✍️ حبیب رمضانخانی
انتخابات آزاد به عنوان پایه و اساس دموکراسی، کارکردهای خاص خود را دارد که از مهمترین آن ها، نقش مردم در تعیین سرنوشت خود و همچنین پایان دادن به دوره دولت، جناح و حزب در راس قدرت می باشد.
در ایران اما انتخابات بنا به شرایط و وضعیت جامعه کارکرد متفاوت تری دارد. در بزنگاه های خاص که اعمال فشار بین المللی و شرایط ویژه داخلی از بابت آن وجود دارد، حضور مردم به عنوان عامل مشروعیت بخش و کاهش محدودیت است. ولی در هنگامه عادی شدن شرایط، بیشتر بر باب انتخاب افراد و طیف خاص، حضور مردم مطلوب و استقبال می شود.
در ابتدای سال ۱۳۷۶ بود که بعد از مدت ها، نهایت رای دادگاه میکونوس علنی و رسما حاکمیت را عامل ترورها اعلام کرد. به دنبال آن، سفرای کشورهای خارجی از ایران خارج و رسما نظام درگیر یک چالش بزرگ و وضعیت پیچیده بین المللی شد. در این شرایط که البته هنوز تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبان تا این اندازه برنده نبود، نظام با رفع محدودیت ها و آماده کردن بستر حضور و فعالیت احزاب و جناح های مختلف، انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۷۶ را برگزار و حضور پررنگ مردم گواهی بر خواست آن ها بر تغییر وضع موجود تعبیر شد. آن انتخاب و حضور پرشور، مشروعیتی برای حاکمیت باعث و منجر به تجدید نظر کشورهای اروپایی و استقبال از گفتگو و تعامل گردید و در نتیجه، موجبات برگشت سفرا و رفع شدن خطر تحریم و جنگ احتمالی شد.
بار دیگر، بعد از دوران چالش برانگیز دولت های احمدی نژاد که طی آن ایران به دلیل پرونده فعالیت های هسته ای خود تحت اجماع جهانی، ذیل منشور هفت ملل متحد و تحت محدودیت های شدید ۶ قطعنامه صادره از شورای امنیت قرار گرفت، وضعیت کشور بسیار پیچیده شد. وضعیتی که در آن، ایران رسما به عنوان کشوری که صلح بین المللی را به خطر می انداخت شناخته شده و دورنمای عراق و لیبی را برای ایران تداعی می کرد. در این شرایط بود که بار دیگر حاکمیت از فرصت انتخابات بهره جسته و با کاستن از محدودیت های شورای نگهبان، زمینه حضور احزاب و بستر فعالیت گروه های مختلف را باعث شد. نهایتا با حضور پرشور و انتخاب اقای روحانی که به دنیا پیام تغییر و تمایل به تعامل ارسال شد، زمینه فاصله گیری و نهایت رهیدن از آن فضا صورت پذیرفت.
امروز که رد صلاحیت گسترده ثبت نام کنندگان شورای شهر و روستا را شاهد بوده و با ابلاغ شرایط جدید برای کاندیداهای ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان محدودیت ها بیشتر از قبل نمود یافته، بایستی متذکر شد اگر جای دولت بایدن، دولت ترامپ امروز بر سرکار بود، مسلما کارکرد انتخابات حضور بیشتر مردم در صحنه را برای مشروعیت بخشی لازم دانسته و در نتیجه محدودیت های شورای نگهبان را کمتر شاهد می بودیم.
ولی چون امروز فضا تغییر یافته و شرایط برای تعامل قبل از انتخابات کلید خورده و چشم انداز بهتری برای حاکمیت متصور است، در نتیجه بسان سال ۸۴ صرفا حضور مردم می تواند در جهت انتخاب افراد مدنظر آقایان کلید خورده و نهایت توصیه به حضور پای صندوق رای، بیشتر طیف خاصی را مدنظر دارد که آمده و با انتخاب خود زمینه همسان سازی هر چه بیشتر حاکمیت را انجام دهند. در نتیجه مثل انتخابات مجلس قبل، حضور کمتر و کنترل شده که منجر به انتخاب نفرات طیف خاص می شود، بسیار بهتر از حضور پررنگ مردم و انتخاب دیگری منفعت دارد. خاصه که امروز مشروعیت و نقش مردم محلی از توجه و مشروعیت بخشی نداشته و در این موارد گاه به قدری نقش آن ها کم رنگ می شود که گاهی صحبت و پیشنهاد پست انتصابی نخست وزیری به میان آمده و حتی طرح اولیه امارت اسلامی به گوش می رسد!