پایگاه خبری / تحلیلی نگام – در ادامه برگزاری اتاق های نگام در کلاب هاوس ، نشست 5 ساعته ای تحت عنوان : بررسی زوایای مختلف زندگی سید ابوالحسن بنی صدر با حضور یاران ، دوستدارن و نزدیکانش،برگزار شد که با استقبال بسیار خوب مخاطبان نگام روبرو شد.
آقایان : سید احمد شمس ، جهانگیرشادانلو، مجیدنیکنام، حسین موسویان، علی سلیمانی، سیدمحمدی، فرهمند، علی صدارت، بابک اجلالی، عیسی صفا، احمدرضا احمدپور، آریان مهر، امیدشریفی نژاد،بوذری، هژبر، مهران براتی، عباس چاوشیان، رضامیرداوودنیا، میلادشهابی، میثم بازیاری و خانم ها :مریم حقیقت ،الهه امیرانتظام و … به اظهار نظر در این مورد پرداختند و بحث های بسیار خوبی مطرح گردید.
سید ابوالحسن بنیصدر (۲ فروردین ۱۳۱۲ – ۱۷ مهر ۱۴۰۰) سیاستمدار و اقتصاددان و نخستین رئیسجمهور ایران بود. وی ریاست شورای انقلاب را نیز برعهده داشت.
بنیصدر با تثبیت قدرت روحانیون حزب جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی زیر نظر آنان مخالف بود و دوران ریاست جمهوری او با تنشهای بسیار و رویدادهایی چون انقلاب فرهنگی و حمله عراق به ایران همراه شد، تا اینکه در ۳۱ خرداد همان سال، با رأی مجلس شورای ملی (در حال حاضر مجلس شورای اسلامی) استیضاح شد و در ۱ تیر بهطور رسمی از مقام خود عزل گردید.سپس به همراه مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، از ایران خارج شد و در فرانسه در مقام «رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت» به مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی پرداخت. بنیصدر در سال ۱۳۶۲ پس از حضور مجاهدین در عراق و در اعتراض به خطمشی آنها، از این شورا جدا شد.
سید ابوالحسن بنیصدر در تاریخ ۲ فروردین ۱۳۱۲ در استان همدان زاده شد. پدرش سید نصرالله بنیصدر زاده روستای باغچه، از توابع شهرستان کبودراهنگ و از روحانیون با نفوذ کبودراهنگ و همدان بود، که با سیدروحالله خمینی نیز ارتباط دوستانهای داشت.بنی صدر مقطع ابتدایی و راهنمایی را در کبودراهنگ و دیپلم خود را از دبیرستان شریعتی شهر همدان دریافت کرد. او در دانشگاه تهران، در رشتههای اقتصاد و حقوق اسلامی تحصیل کرد و چهار سال در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی فعالیت نمود.وی در ۷ شهریور ۱۳۴۰ با عذرا حسینی ازدواج کرد، که حاصل آن، دو دختر و یک پسر است. دختر وی فیروزه بنیصدر در سال ۱۳۶۱ با مسعود رجوی ازدواج کرد و پس از ۲ سال از او جدا شد.
فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب
بنیصدر نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسئول سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود.او دو بار به خاطر فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان شد. پس از مجروح شدن در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، او کشور را ترک کرد و عازم فرانسه شد.[۱۳] بنیصدر در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، زیر ریاست عالیه غلامحسین صدیقی فعالیت کرد.
او از سوربن دکترا گرفت و بعدها در آن به تدریس پرداخت.او به زبانهای عربی و فرانسوی تسلط داشت.بنیصدر در طول دهه ۱۳۵۰ و سالهای پیش از وقوع انقلاب، بهعنوان یک ناسیونالیست و اسلامگرای پرشور و اقتصاددان انقلابی، با ایراد سخنرانی، چاپ و انتشار مقالات و کتب تألیفی خود، به مبارزه با حکومت شاه میپرداخت.به عقیده اکبر هاشمی رفسنجانی، در طی این سالها، بنیصدر که نزدیکی بیشتری با جبهه ملی احساس میکرد و خود را تئوریسین انقلاب میدانست، همواره درگیر رقابت با صادق قطبزاده (که او نیز در پاریس اقامت داشت) بود. قطبزاده نزدیکی فکری بیشتری با نهضت آزادی ایران داشت و به همین لحاظ بیشتر مورد تأیید مبارزین اسلامی بود.در سال ۱۳۵۷ و اندکی پیش از وقوع انقلاب، با ورود روحالله خمینی به پاریس، او از معدود کسانی بود که در فرودگاه به استقبال او رفتند.و سپس به جمع همراهان او پیوست.
پس از ناآرامیها و آشوبهای داخلی که سبب رفتن شاه از ایران شد، این دو در تاریخ ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ با پرواز ایرفرانسبه کشور بازگشتند.
ابتدای انقلاب
بنیصدر، مهدی بازرگان و روحالله خمینی در آستانه پیروزی انقلاب در ایران
بنی صدر تنها سه روز بعد از ورود به ایران سخنرانیهای خود را در دانشگاه صنعتی آریامهر آغاز کرد. این جلسات و سخنرانیها به مدت ده روز یعنی تا زمان پیروزی انقلاب طول کشید. بنی صدر در بهار ۱۳۵۸، پس از تشکیل دولت موقت و خارج شدن اعضایش از شورای انقلاب با موافقت روحالله خمینی به عضویت این شورا درآمد[الف]، ولی حاضر به همکاری با دولت موقت نشد و مهدی بازرگان نیز پذیرای این پیشنهاد نبود.[۲۳] در این دوره نقد دولت موقت جزو برنامهها و مقالات بنی صدر بود. وی در یک سخنرانی جنجالی دولت موقت را مورد خطاب قرار داد و آن را به ضعف، عدم توانایی ایجاد تغییرات در دستگاه حکومتی، سهل انگاری و سستی در قضیهٔ کردستان متهم ساخت.
مجلس خبرگان قانون اساسی
بنیصدر به همراه دیگر نمایندگان در صحن مجلس خبرگان قانون اساسی
وی همچنین در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در فهرست به فرمان امام قرار گرفت و به عنوان یکی از نمایندگان استان تهران وارد این مجلس شد. بنیصدر در مجلس خبرگان مخالف واگذاری اختیارات زیاد به ولی فقیه بود.وی در روزنامه خود، روزنامه انقلاب اسلامی به تاریخ ۱ شهریور ۱۳۵۸ نوشته: «در مجلس خبرگان تمایل شدیدی که از جانب عده ای اظهار میشود در دو زمینه است. یکی اینکه تنها خودشان باشند (روحانیون)، روشنفکر اصلاً معنی ندارد. یکی دیگر هم برداشتی که از ولایت فقیه میکنند که بیشتر میتوان گفت ولایت فقیه مرادشان نیست، مسئله خدایی فقیه مدنظر ایشان است».دومین اصل مورد اختلاف اصل ۱۱۵ قانون اساسی بود که به شرایط عمومی و اختصاصی رئیسجمهور مربوط میشد و در صورت تصویب آن، لازم بود هر شخصی که برای کسب این پست خود را معرفی میکند، دارای شرایطی خاص باشد. این اصل همچنین حوزه اختیارات رئیسجمهور را مشخص میکرد و بنی صدر خواستار تصویب قوانینی بود که اختیارات گستردهتری برای رئیسجمهوری قائل باشد که پیشنهادات وی در این زمینه نیز در اقلیت قرار گرفتند.
وزیر اقتصاد و سرپرست وزارت امور خارجه
بنی صدر در تیر ۵۸ معاون وزیر اقتصاد شد که برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی یک ماه پس از شروع به کار از سمتش کنارهگیری کرد.وی پس از استعفای دولت موقت در آبان ماه همان سال توسط شورای انقلاب و با تأیید خمینی، همزمان به سمت وزیر اقتصاد و امور دارایی و سرپرست وزارت امور خارجه منصوب شد.بنی صدر همچنین تا خاتمهٔ عملکرد شورای انقلاب در تیر ۱۳۵۹ به عضویت خود در این شورا ادامه داد. عمده فعالیتهای این شورا به صورت مخفی صورت میگرفت. با تسخیر سفارت آمریکا در تهران که محل جاسوسی و مخابره اطلاعات محرمانه به ایالات متحده بود، به یکی از مخالفین اصلی آن تبدیل شد
ریاستجمهوری
ابوالحسن بنیصدر در ۵ دی ماه ۱۳۵۸ رسماً نامزدیاش در اولین انتخابات ریاستجمهوری ایران را اعلام کرد. جامعه روحانیت مبارزاز نامزدی وی حمایت کرد. در ابتدا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم از وی حمایت کرد ولی پس از مدتی تصمیم به حمایت از حسن حبیبی گرفت.در این دوره انتخابات ریاست جمهوری ۱۲۴ نامزد شرکت کردند که پس از اعلام انصراف یا استعفای برخی از نامزدها در نهایت ۹۶ نامزد در روز انتخابات به رقابت با یکدیگر پرداختند. ۸ نامزد که از چهرههای سیاسی بودند توسط کمیسیون نظارت بر انتخابات مجوز تبلیغ و مناظره در صداوسیما را دریافت کردند. علاوه بر بنیصدر، حسن حبیبی، احمد مدنی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، صادق قطبزاده، کاظم سامی، و حسن آیت دیگر افراد این فهرست بودند. انتخابات در روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد و ابوالحسن بنی صدر با کسب ۱۰٬۷۰۹٬۳۳۰ رأی از مجموع ۱۴٬۱۵۲٬۸۸۷ رأی ماخوذه (۷۶٫۵٪) به عنوان نخستین رئیسجمهور تاریخ ایران انتخاب شد. ۶۷٫۴۲٪ واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کردند.
تنفیذ ریاست جمهوری
مراسم تنفیذ ریاستجمهوری بنیصدر، ۱۵ بهمن ۱۳۵۸. خمینی حکم ریاست جمهوری بنیصدر را در بیمارستان قلب، نوشت و به او داد
بنیصدر پس از احراز پست ریاست جمهوری، اهدافی چون دوبارهسازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاههای انقلاب و کمیتهها و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و همچنین ایجاد طرحی برای توسعه اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داد بود. روحالله خمینی به بنیصدر اجازه داد تا پیش از تشکیل مجلس، در ماه بهمن ۱۳۵۸ و با ادای سوگند، حکم ریاست جمهوری خویش را دریافت کند و در مراسم تنفیذ طی سخنان کوتاهی از وی خواست تا مابین قبل از ریاست جمهور و بعد از ریاست جمهور در اخلاق روحی وی تفاوتی نباشد.
ریاست شورای انقلاب و فرماندهی کل قوا
بنی صدر همچنین یک ماه پس از پیروزی در انتخابات، با حکم خمینی به ریاست شورای انقلاب که هیئت سیاستگذار و نظریهپرداز ایران محسوب میشد، منصوب گشت. خمینی همچنین به منظور تثبیت موقعیت او، سمت فرماندهی کل قوا را نیز به او محول کرد.با این حال کوشش بنیصدر در جهت متمرکزتر کردن قدرت در دست خویش و مسئله وجود مراکز چندگانه قدرت، او را مانند نخستوزیر پیشین مهدی بازرگان، در رویارویی با روحانیون حزب جمهوری اسلامی چون سید علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی قرار داد که میکوشیدند تا او را همانگونه که هست؛ عاملی تشریفاتی و بینفوذ جلوه دهند.
این منازعات، بر فضای سیاسی کشور در دوران ریاست جمهوری او تأثیر بسیار نهاد. بنیصدر در انحلال دادگاههای انقلاب، سپاه پاسداران و کمیتهها و همچنین تحت کنترل درآوردن قوه قضائیه و رادیو و تلویزیون شکست خورد. خمینی شخصاً، مقام ریاست دیوان عالی کشور را به سید محمد بهشتی و دادستانی کل را به سید عبدالکریم موسوی اردبیلی که از اعضای بلندپایه حزب جمهوری اسلامی بودند، محول نموده بود.
مجلس شورای اسلامی که اکثریت آن را اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل میداد، اولین شخصی را که بنی صدر برای نخستوزیری انتخاب کرده بود، نپذیرفت.
در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی سید روحالله خمینی اعلام میکند که: «این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در راس وزارتخانهها نباشند؛ و آقای بنیصدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنا نکند.»این کشمکش حدود یک ماه ادامه یافت و مجلس مجدد کاندیداهای بنیصدر شامل حسن حبیبی، غروی، موسی کلانتری و حتی مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری را برای احراز پست نخستوزیری نپذیرفت.بنیصدر که از عدم اقبال مجلس به این گزینهها آگاه بود، در اول مرداد ازسید احمد خمینی به عنوان گزینه نخستوزیری نام برد و این موضوع با مخالفت آیت الله خمینی مواجه شد.پس از آن کمیتهای مشترک بین مجلس و دولت تشکیل شد و این هیئت ۳ نفر را به مجلس معرفی کرد. در جلسه غیرعلنی هم با رایگیری محمدعلی رجایی به عنوان نخستوزیر معرفی شد. در ۱۸ مرداد رجایی با ۱۵۳ رأی موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع نخستوزیر شد.حزب جمهوری، محمدعلی رجایی، یک معلم سابق مدرسه خیابانی را با حمایت بهشتی معرفی نمود و بر آن پافشاری کرد
اختلافات میان رئیسجمهور بنیصدر و نخستوزیر رجایی باعث ایجاد ناهماهنگی در امور دولت شدهبود
سرانجام دو ماه پس از انتخابات مجلس، بنیصدر از سر اجبار، رجایی را که مورد تأیید او نبود در مرداد ۱۳۵۹ به سمت نخستوزیری دولت خویش انتخاب کرداما بنیصدر با سه نفر که توسط رجایی برای کابینه نامزد شده بودند شامل میرحسین موسوی به عنوان وزیر امور خارجه به دلیل «خودسر» بودن، محسن نوربخش به عنوان وزیر اقتصاد و بهزاد نبوی به عنوان وزیر امور اجرایی به دلیل چپگرا و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بودن مخالفت کرد. پس از مذاکرات بسیار، نهایتاً نبوی توسط بنیصدر پذیرفته شد و نوربخش به عنوان قائم مقام وزیر اقتصاد منصوب شد.
جنگ ایران و عراق
در اواخر ماه شهریور همان سال، عراق به خاک ایران یورش برد که آتش جنگی هشت ساله بین این دو کشور را برافروخت.او در روز دوم مهرماه همان سال تهدید به بستن تنگهی هرمز نمود.
وی به سیاستهایی در اداره جنگ معتقد بود که موجب مخالفت حزب جمهوری اسلامی و مجلس و روحانیونی که پیشتر از او حمایت کرده بودند، شد. حزب، روزنامه جمهوری اسلامی را منتشر میکرد و بنی صدر شروع به انتشار روزنامه انقلاب اسلامی نمود.
در نهم ماه آبان، بنیصدر طی نامهای رسمی به آیت الله خمینی، وزیران کابینه نخستوزیر رجایی را که بیکفایت خطاب کرده بود، تهدیدی بزرگتر از تجاوز عراق به خاک کشور خواند. وی همچنین در این نامه از نادیده گرفتن هشدارهایش در مورد وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی و پافشاریهایش مبنی بر نیاز به سازماندهی مجدد نیروهای مسلح، گله کرد. این نامه و همچنین مخالفتهای او در گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران، خشم مجلس وقت (که اکثریت آن از اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل میشد) را برانگیخت.
بنی صدر در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران سخنرانی کرد و از وجود شکنجه در زندانهای ایران خبر داد. این سخنرانی باعث جنجالهای زیادی در فضای سیاسی ایران شد.او در ماههای آغازین سال ۱۳۶۰ دیگر از حمایت خمینی برخوردار نبود. در اوایل خرداد ماه، خمینی بدون نام بردن از بنی صدر، او را تقبیح کرد و شخصی خواند که خویش را بالاتر از قانون میبیند و به مصوبات مجلس بیاعتنا است. چند روز بعد روزنامه انقلاب اسلامی توقیف شد و خمینی بنیصدر را از سمت فرماندهی کل قوا برکنار کرد.
همزمان نیروهای حزباللهی به خیابانها آمده و خواستار اعدام بنی صدر شدند. بنی صدر از آنجا که به تنهایی توان مقابله با مخالفانش را نداشت و پیشتر هیچگاه به ایجاد یک حزب اقدام نکرده و با هیچ حزبی نیز ائتلاف ننموده بود، با سازمان مجاهدین خلق که سازمانی تندرو و منتقد حکومت وقت و دارای تشکیلاتی سازمانیافته و مسلح بود، متحد شد.[۵۰] مجاهدین خلق نیز در پی تعارضات شدید با حکومت، از بنیصدر حمایت کرده و در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۶۰، مسعود رجوی رهبر این سازمان به همراه بنی صدر که در خفا به سر میبرد، مردم را به قیام فراخواندند و از هوادارانشان خواستند تا علیه حکومت در خیابانها حضور یابند.
یک روز پس از آن در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تظاهرات بزرگی در شهرهای مختلف کشور نظیر تهران، آمل، اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد، اهواز، اراک، زاهدان، سنندج، همدان، بندرعباس و ارومیه به راه افتاد، چنانکه درتهران حدود پانصد هزار نفر با سازماندهی مجاهدین خلق، در خیابانها به سردادن شعار، اعتراض و درگیری با نیروهای حزباللهی پرداختند.حکومت نیز با اعلام آیت الله خمینی و دیگر روحانیون حامی او به سرعت عکسالعمل نشان داد، چنانکه تنها در اطراف دانشگاه تهران از هر دو طرف حدود ۵۰ نفر کشته، ۲۰۰ نفر مجروح و ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند. چندین نفر از دستگیرشدگان از جمله چند دختر نوجوان، در آن روز بدون محاکمه به دلیل احراز جرم و اعلام عدم پشیمانی اعدام شدند.
برکناری از ریاستجمهوری
فرایند بررسی کفایت سیاسی رئیسجمهور در غیاب وی از ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد و تا ۳۱ خرداد همان سال به طول انجامید.در این روز مجلس شورای اسلامی با اکثریت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف رأی بر عدم کفایت بنیصدر داد. مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، یدالله سحابی، احمد سلامتیان، علی گلزاده غفوری، اعظم طالقانی، حسین انصاریراد، احمد صدر حاج سیدجوادی، عزتالله سحابی، علیاکبر معینفر، احمد غضنفرپور، سید محمدمهدی جعفری، محمد مجتهد شبستری و هاشم صباغیان از جمله نمایندگانی بودند که در جلسه عدم کفایت رئیسجمهور حضور نیافتند..عزتالله سحابی با برکناری بنی صدر مخالفت کرد و علیه علی خامنهای از مخالفان بنی صدر در مجلس سخنرانی کرد.سپس نمایندگان موافق برکناری رئیسجمهور از جمله حسن آیت، سید علی خامنه ای، موسوی خوئینیها، عبدالحمید دیالمه، محمد رشیدیان، فؤاد کریمی و محمد یزدی ضمن پاسخگویی به اظهارات طرفداران بنی صدر به تشریح دلایل عدم کفایت سیاسی وی پرداختند. حکم مجلس یک روز بعد به امضای خمینی، که از همراهی بنیصدر با مجاهدین خلق برآشفته بود، رسید.
در روز هفتم تیر ۱۳۶۰ در حالی که در دفتر حزب جمهوری اسلامی، اجلاسی از سران آن در حال برگزاری بود، بمب قدرتمندی منفجر شده و بیش از هفتاد تن از مقامات بلندپایه حکومتی از جمله سید محمد بهشتی (دبیرکل حزب و رئیس دیوان عالی کشور)، ۴ تن از وزرای کابینه دولت و ۲۷ نماینده مجلس جان باختند.جمهوری اسلامی، مجاهدین خلق را که پس از حوادث خشونتآمیز سیام خرداد ماه، اعلان مبارزه مسلحانه علیه حکومت نموده بود، عامل این اقدامات اعلام کرد و در پی آن سرکوبی شدیدی شامل اعدام هزاران تن از هواداران مجاهدین از سوی حکومت روی داد.
دوم مرداد ۱۳۶۰، دومین انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید و محمدعلی رجایی با به دست آوردن بیش از ۱۳ میلیون رأی دومین رئیسجمهور ایران شد. میزان مشارکت در این دوره ۶۴٫۲ درصد بود. او دبیرکل جدید حزب جمهوری اسلامی، محمدجواد باهنر را به مقام نخستوزیری خویش برگزید.
بنی صدر و مسعود رجوی که قیام مورد انتظار آنان که منجر به سرنگونی حکومت شود، رخ نداد، در ساعت ۲۲:۴۵ سهشنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰، از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که بهزاد معزی هدایت آن را بر عهده داشت از ایران گریخته و با عبور از کشورهای ترکیه، قبرس، یونان و شمال ایتالیا، در یک فرودگاه نظامی واقع در حومه پاریس به زمین نشستند.معزی پیشتر نیز هدایت هواپیمای شاه را به قصد مراکش بر عهده داشت. فردای آن روز کانال دو تلویزیون فرانسه بنیصدر را نشان داد در حالی که سبیلش را تراشیده و در کنار مسعود رجوی، سلامتیان و سرهنگ معزی ایستاده بود. رجوی و بنی صدر به همراه برخی گروههای دیگر، شورای ملی مقاومت ایران را برای مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دادند.
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود اشاره کرده که در ابتدا نسبت به فرار بنیصدر، تعمداً ممانعتی از سوی دستگاههای امنیتی، صورت نپذیرفته بود.
در رسانههای ایران عکسی از بنی صدر با پوشش زنانه و ابرو برداشته منتشر شد.نشریه ایران نیوز چاپ آمریکا وابسته به ایرانیان مقیم ایالت کالیفرنیا همان ایام گزارشی از نحوه فرار بنی صدر نوشت در بخشی از این گزارش به تراشیدن سبیل و زیر ابرو برداشتن و موهای رنگشده بنی صدر اشاره شدهاست.دو ماه پس از حادثه بمبگذاری ماه تیر، در انفجار مهیب دیگری در دفتر ریاستجمهوری به تاریخ ۸ شهریور، رجایی و باهنر کشته شدند و حوادث خشونتآمیز دیگر در آن سال ادامه یافت. برآورد اشتباه مجاهدین خلق از میزان آسیبپذیری حکومت و اقدامات مسلحانه آنان نهایتاً بر قدرت حامیان خمینی افزود، بهطوریکه تمامی مراکز تصمیمگیری در اختیار آنان قرار گرفته و فضای سیاسی کشور بسته شد. بدین ترتیب، همه گروههای سیاسی، جز آنهایی که در ردیف نیروهای «مکتبی» قرار داشتند، از میدان خارج شدند.در پی اقدامات مجاهدین خلق در حمایت از عراق در جریان جنگ این کشور با ایران، در سال ۱۳۶۳، بنی صدر از شورای ملی مقاومت خارج شد.
پیشنهاد ترور
انیس نقاش عامل ترور ناموفق شاپور بختیار در مصاحبه با روزنامه ایران از قصد برخی افراد سپاه برای ترور بنی صدر گفت:
«بعد از دستگیری من و فرار بنی صدر برخی از بچههای سپاه به دیدار امام رفتند و درخواست ترور بنی صدر را طرح کردند. اما امام نپذیرفت.»
شهادت در دادگاه میکونوس
پس از ترور رهبران حزب دموکرات کردستان در رستوران میکونوس برلین که به ترور میکونوس معروف شد. بنی صدر در دادگاه متهمان این ترور حاضر شد و شهادت داد این ترور به فرمان سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران و با امضای اکبر هاشمی رفسنجانی صورت گرفتهاست. دادگاه رسیدگی به پروندهٔ میکونوس ۵ سال طول کشید و در پایان، دادگاه کاظم دارابی و سه لبنانی به نام عباس رایل، یوسف امین و محمد عطریس را به عنوان عاملان این جنایت محکوم کرد. دادگاه برلین همچنین شماری از رهبران بلندپایه جمهوری اسلامی را به عنوان آمران این فاجعه مجرم شناخت.
بنیصدر تا پیش از مرگ در ورسای، شهری در حومه پاریس، تحت مراقبت امنیتی دولت فرانسه اقامت داشت و به انتشار منظم هفتهنامه «انقلاب اسلامی در هجرت» میپرداخت.
درگذشت
بنیصدر در ۱۷ مهر ۱۴۰۰ در ۸۸ سالگی بر اثر بیماری در بیمارستان سالپتریه پاریس درگذشت.
دیدگاههای دیگران دربارهٔ بنیصدر
سید روحالله خمینی بنی صدر را فاقد شم سیاسی دانسته و معتقد بود وی یازده میلیون رأی را تباه کرد.
رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران در برنامه تلویزیونی سال ۱۳۸۷، در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر اینکه «میگویند بنی صدر در جنگ و دفاع خیلی به ما خیانت کرد ولی هیچکس نگفته خیانت او چه بود» گفت: «من هم نمیتوانم کلمه خیانت را به کار ببرم. بلکه نفهمی او را نسبت به موضع خودش که رئیسجمهور بود و فرمانده کل قوا بود اما انقلاب اسلامی را درک نکرده بود و عظمت امام را و اینکه بالاخره باید تابع امام باشد. البته نسبت به مسئله جنگ هم چیزی نمیفهمید.».
علی شمخانی وزیر سابق دفاع و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در برنامهای تلویزیونی که به صورت زنده از شبکه تهران پخش میشد، پس از آنکه مجری برنامه با طرح سؤالی، مبنی بر اینکه «جریان نامهای که بعد از فتح خرمشهر برخی فرماندهان نظامی به بنی صدر نوشتند و دستور عقبنشینی ایشان را تقبیح کردند، چه بود»، پرسید، خطاب به وی گفت: «بنیصدر اصلاً آن موقع نبود. بنی صدر تا زمانی که در خاک ایران بود و فرمانده کل قوا بود، هیچ عملیات موفقی انجام نداد. بنیصدر در عملیات سال ۵۹ که میخواست خرمشهر را آزاد کند و شکست خورد و فاجعه هویزه رخ داد، قصد خیانت نداشت! بنی صدر دنبال پیروزی بود و اگر پیروز میشد، تانکهایی که به سمت بصره میرفتند تانکهایی در تهران به سمت کرسیهای قدرت میرفتند و میگفت من عامل پیروزیام؛ لذا بنی صدر خیانت نکرد»
سید محمد غرضی خائن بودن بنیصدر را رد کرد و فقط او را قدرتطلب دانست.
سیّد علی خامنهای رهبر ایران در دیدار با مسئولان جمهوری اسلامی پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، بدون نام بردن از بنی صدر رفتار وی را در دوقطبی سازی جامعه در سال ۵۹ خطرناک توصیف کرد و مسئولان را از تکرار آن روش برحذر داشت.
دیدگاهها
بنیصدر معتقد است روحالله خمینی فرهمند نبودهاست و دانش و درایت لازم برای اداره کشور را نداشت.
وی مخالف نظریه ولایت فقیه است و آن را مشابه دستگاه پاپ دانستهاست.
وی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی را کار مجاهدین نمیداند و معتقد است آن انفجار توسط سپاه پاسداران انجام شدهاست.
او پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران از جنبش سبز ایران حمایت کرد و پس از حصر خانگی رهبران آن، دفاع از حقوق میرحسین موسوی و مهدی کروبی را وظیفه مردم دانست.
او در چهلمین سالگرد انقلاب ۵۷، در مصاحبه ای گفت که «سقوط جمهوری اسلامی محتمل نیست، قطعی است».
فایل کامل این نشست مهم را میتوانید در بخش تلویزیون نگام مشاهده بفرمایید و آن را برای دوستان خود ارسال نمایید.