مهردادشاکری
چند سال بعد از انقلاب و تقریبا با پایان جنگ،
سپاه پاسداران با توجه به شرایط حساس در مناطق مرزی،
تعدادی از عشایر مناطق مرزی را مسلح کرد
و با کمترین آموزش و تعهد، آنان را مسئول برقراری امنیت در صفر مرزی
و هم چنین سرکوب شورش ها در آن نواحی ساخت
ناگفته پیداست که این افراد چون از حقوق مکفی برخوردار نبودند
و سلسله مراتب نظامی درست و اصولی بر اعمال و عملیات آنها ناظر نبود،
خود دست به قاچاق مواد مخدر و راهزنی، باج گیری، گروگان گیری،
و تسویه حساب های قومی و قبیله ای میزدند
و این روند همچنان ادامه دارد!
نمونه بارز این حرکات خلاف قانون و شرع،
گروگان گیری چند روز اخیر در منطقه شورو از توابع زاهدان است
که چندتن از اعضای بسیج که سلاح سازمانی سپاه به همراه داشتند
بدون حکم جلب و تفتیش،
به منزل ولی محمد شه بخش ریختند
و دوتن از پسران کم سن ( 16و 8 ) وی را گروگان گرفتند
با تحقیقات انجام شده از جانب اقوام و بزرگان طایفه مذکور،
کشف شد این حرکت شنیع به خاطر عضویت یکی از پسران شخص نامبرده
در گروه مبارزان و مخالفان مسلح است که با جنگ مسلحانه قصد تغییر نظام را دارند.
حال باید دید این مزدوری به چه قیمتی تمام می شود؟
دوتن از افراد طایفه با عزت شه بخش به گروگان گرفته شدند
از سوی بسیج و دو تن از افراد همین طایفه
روز بعد از آن در عملیاتی از سوی مخالفان مسلح نظام، کشته شدند
و چندین بلکه چندصد تن دیگر نیز از این قوم بزرگ
با از دست دادن جان خویش به بهانه قاچاقچی و معارض مسلح بودن وغیره
توسط عناصر امنیتی و اطلاعاتی نیز جان خود را از دست دادند،
باشد که دیگر خشونت از دیار رستم رخت بندد
و برادرانه و به صورت عادلانه و با مساوات،
سیستانی و بلوچ در کنار هم به زیستن ادامه دهند.
اگر اندکی تفکر و منطق حکمفرما شود
خواهیم دید این بسیج عشایری به نفع هیچ کدام از اقوام و طوایف مختلف نقاط مرزی به خصوص بلوچ ها نبوده و نیست
و فقط نظام با حقوقی اندک، جان بومیان را که عمدتا دچار بیکاری و فقر روزن افزون هستند را به مخاطره می اندازد
درحالی که کادرهای سپاه در خانه هایشان با خیال راحت نشسته و شاهد امنیتی نسبی و درگیری های قومی از طوایف بلوچ هستند
و در این بین اعضای سپاه دچار زحمت نمی شوند
و بودجه مندرج برای امنیت پایدار در مرزها مستقیم به جیب سرداران سپاه و کادرهای بسیج می ریزد
و اهداف بلند مدت حاکمیت ( بومی زدایی و تغییر بافت جمعیت و نسل کشی اهل سنت ) نیز حاصل می شود.
این موضوع توسط دلسوزان بسیاری هشدار داده شده و عواقب سوء آن به مسئولان گوشزد گریده
و هم اکنون بار اصلی امنیت و سالم نگاه داشتن و حفظ منطقه بر دوش ریش سفیدان و سردارادن طوایف میباشد
که جوانان خود را از آلوده شدن دستشان به خون مردم خودی پرهیز دارند،
اگر هشدار علما و بزرگان اهل سنت به گوش دولتمردان و سران نیروهای امنیتی و انتظامی نرسد
باید شاهد ناامنیها و تسویه حساب های بیشتری در این خطه باشیم.
اکثر افرادی که در بسیج عشایری فعال بوده اند
در سالیان بعد به دست فامیل و اقوام خودشان به قتل رسیده اند
به جرم مخبری و تقاص خون های ریخته شده
و بعضی دیگر چون از اهداف حاکمان مطلع شدند توسط خود سپاه بصورت تصادفات ساختگی رانندگی و شلیک اشتباهی گلوله از بین رفته اند.
کادرهای سپاه و نیروهای نظامی نیز از گزند حوادث در آینده مصون نخواهند بود
و چه بسا با ضعف حکومت مرکزی و بسته شدن راه ها و خروش سراسری مردم،
همین عشایر مسلح با ریختن خون مافوق های خویش، سعی بر برائت خویش داشته باشند
و انتقام سالها تحقیر و توهین و تبعیض نژادی علیه اهل سنت و بلوچ ها را بگیرند
مردم بلوچ، هرگز خواهان خون ریزی و برادر کشی نبوده و نیستند.
وقت آن رسیده در حالیکه ریزش و فروپاشی در پیکره حاکمان پدیدار گشته،
فرماندهان و سران سپاه ، اسلحههای عشایر را جمع آوری نموده
و از تبدیل شدن بلوچستان به قتلگاه جلوگیری نمایند.
نگام ؛ ناگفته های ایران ما