هفته گذشته عبدالکریم موسویاردبیلی در 90سالگی از دنیا رفت. او از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ رئیس دیوان عالی کشور و عالیترین مقام قضایی ایران بود؛ درست در سالهایی که چندهزار زندانی، بدون برگزاری دادگاهی حتی در قامت دستگاه قضائی جمهوری اسلامی، اعدام شدند. آنچه از آن سالهای تاریک برای خانوادههای اعدامیان به جا مانده، فقط افسوس است و حسرت روزهایی که برنمیگردد. شکایت اخیر مریم اکبریمنفرد از اعدام اعضای خانوادهاش در دهه شصت، به سیستم قضائی جمهوری اسلامی گواه این مسئله است. [1] مریم ششساله بود که برادرش در سال ۶۰ به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق، اعدام شد. سه سال بعد برادر دیگرش کشته شد. سومین برادرش از جمله زندانیان عقیدتی و سیاسی دهه ۶۰ بود که در تابستان سال ۶۷ همراه با خواهرش، که آن زمان دختری سه سال داشت، اعدام شدند. [2] این تصویر بسیار کوچکی از آن سالهای رعب و وحشت است؛ سالهایی که به کام محکومان تلخ بود و به کام کسانی که به مسند قدرت تکیه زده بودند، شیرین. شاید آنها هرگز فکر نمیکردند روزی پشیمان شوند.
«جمع کثیری از ایران رفتهاند آنجا [عراق] برای خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست کردهاند، یک جمعی هم در ایران در زندان هستند. مردم برعلیه اینها چنان آتشی هستند، قوه قضایی در فشار بسیار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه میکنید، اینها که محاکمه ندارند. حکمشان معلوم، موضوعش معلوم و جزایش نیز معلوم میباشد. قوه قضایی در فشار است که اینها چرا محاکمه میشوند. قوه قضایی در فشار است که چرا تمام اینها اعدام نمیشوند و یک دستهشان زندانی میشوند.» اینها جملاتی است که موسویاردبیلی به تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۶۷ در نماز جمعه تهران ایراد کرد. او نه ناعادلانهبودن احکام را قبول داشت و نه انعطاف داشت طوری دیگر بیندیشد.
به هر حال در آن روزها هرچه آیتالله منتظری اعتراض کرد و تا برکناری از قائممقامی رهبری پیش رفت، آیتالله موسویاردبیلی برای انجام آنچه رهبرش میخواست تلاش کرد. «متاسفانه بدبختی ما این است که دستگاه قضایی ما در رأساش شخصی [عبدالکریم موسوی اردبیلی] قرار گرفته که خودش با این چیزها مخالف است، وی میآید آنجور شعار میدهد و وقتی هم که میخواهد از امام سؤال بکنه، به جای اینکه بروند پیش امام و بگویند آقا به این وسعت مصلحت نیست و ضرر دارد، مینویسد حالا توی استانها اعدام کنیم یا توی شهرستانها؛ این سؤال را از امام میکنه. این بدبختی ما است که در راس دستگاه قضایی ما، بیرودر بایستی، همچین شخصی قرار گرفته است.» [3] شاید این بهترین معرفی مجمل و البته مفید از عملکرد موسویاردبیلی در آن دوران است. رفتار و عملکرد منتظری و موسویاردبیلی در نقطه مقابل هم قرار داشت. هرچه بود ماجرای قائممقامی آیتالله منتظری پیش از فوت خمینی خاتمه پیدا کرد اما موسویاردبیلی پس از بهقدرترسیدن خامنهای صحنه قدرت را ترک گفت و عازم قم شد.
موسویاردبیلی در قم مشغول اداره دانشگاه مفید و امور مرجعیت شد. او که از حامیان و نزدیکان اصلاحطلبان بود تا پایان عمر همین رویه را برای خود پسندید و از صحنه سیاست دوری جست. رایزنی او با علی خامنهای برای رفع حصر موسوی، رهنورد و کروبی، چنانچه در افواه نقل شده، از جمله رفتارهای سیاسی او در این سالهای اخیر است.
سال 91 نیز او در درس خارج فقه خود زبان به عذرخواهی گشود و گفت: «اگر مشکلات و نارساییهایی که هست به من مستند است، از همه عذر میخواهم. ما دلمان میخواست و میخواهد که ملت ما سربلند باشند، اخلاق و ایمان در میان جامعه ما رونق داشته باشد، ملت ما خوب زندگی کنند. اگر بنده کاری کردهام که نباید میکردم یا ترک فعلی کردهام که باید انجام میدادم، از همه عذر میخواهم، از همه حلالیت میطلبم. من از طرف خودم حرف میزنم، به دیگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی گمان میکنم همه ما، همه مسئولین، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی کنیم.»
آيتالله دیر عذرخواهی کرده بود؛ 28 سال پس از کنارهگیریاش از قدرت. آن هم نصفه و نیمه و بسیار سربسته. گویا فقط نگران مجازاتش بود. معلوم نبود دقیقاً کدام بخش از آنچه در این 38 سال بر این سرزمین رفته، از نظر او نامطلوب است. او نه نقدی مفصل و روشن بر عملکرد خود و هیئت حاکم ارائه کرد و نه سخنش را خطاب به خانوادههای قربانیان دستگاهی که خود در آن مقام و مرتبهای داشت، ایراد کرد. او میتوانست عذرخواهیاش را روشنتر و صریحتر بیان کند.
همچنین بیشک خاطرات او از دوران مختلف حضورش در رأس قدرت حاوی نکاتی مهم بود. اما او از انتشار آن خودداری کرد؛ کاری که میتوانست عذرخواهیاش را پررنگتر و تا اندازهای مقبول جلوه دهد. اما موسویاردبیلی محافظهکاری و مصلحتاندیشی را تا پایان زندگیاش پسندید و جز یک عذرخواهی سربسته و کلی چیزی نگفت. او انتظار داشت از سوی مردم بخشیده شود و حلالش کنند؛ بیآنکه گامی استوار و بلند در مسیر عذرخواهیاش بردارد.
——————–
1- شکایت مریم اکبری منفرد درباره اعدامهای سال 67 به قوه قضاییه / عدالت برای ایران.
2- ملاقات با مریم اکبری منفرد / رادیو فردا.
3- بخشی از فایل صوتی سخنان آیتالله منتظری درباره اعدامهای ۶۷ در دیدار با کمیته تصمیمگیری درباره اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی؛ حسینعلی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده اطلاعات در اوین).