای میلیشیای منطقه را که خود بوجود آورده است به نفع خود بکار گیرد تا هم آمریکا را به آنها مشغول نماید تا همه توجه و نیرویش را در اعمال فشار به رژیم اسلامی بکار نگیرد و هم گروه های میلیشیا در مواقع لازم بازوی سرکوب شورش های وسیع و غیر قابل کنترل در داخل کشور باشند.
تفاوت شیوه موجودیتی اسرائیل با جمهوری اسلامی در اینست که اسراییل در داخل کشورش دارای ثبات و بدور از بحران است ولی جمهوری اسلامی به بی ثباتی و بحران گستری در داخل کشور دامن میزند چون هم سرکوب را ساده تر میکند و هم مطالبات مردم را محدود مینماید, در حالیکه در شرایط ثبات نه توانایی جوابگوئی به مطالبات گسترده مردم را خواهد داشت و نه بخور و بپاشش را میتواند ادامه دهد.
در شرایط بی ثباتی و هرج و مرج سیاسی و ایجاد بحرانهای روزانه تمام توجه مردم به دستیابی نسبی به امنیت اجتمایی, تلاش تمام وقت برای تامین حداقل مایحتاج زندگی و رسیدگی به مشکلات عدیده زندگیشان معطوف میگردد لذا مطالبات مردم محدود میشود که بطور نسبی برای حاکمیت قابل مدیریت میباشد, در حالیکه در شرایط ثبات, مردم دیگر چندان نگران امنیت اجتمایی و تلاش تمام وقت برای تامین نیاز های اولیه زندگیشان نخواهند بود و آنگاه است که به سراغ مطالبات بعدی خود خواهند رفت که نه تنها حاکمیت توانائی پاسخگویی به آنها را نخواهد داشت بلکه موجودیتش نیز به خطر خواهد افتاد.
البته آنچه که اشاره شد تمام ماجرا نیست, جانب دیگر مسئله اینست که حاکمان ایران علاوه بر فقدان صلاحیت و عدم توانایی لازم برای مدیریت کشور, دارای یک سیستم یکدستی نیز نمیباشد و هنوز از دوران “که بر که” که هر انقلابی پس از پیروزی وارد آن میشود خارج نشده است و از یک تعادل نسبی بین جناحهای سیاسی اش برخوردار نیست, بهمین جهت بخش عمده ای از انرژی اش صرف درگیریهای جناحی میشود که هم خود بحران افزاست و هم وقت گیر و مستقیما بر مدیریت کلان کشور تاثیر منفی میگذارد.
از آنجائیکه جناح های درگیر داخلی همه بطور نسبی از نیرو و نفوذ نسبتا برابری برخوردارند این دوران “که بر که” همچنان ادامه خواهد یافت و تا پایان نگیرد و یا تغیر عمده ای روی ندهد و یا به فروپاشی نرسد شرایط کشور از آنچه که هست بهتر نخواهد شد.