✍️پیروز ایرانمنش درگاهی
همیشه این سئوال در ذهن بسیاری از ایرانیان دلسوز بوده و خواهد بود که چرا عنصر زمان در اکثر مذاکرات ایران با قدرت های خارجی نقش موثری ندارد؟ طبیعتاً مذاکرات بین المللی همیشه دارای پیچیدگی های بسیار است لذا صرف شروع مذاکره بدین معنی نیست که طرفین حتما به آن نتیجه دلخواه در یک بازه زمانی خواهند رسید. ولی نگاهی به سوابق چند نمونه از مذاکرات ایران و دیگر کشورها شاید به درک بهتر موضوع کمک کند.
1- در تاریخ 14 اسفند 1358 امام خمینی پیامی صادر کردند و برای نخستین بار، حل و فصل نهایی مساله گروگانها را به مجلس شورای اسلامی که متعاقبت آن تشکیل شد سپردند. تابستان آن سال (1980میلادی) همزمان بود با انتخابات آمریکا و رقابت بین رئیس جمهور وقت آمریکا آقای کارتر و آقای ریگان. دولت وقت آمریکا بسیار مشتاق بود که مسئله گروگان ها تا قبل از انتخابات در نوامبر 1980( پاییز 1359) حل و شود و در این زمینه طبیعتاً حاضر به دادن امتیازات بهتری بود. در روایات متفاوتِ قید شده در بعضی از کتبِ خاطرات، به دلایل زیادی اشاره شده که باعث طولانی شدن غیر عادی روند مذاکرات شده است، که اگر صحیح باشد مسلماً منافع ایران در آن نبوده است. در هر صورت طرفین تا قبل از انتخابات به نتیجه ملموسی نرسیدند و آقای کارتر بازنده انتخابات شد، و دیگر علاقه ای به دادن کمترین امتیازات هم نشد. اگر چه با توجه به رویکرد تهاجمی آقای ریگان، تصمیم بود که موضوع گروگان ها زودتر حل شود، و در نهایت بیانیه های الجزایر و همچنین آزادی گروگان ها در تاریخ 19 ژانویه 1981 یعنی یک روز قبل از شروع ریاست جمهوری ریگان صورت گرفت. اما نه تنها از آن امتیازات خبری نبود بلکه در عوض یک دیوان داوری عریض و طویل در لاهه هلند تشکیل شد که قریب به 40 سال است که با هزینه های هنگفت هنوز قصد دارد حقوق ملت ایران را استیفا نماید!
2- موضوع زمان و علت پذیرش قطعنامه 598 نیز احتمالاً دیگر نیاز به بازگویی نداشته باشد.
3- توافق در خصوص حل و فصل پرونده ساقط کردن هواپیما ایرباس ایرانی در خلیج فارس توسط آمریکا در تیرماه سال 1367 نیز مثال دیگر است. در حالی که پیرو شکایت ایران دیوان بین المللی دادگستری آماده شروع جلسات استماع و رسیدگی بود، ولی به ناگاه طرفین پرونده، موضوعی را که میتوانست مبنای بسیاری خوبی در باب اثبات مسئولیت حقوقی دولت آمریکا باشد را خارج از دادگاه با مبلغ بسیار ناچیزی مصالحه کردند . این در حالی بود که در قضیه هواپیمای لاکربی کشورهایی مثل آمریکا چندین میلیارد دلار از حکومت قذافی به عنوان متهم ساقط کردن آن خسارت دریافت کردند.
4- و در نهایت، توافق برجام! طبیعتاً وقتی کشور به این نتیجه رسیده بود که موضوع فعالیت های هسته ای را باید حل و فصل کرد، تیم های مذاکرات زحمات بسیار ی در این زمینه کشیدند. ولی عنصر زمان می توانست کمک بسیاری به موضع ایران کند. اگر برجام به جای سال 2016( درست یکسال قبل از پایان ریاست جمهوری اوباما)، دو سال زودتر به نتیجه میر سید، بی¬شک با ورود سرمایه ها و شرکت های اروپایی و آمریکایی و ثبات ایجاد شده، رئیس جمهوری بعدی آمریکا به راحتی نمی توانست از آن خارج شود.
اکنون هم بحث مذاکرات مطرح است. لطفاً با خودمان صادق باشیم. وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی طوری است که در نهایت چاره ای جز مذاکره نیست، حال چه با حزب دموکرات و یا با ادامه دولت فعلی آمریکا. در نتیجه، به خاطر منافع کشور هم شده لازم است که از گذشته درس گرفت و اگر قصد مذاکره هست، لطفا تصمیم بگیرید و برنامه ریزی کنید و بر اساس منافع ملی از مذاکره با هیچ قدرتی هم نهراسید. به خاطر کشور هم شده لطفا اجازه ندهید افرادی در داخل و یا خارج که نان خود را در شعار و تحریم و جنگ میبینند با توسل به استدلال هایی مانع از تصمیم به موقع و منطقی برای دست اندرکاران شوند. یک واقعیت را هم باید پذیرفت که شرایط فعلی ایران هر روز ضعیف تر و ابزارهای ایران برای چانه زنی در مذاکرات هر روز کم و کمتر میشود. پس لطفاً از تاریخ درس بگیریم.