پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ این روزها در اکثر استانهای کشور، سپاه با ارسال پیامک و یا توزیع فرمهایی، پاسداران بازنشسته را برای عضویت در گرانهای امنیتی و سرکوبگر امام علی دعوت می نماید!
قیام آبانماه ۹۸ واقعیت بزرگی را آشکار نمود و آن اینکه، جمهوری اسلامی از این پس برای چند صباحی بقای بیشتر خود بیش از گذشته رو در روی مردم قرار خواهد گرفت.
تقابل خشونت بار سرکوبگران در آبانماه ۹۸ با مردم و قتل عام آنها سوالات بسیاری را در داخل خودیهای رژیم، بخصوص اعضای عادی و بدنه سپاه و بسیج که همواره تحت مغزشوئیها و تبلیغات صورت گرفته خود را مدافع کشور و ملت می دانستند، ایجاد کرد
که به راستی کشته شدگان آبان آیا جز از مردم ایران نبودند؟!
مردمی که نه عضو گروهی نه جزیی از طیف خاصی بودند ، نه میشد آنها را کافر و مرتد نامید، نه وابسته به غرب و جاسوس بودند و نه حتی یاغی و شورشگر آنها برادران و خواهران و هم محله ای ها و همشهریان و فک فامیل خود پاسداران و بسیجیان بودند
منوچهر بختیاری خود بازنشسته سپاه بود که پسرش کشته شد.
محسن محمد پور کارگر ۱۸ ساله ای بود که در همه عکسهایش کارگری و پایین شهری بودنش هویداست.
پژمان قلی پور دانش اموزی بود که با پنج تیر کشته شد و …
قیام آبان پرده ریا و تزویر و نفاق را از چهره جمهوری اسلامی کنار زد و بیش از همگان باعث بیداری در بین اعضای بسیج و سپاه شد به نحوی که بعد از آبان در کل کشور، هیچ کدام از گردانهای سرکوبگر، فراخوان موفقی نداشت و اعضای آن که همواره گفته می شد برای مقابله با دشمنان و ضد انقلاب اموزش می بینند، با دیدن واقعیت ها حاضر به تقابل با مردم نشدند و در فراخوانها شرکت نکردند.
پس از قیام ابان، سپاه با تغییر در سازمان، ضمن انکه فرماندهان گردانهای سرکوبگر را از پرسنل رسمی و دوره دیده قرار داد، سعی کرد در قالب سازمان دوم، یک گروهان از هر گردان سرکوبگر را از پرسنل رسمی و دو گروهان از بسیجیان استفاده نماید.
فراخوان این روزهای بازنشستگان به عضویت در این گردانها این واقعیت را نشان می دهد که ریزش در بسیجیان و پاسداران جوان بسیار فراتر است و باز هم گردانها به حد نصاب سازمانی نرسیده اند که مجبور به روی آوردن به بازنشستگان شده اند.
جالب است که فراخوان بازنشستگان نیز با بی محلی اکثریت آنها مواجه شده و عملا اندک افراد ثبت نام کرده نیز عمدتا شامل سه گروه می گردند.
دسته اول پاسداران جنایتکاری که قبلا دستشان به خون مردم آغشته شده و بقای خود را فقط در درون حاکمیت جمهوری اسلامی می بینند.
دسته دوم فرصت طلبانی که به بهانه رزمنده و جانباز بودن از رانتهای کلان برخوردار بوده اند و از هر فرصتی برای نفوذ دادن فرزندان و فک و فامیل و اشنایان خود در دستگاههای دولتی و مکیدن ثروت استفاده نموده اند و باز بقای خود و دار و دسته و ثروت خود را گرو بقای جمهوری اسلامی می بینند.
دسته سوم شبهه داعشیانی هستند که که هنوز غرق در اوهام و مغزشوئیها قرار داشته و تصوری باطل دارند که هر کسی در برابر جمهوری اسلامی قرار گیرد، دشمن خدا و پیغمبر و جانشین امام زمان بوده و خونش حلال است.
قطعا فردای آزادی، عضویت در این گردانها می تواند معیاری برای اثباط سرکوبگی، جنایت علیه بشریت و اقدام به قتل مردم ایران قرار گرفته و همه اعضای چنین گردانهای ضد انسانی را به پای میز محاکمه کشاند.