پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️نصرت الله محمودزاده
لطفا این ملتی را که منشورکوروش، طب بوعلیسینا، نجوم ابوریحان، اشعار حافظ، فلسفه ملاصدریشان در دانشگاههای معتبر دنیا تدریس میشود، بیش از این تحقیر نکنید.
روضه تحقیر به کتاب را گذاشتم برای شبهای خاموشی و تشنگی ملتی در حال جنگ با دشمن مجازی.
کتابنخوانی ریشه در فرهنگ ما ندارد، بلکه مشکل در نحوه حکمرانی کسانی است که فکر میکنند عوام اگر در هر محرم چه چند قطره اشک بریزد، بهشتشان تضمینی است.
وقتی شور جای شعور را گرفت، هرچه شهید مطهری فریاد زد از جعلیات امثال روضهالشهدا واعظ کاشفی، فاصله بگیرید، مداحان زهرماری اشعار خود را غلیظتر کردند؛ تا جایی که امروز این جماعت برای ما رئیس جمهور و نماینده مجلس هم تعیین میکنند.
آیا جوانان پای سخنرانی مطهری و شریعتی کتابخوانتر بودند، یا جوانان مرید مداحانی که خود را سگ امام حسین میخوانند؟
این بار اما شمشیر کتابسوزی چنگیز به دست “سیاه زنگی فقر” به جان دانایی افتاد. هرچه تعداد فارغالتحصیلها بیشتر میشد، شغلهایی مثل بازیافت دامنه بیشتری پیدا کرد تا اینکه پدرخوانده این مافیا، به جمع ثروتمندن پنهان پیوست. شاید امروز تعداد افراد بازیافت، به جمعیت کثیر “رأی باطله” تنه میزند که میزان مبلغ یارانه فقرا، محور شعار نامزدها شده بود.
از طرفی، اگر قرار باشد حکمرانی با این نگاه یکدست شود، باید موانع از سر راه برداشته میشدند.
1-نخبگان خودشان متقاعد شوند که این سرزمین را ترک کنند؛ اگرچه هواپیمای اوکراینی حامل نخبگان غیرعمد نقطهزن موشک روسیتبار گردد.
2-ثروت ملی ما در چرخه خامفروشی صادر گردد. متقابلا، واردات از چین در ردیف منافع ملی ایران قلمداد شود. ( اخیرا در حوزه علمیه کلاس آموزش زبان روسی و چینی دایر شد.)
3-عقلگرایی به بهانه غربستیزی حصر گردد، تا میزان تحصیلات کلاسیک از شروط شورای نگهبان کمرنگ گردد.
4- هم واکسن تولید داخلی بوقوکرنا شود، هم واردات واکسن غربی ممنوع؛ اگرچه موج کرونا به آدمکشی ادامه دهد.
5-معیشت مردم با حداقل معاش کنترل شود تا جایی برای گسترش دانایی نماند.
امروز کتابسوزی توسط سربازانی از چنگیز انجام میگیرد که خودشان قربانی دانایی هستند. این جماعت همان کتابهایی را که دیروز میخواندند، امروز به بهای بستهای نمک به صورت بازیافت میخرند. اگرچه دکتر نمکیهای متملق و دورغگو به تمام محرومین جهان نوید واکسن “کوبرکت” میدهند و همچنان روحانی جرأت عوض کردن او را ندارد.
دکتر شریعتی برای چنین شرایطی از جامعه نسخه “ننویسندگی” را تجویز کرده بود تا قلمِ تملق نویسی عصر قجر سیاههی کاغذ سفید انقلاب اسلامی نشود.
کتاب، این گنج دانایی،
برای رهایی از گرداب جهل.