محمد شبیری
دلایل این همه هجمه به اصلاح طلبان در چه چیزی میتواند نهفته باشد؟!
چرا هم اپوزیسون و هم براندازان و هم اصولگرایان و هم تمامیت خواهان و سلطنت طلبها به باور اصلاح طلبی هجوم بردهاند …
به نظر میرسد از دو منظر میشود به قضیه توجه گردد:
یکم از منظر بر اندازان
دوم از منظر تمامیتخواهان
چرا براندازان به اصلاحات و اصلاحطلبان هجمه و انتقاد و حملههای تند و گرنده می کنند؟
دلایل زیر میتواند قابلیت التفات و توجه داشته باشد:
الف:
اگر اصلاح طلبان برای این نظام در جهت اصلاح به فعالیت بپردازند در حقیقت برخی از جریانات نظام از دستاندازهایی که خودش درست کرده است (که روشن است چه کسانی و چه جریاناتی هستند)به سلامت گذر کرده و نظام جمهوری اسلامی با روند اصلاحات به تغییرات و تحولات با گامهای کوچک و کوتاه ولی دائمی ، ضمن مصونیت از عواقب نا هماهنگی با واقعیات روزگار جدید، سازگاری با وضعیت کنونی دنیای معاصر را نیز برای خود آسان میکند؛ این همان چیزیست که براندازان را نگران کرده است که روند اصلاح ، روند براندازی را کند میکندو عمر نظام را طولانی میکند.
ب:
اگر روند اصلاحطلبی ادامه داشته باشد بنا به ماهیت کار اصلاح که به اصلاح ساختارها منجر میشود، این نگرانی وجود دارد که با اصلاح ساختارهای حاکمیتی امکان حضور اشخاص و افراد قدرت طلب در قدرت که برای ادامهٔ راه نامشروع تمامیت خواهان رقابت دارند و بهدنبال منافع خود هستند، از تغییرات ساختاری منافعی کسب نمیکنند چرا که اینها به دنبال تغییر و تحول و توسعه در کشور نیستندبلکه احتمالاً بهدنبال این هستند که «این» برود و «آن »بیاید! همه میدانند که کشور با این و آن به توسعه نمیرسد بلکه با روندی که برای توسعه تعریف شده است به آن دست مییابد. آن روند نیز ساختاریست، نه وابسته به شخص !(اگرچه اشخاص نیز در روند کند و تند توسعه نقش دارند اما باندازه همان شخص و ظرفیت اوست وگرنه توسعه روندی و فرایندی و ساختاریست)
مدرن سازی اقتصادی، اجتماعی ، انسانی و فرهنگی در یک ساختار میتواند تاثیر گذار در توسعهٔ کشورباشد، و یا در صورت ایجاد اینها ساختار مربوط نیز مهیا میگردد، اما سالیان سال است که در کشور ما بحای تغییرات ساختاری در عرصههای نامبرده، دلخوش به عوض و بدل کردن اشخاص هستند!
این روند اصلاحات است که دستیابی به آن(ساختار سازی) را آسان میکند، نه هرح و مرح و آشوب و شورش!
ج:
براندازان به دنبال این نیستند که این رژیم اصلاح شود، چون با اصلاح این رژیم سر آنها بی کلاه میماند، فقط با برانداختن رژیم میشود بجای آن نشست! طبیعیست که این منظر فقط به براندازی فکر میکند و رفتار مینماید! در صورت هر گونه اصلاح در کشور، به منزلهٔ دور کردن آنان از منافع و منویات شخصی آنان است. چرا رجوی و گروهش در هرگونه اصلاح در کشور به انحاء مختلف موش میدوانند؟ و به تبلیغات و اقدامات پوششی و مخفی و آشکار خود طوری با تبلیغات ایذایی با شکلها و قالبها و اسامی مختلف به ضد اصلاحات سازمان میدهند و چنین القاء میکنند که اصلاحات در کشور موفق نبوده و نظام قابل اصلاح نیست؟! حتی شده با تمامیت خواهان مشارکت ضمنی دارند که اصلاحات را به شکست بکشانند؟! برای همین هدفی که توضیح داده شد!
چرا راهپیمایی و اعتراض آرام ۸۸ با مشارکت تمامیتخواهان و همین عناصر برانداز به آشوب و درگیری کشیده شد؟! با نقشهٔ هر دو طرف!(براندازان و تمامیت خواهان) ؛ قطعاً برای اینکه تاثیر اصلاحگرانه آن منتفی و به شورش کور منجر شود! البته این مشارکت ممکن است آگاهانه هم بوده باشد! برای اینکه هر طرف این توطئه (براندازان و تمامیت خواهان)نفع خود را برده است! یکی آشوب و زمینهٔ براندازی را تقویت کرده و دیگری بهانهٔ سرکوب و تبلیغ فتنه را برایش تدارک دیده شده!
د:
تصلب و تعصب ذهنی ؛
به این معنا که جریان برانداز ایدئولوژیمیانمایهٔای دارد بر این مبنا که کشور به هیچ وجه با روند اصلاحات امکان موفقیت نخواهد داشت ، و تنها راه نجات مردم انقلاب و بر اندازی ودر پی آن خونریزهای گسترده است که راه حل نهاییست!
برای اثبات این فرضیهٔ خود به هیچوجه کوتاه نیامده و از براندازی در مقابل اصلاح طرفداری قاطع مینماید!
البته بهغیر از دلایل شخصی آنها به آموزههای ذهنی وفکری آنان نیز بر میگردد، که البته این تفکر بر فرض پیروزی هم راه خون و خونریزی را برای ادامهٔ سیطرهٔ خود استمرار خواهند داد.
ه :
برخی از جریانات معتقد به براندازی از روند کُند اصلاح و فرایند طولانی آن گله مند هستند ، میگویند به عمر ما قد نمیدهد که در کشور اصلاحات به نتایج مطلوب برسد.
مشخص است که ایشان برای عجلهای که برای گذر از شرایط فعلی دارند ، به امور دیگری غیر از اصلاح جلب شدهاند. در چنین مواقعی از اصلاحات دلزده و برای رؤیای سریع الوصول ثمرات و ایدههای مد نظر خود سخن پردازی میکنند، در این بین به اصلاحاتگرایان نیز بد وبیراه میگویند، چون با روش لاک پشتی خود حوصلهٔ آنها بسر میبرند.
اینان نیز طبیعت تغییرات و تحولات ( که در ذات خود همراه با آهستگی و پیوستگیست و تدریجی بودن از خصوصیات آن است ) را با امورات دیگر به اشتباه گرفته و به اقدامات عجولانه و نفی اصلاحات میپردازند.
و:
انقلاب نیابتی با هزینهٔ مردم.
برخی از براندازان منتظر براندازی از جانب نیروهای داخلی هستند تا آنان از خارج تشریف بیاورند و به اینان سروری و سالاری کنند ، هزینه از اینها، آقایی و ریاست از آنها؛ برای همین در شرایط مطلوب زندگی در اروپا و آمریکا به تبلیغات براندازانه برای مردم داخل کشور میپردازند و انتظار دارند بعد از پرداخت بهای سنگین و خونریزیهایزیاد توسط مردم در داخل کشور، آنان برای ثمره و استفاده از میوه به کشور باز گردند.(البته این موضوع شامل آنهایی میشود که چنین منشی دارند، نه برخی اصلاح طلبانی که از شدت فشار و زندان و آزار و ایذاء به خارج رفتهاند و با وجود این هنوز به اصلاح امیدوارند، طبیعیست که مقصود ایشان نیستند)