محمد شبیری
? در خبرهای تایید نشده چنین آمده بود که ترامپ خواستار مذاکره و مسافرت به ایران است! این خبر در شرایط فعلی که کل جهان ترامپ را در خروج از برجام مقصر میداند و حتی در خود آمریکا از خارج کردن آمریکا از برجام، انتقادات گستردهای به ترامپ شده است بطوریکه او در زیر فشار بدعهدی و تضعیف اعتبار آمریکا بعنوان یک ابر قدرت که پیمانهای بسته شده را با نوسانات سیاسی نقض و به تعهد کشور اعتنایی نمیکند معرفی شده است .
یکی از نقدهای اساسی به سیاستهای ترامپ در عرصهٔ داخلی آمریکا و در ساحت بین الملل خروج او از برجام بوده است . از طرف دیگر خروج آمریکا از برجام باعث ایجاد روند جدیدی از فرایند استقبال تجاری اروپا در مقابل آمریکا شده است. اروپاییها علاوه بر اینکه از موضع ترامپ حمایت نکردند، حتی به دنبال آن دستاویزی مناسب، برای استقلال اروپا از تسلط اقتصادی و تجاری آمریکا پیدا کرده و سازوکار دور زدن تحریمهای آمریکایی را طراحی کردهاند. در حقیقت همهٔ این موضوعاتی که کنش و واکنشهای مربوط به برجام موجب تضعیف سیاستهای آمریکا در سطح جهان گردیده است امری واضح میباشد؛ این برای ترامپ که محتاج آرا مردم و افکار عمومیست نمیتواند موضوع قابل چشم پوشی بوده و از دامنهٔ واکنشهای عجیب و غریب او و تصمیمات غیرمنتظره ترامپ بهدور باشد ، بعید نیست که مذاکره با ایران را پروژهای مناسب برای بدست آوردن اعتماد رأی دهندگان مبنی بر جایگزینی برجام با مذاکرات جدیدحتی شاید با دستودل بازی بیشتر برای به میز مذاکره کشاندن ایران از خود تسامح بیشتری هم بخرج دهد!
تمام همت ترامپ بر این مبنا قرار گرفته است که برجام را که محل مناقشهٔ خود و دموکراتها و ایران قرار داده بود را به نفع خود پایان دهد، و برای اینکه بعد از منتفی کردن پروژهٔ منتسب به دموکراتها، برنامهٔ خود را مسلط کند، احتمالا بجای برجام حاضر است مذاکرهای دیگر انجام دهد تا هم از زیر بار فشار افکار عمومی بین المللی و رسانهای جهان خارج شود و هم در قبال پیشنهاد مذاکرات با ایران افکار عمومی را متقاعد کند که آمادهٔ مذاکره و حتی سفر به ایران است. در این موقعیت، اگر ایران بپذیرد و چنین اتفاقی بیفتد، برای ترامپ نوعی پیروزی تلقی میگردد که هم برجام را منتفی کرده و هم ایران را متقاعد کرده است، تا خروج از آمریکا از برجام را به رسمیت بشناسد و حضور در مذاکره با آمریکا قبول شرایط آمریکا تلقی شده و برد داخلی و خارجی برای او را در پی داشته باشد. از جانب دیگر روندی که اروپا برای ایجاد سازوکار پشتیبانی از مبادلات تجاری خود را تاسیس کرده است، در معرض انفعال و حتی نابودی قرار دهد، چرا که این راهی که اروپا شروع کرده است، دامنهٔ وسیعی خواهد داشت و وضعیت یکه تازی آمریکا در مبادلات تجاری را در کوران حوادث دیگری قرار خواهد داد که برجام و تبادلات با ایران صرفاً یک بهانهٔ مناسب برای اروپا در راهی که قرار است طی کند، تلقی میشود؛ این واقعه (روند استقلال تجاری اروپا از آمریکا ) موضوعی تاریخی خواهد بود که ترامپ با تمام قوا برای تخریب آن حاضر خواهد بود که به ایران امتیازاتی حتی بیش از برجام بدهد!
از طرف دیگر اگر ایران نیز مذاکرات را نپذیرد در عرصهٔ بین الملل یاغی و مستحق تهدیدات آمریکا قلمداد شده و بعنوان نظامی که اتهامات آمریکا در موردش برای افکار عمومی دنیا قابلیت قبول پیدا میکند، معرفی
میشود.
همچنین با این اقدام در ایران نیز افکار عمومی را علیه حاکمیت تحریک نماید که حاضر به حل مشکلات و رفع تحریمها نیست.
هوشمندانه ترین موضع در قبال این تحرکات آمریکایی رد و طرد هر گونه مذاکره با آمریکا نیست، بلکه هوشمندی میتواند آن باشد که مذاکره را قبول کرده و در میز مذاکره با آمریکا در برههای به توافق نرسیده و سخت گیری لازم را انجام داده ، و مهیای کسب امتیاز در فاز بعدی شویم.
در این صورت ترامپ به ناچار برای جلوگیری از شکست مذاکرات باید چاره اندیشی کند، چرا که اسلاف او با ایران مذاکره و توافقات لازم را کسب کرده و توافق حاصل شده و مذاکرات برجام موفقیت آمیز بوده است، جهان بر آن نظارت داشته و مقبولیت جهانی را دارا بوده است؛ لذا او برای شکست در میز مذاکره آمادگی ندارد و ناگزیر خواهد شد که برای اعتبار خود و برای جلب اعتماد مردم در دور دوم ریاست جمهوری خود و کسب آراء مردم آمریکا امتیاز بیشتر از آنچه در برجام بود را نیز بدهد.
نباید دعوت به مذاکرهٔ از جانب او را رد کرد؛ بلکه به نظر میرسد مذاکره باید مقبول افتد ولی در سر میز مذاکره ببشترین سخت گیری را داشت ؛ برای اینکه به دلایل پیش گفته ترامپ در موضع بالایی در میز مذاکره نخواهد بود.