✍️ حبیب رمضانخانی
بی شک مهمترین و تاثیرگذارترین خبر سال جدید تا به اینجای کار، امضای سند همکاری ۲۵ساله ایران و چین است. در رابطه با این سند بسیاری از کارشناسان و اهل فن، از زوایایی مختلف، با وجود اطلاعات کم از جزئیات آن، اظهار نظر ها و تحلیل های موافق و مخالف ارائه کرده اند. در نتیجه؛ در ادامه به چند نکته که کمتر اشاره شده، خواهیم پرداخت:
۱. امضای سند همکاری بلند مدت بین دو کشور نشان داد که در نظام جمهوری اسلامی می توان از اصول حتمی ایدئولوژی نظام، وقتی پای منافع و دوراندیشی در میان باشد عدول کرد؛ «اصل حمایت از مسلمانان آزادیخواه جهان» در رابطه با ظلم و انواع محدودیت های چین نسبت به مسلمانان سین کیانگ، از طرف حاکمیت نادیده گرفته شد و منافع کشور یا گروه خاصی ارجح دانسته شد! خوب این رویه نشان داد می توان در رابطه با فلسطین و غرب، یمن و عربستان… نیز این اصل را جاری کرد و کسی زحمت کفن پوشی به خود نداده و مشروعیت نظام خدشه دار نشود!
۲. این سند نشان داد که اولا جایگاه مجلس و دولت در همکاری ها و قراردادهای اینچنینی کجاست و دوم، همانگونه که این سند به دستور و نظارت مخصوص رهبری به سرانجام رسید و امضا شد، برجام نیز به دلیل اهمیت و گستره تأثیرگذاری بیشتر از این سند، بدون اذن و نظر رهبری نمی توانست امضا و اجرایی شود.
۳. به دلیل شرایط خاص کشور و بحث تحریم و ملاحظات دو کشور، اعلام گردیده حزئیات این سند اطلاع رسانی کامل و شفاف نشده است! خوب این باعث داغ شدن انواع گمانه زنی ها و خوب بیشتر از باب منفی شده است. دلیل این رویه و نگاه منفی خود چند مورد است؛
اول به دلیل سابقه تاریخی در ذهنیت ایرانیان و امتیازات واگذار شده در دوره های قاجار و پهلوی، یک نوع ترس و مشابه سازی ذهنی با آن قراردادهای یکطرفه وجود دارد. از طرفی بحث تئوری توطئه هست که به قول استاد احمد اشرف« توهم توطئه در میان همه ملل کم و بیش دیده می شود… در خاورمیانه بیشتر از مناطق دیگر جهان رواج دارد و در ایران بیش از کشورهای دیگر خاورمیانه» خوب وقتی پای قدرتی برتر در میان باشد، ترکیب آن توهم و ذهنیت امتیازات واگذار شده گذشته می تواند جو منفی را غالب گرداند.
دوم؛ سابقه حاکمیت و رسانه های آن در کتمان واقعیت و عدم اطلاع رسانی دقیق نهفته است که خود بی اعتمادی و نامحرم دانستن مردم چون موراد گذشته را به ذهن متبادر می کند.
سوم، بحث وضعیت خاص ایران هست که این انگاره شکل می گیرد که به دلیل در انزوا و تحریم بودن، طرف مقابل حداکثر سواستفاده را به نفع خود کرده و ما را در وضعیتی مشابه قرارداد ۱۹۱۹ قرار می دهد!
چهارم، دلیل تاختن مخالفان سرسخت، تنفسی هست که این قرارداد برای حاکمیت دارد که از این وضعیت بغرنج رهیده و پروژه به اذعان مخالفان، فروپاشی را به تعویق بیندازد، همان ناراحتی که از بابت آمدن بایدن بعد از ترامپ بر این جماعت عارض شد.
پنجم، تز روشنفکری مخالفت در بین عوام و گاهی تحصیلکردگان هست! اینکه هرچه مخالفت با اقدامات پررنگتر باشد احساس هم نوایی بیشتر با مردم حاصل شده و مقبول و روشنفکر نمایان می شویم!
ششم، ذهنیت دوگانه ساز برجام و سند همکاری با چین هست! وقتی سال ۹۶، انتخابات ریاست جمهوری به اذعان کارشناسان امر، نوعی رفراندوم برجام بود، مردم به تایید آن به روحانی رای دادند. در ادامه گروه اقلیت وقتی از طریق دولت ناکام شدند، از طریق نهادهای قدرتمند و دولت در سایه برجام را عقیم کردند و رای مردم و نظرشان بی اثر شد. حال که همان ها استقبال از این قراداد و شوق برآورده شدن تمایل به شرق در شرف انجام هست، مردم دو گانه، حاکمیت و مردم را با گزینه های این سند با برجام و شرق با غرب را در ذهن پرورانده و نسبت به آن حالت تهاجمی و منفی گرفته اند.
هفتم، چین در بین مردم عادی ایران با جنس بنجل و کپی کاری بی کیفیت و زمین زدن تولید داخل، همه چیز خوار، عامل مصیبت کرونا، شایعات در دست گرفتن کیش و چابهار و… شناخته می شود. خود این پیش زمینه یکی دیگر از عوامل اصلی مخالفت و جو و نگاه منفی مردم می تواند قلمداد شود.