گشت ارشاد خیابانی نیروی انتظامی ، را می توان اینگونه معرفی که برای مقابله با بد حجابی و به قول سردار مقدم، سوزاندن ریشه بی بندباری در سطح شهر تشکیلاتی فراهم شده است که تعداد بسیار زیادی از زنان و در بعضی مواقع پسران را با رفتاری بسیار زننده و دور از انسانیت مورد ارشاد قرار می دهند.
این ناهنجاری اجتماعی در ابتدای امر برپایه مقابله با بی حجاب بانوان در سطح شهر راه اندازی شد اما به مرور زمان در نوع برخوردو مقابله با انواع بد حجاب تعارف دیگری عنوان شد که بیشتر سلیقه ای بود. در بعضی ازاین ایستگاه های بازرسی به مانتوهای کوتاه و موهای بیرون و شلوار رنگی و… از سوی ماموران تذکر داده می شد ولی در نوع تذکرها برخلاف واژه ارشاد “راهنمایی” بود. رفتار تند با مردم حتی در بیشتر موارد که منجر به ضرب و شتم می شد نه تنها ارشادی صورت نمیگرفت بلکه با رفتار لجاجت بار مردم و بی اهمیتی از سوی دختران جامعه همراه می شد. تاجایی که نه تنها در نوع پوشش بانوان در سطح شهر هیچ گونه تغییری حاصل نشد بلکه نوع پوشش ها هم در بسیاری از موارد به زعم جمهوری اسلامی بدتر هم شده است. حاصل این اندیشه و تدبیر اشتباه از سوی مسئولان نظام فقط موجب بر انگیخته شدن خشم مردم بود و واکنش هایی که بارها در سطح شهر شاهد زدو خورد مردم با ماموران گشت ارشاد بودیم. در نهایت این دستگیری ها و بازداشت ها جریمه های سرپایی بود که از تک تک این افراد گرفته می شد رقم های بسیار ناچیزی که عده ای با میل آنها را پرداخت می کردند و به قول خودشان حال و حوصله دردسر و … را ندارند رقم هایی که تا همین الان هم معلوم نیست به حساب کدام ارگان و تحت چه عنوانی ریخته میشود درست است که این ارقام 20-30-50 هزار تومانی بسیار انک است ولی با یک امار سرانگشتی در آمد روزانه میلیاردی به همراه دارد.
به هر روی اگر برای دولتی رعایت حجاب در سطح شهر مهم است و برای برقراری این عامل، گشت ارشادی راه می اندازد و در سطح شهر آنها را برای ارشاد مردم در نظر میگیرد چرا برای این همه فساد مالی و اختلاس های میلیاردی گشت ارشادی در نظر نمیگیرد؟
اختلاس های مالی در دولت های متوالی جمهوری اسلامی گویی امری عادی شده است برگردیم به اولین اختلاس بزرگ و رسانه ای شده در جمهوری اسلامی؛ محسن رفیق دوست 123 میلیارد تومان که در دهه هفتاد شکل گرفت مبلغ قابل توجهی که آن زمان سر و صدای زیادی بپا کرد. اما ماحصل انهمه فریاد رسانه ای چه بود؟
نفر اول این پرونده فاضل خداداد به اتهام اختلای محکوم به اعدام شد و بعد ها عنوان شد کامل بی سر و صدا و بدون اطلاع خانواده اعدام شد و در قطعه 89 بهشت زهرا دفن شد. متهم ردیف دوم این پرونده محسن رفیق دوست ” وزیر سپاه در سال های اولیه این ارگان ( که البته به عنوان بزرگترین ارگان اقتصادی نظامی مملکت در حال چپاول بیت المال است) و رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان که محکوم به حبس ابد شد، اما این حبس ابد بعد ها به 8 سال زندان تعلیق یافت و در اندک زمانی کمتر از ممکلت متواری شد. و وضعیت وی در بی خبری کامل به سر میبرد. ولی ایا خبری از بازگرداندن آن 123 میلیارد در آنوقت شد ( قیمت دلار در آن برهه از زمان حدود 195 تومان بود که این رقم میلیاردی حدود 640 میلیون دلار که با دلار امروزی معادل 2300 میلیون تومان می شود)
اختلاس بزرگ بعدی در دولت بعدی یهنی در دولت عدالت محمود احمدی نژاد روی داد ( البته در مدت اختلاس های بی شمار ریز و درشتی رخ داد که برای بازگو کردن آنها باید کتابی تهیه کرد) 3000 میلیارد تومان رقمی که شاید بسیار سر و صدا به پا کرد تا جایی که مقام رهبری دستور داد دیگر هیچ رسانه ای حق پیگیری آن را ندارد.
اما متهم ردیف اول آن مه آفرید خسروی بود که تمام کاسه کوزه ها بر سر او شکست و متهمان ردیف دیگر از نزدیکان ریاست جمهوری بودند که از جمله خواهر زاده رحیم مشایی مشاور ریاست جمهوری بود . ولی بالاخره بعد از چند سال کش و قوس فراوان طبق روال قویه قضایه جمهوری اسلامی با اعدام یک نفر ( مه آفرید خسوری ) سعی در پاک نگه داشتن نظام خود و اجرای عدالت داشت و بالاخره در خرداد 1393 مه آفرید خسوری اعدام شد و دیگر سر و صدا خوابید البته برخی دیدگاههای تحلیلگرانه در این زمینه این اعدام حاکی از این است که دادگاه بیش از آنکه به دنبال کشف حقیقت و اجرای عدالت بوده باشد، به دنبال ارضاء و اقناع افکار عمومی بوده است به هر روی در این میان تا دولت بعدی هم اختلاس های بی شماری در دولت از جمله رحیمی معاون ریاست جمهوری که نفر اول اختلاس بیمه ایران بود و محکوم به 5 سال حبس گردید البته حبسی که بعد از ده روز به مرخصی آمد و تا همین حالا هم در مرخصی های پی درپی به سر میبرد و بعضی مواقع در زندان به سر میبرد.
و اما این اختلاس آخری در دولت تدبیر و امید حسن روحانی که دیگر گل سرسبد اختلاس ها بود 8000 میلیارد ناقابل صندوق فرهنگیان زیر نظر وزارت آموزش پرورش که بعد از علنی شدن آن و رسانه ای شدن آن همگام با موضوع استعفای وزیر ارشاد در عین ناباوری وزیر آموزش و پرورش هم استعفا میدهد و در ساعاتی استعفای او از طرف رییس جمهوری مورد قبول قرار میگیرد. حال سوال اینجاست با استعفای فانی وزیر اموزش و پرورش و متهم ردیف اول آیا متهم ردیف اول این پرونده فساد مالی جدید فرد دیگری می شود؟ آیا همانند فاضل خداداد و مه آفرید خسوری نام دیگری مطرح می شود و بقیه اسامی پشت آن مخفی میگردد و با یک اعدام ( که طبق قوانین حقوق بشری نفی شده است) تمام صورت مسئله پاک می شود؟
یک نگاهی کوتاه بر این اسامی بیندازید:
محسن پهلوان ( پدیده شاندیز)
محمود خاوری
اردشیر لاریجانی
محمد رضا رحیمی
مه آفرید خسوری
فاضل خداداد
محسن رفیق دوست
بابک زنجانی
محمد جهرمي
سعید مرتضوی
شهرام جزایری
عباس تقی زاده ( فرودگاه پیام)
و….. این اسامی تنها گوشه ای از متخلسین جمهوری اسلامی است هزاران مدیر و کارمند بانک و بیمه را هم به این اسامی اضافه کنید.
پس این گشت ارشاد کجاست؟ تانظارتی بکند و ارشاد نماید این اختلاس ها را آیا فقط مشکلات جامعه ما با رویداد برخورد با بی حجابی حل می شود به واقع چه ارگان یا سازمانی وظیفه ارشاد این متخلسین را چه کسی دارد آیا گشت ارشاد به واقع وظیفه ندارد این افراد را ارشاد نماید؟
و هزاران سوال دیگر از مسئولان مملکتی که هیچ ربطی هم به دولت روی کار ندارد گویی اختلاس گری و فساد مالی رکن اولیست در نظام جمهوری اسلامی و هیچ گشت ارشادی هم برای ارشاد آنها وجود ندارد.
نیست غیر از عشق خضری در بیابان وجود
هر کجا گم گشته ای بینی بعشق ارشاد کن.
“صائب تبریزی ”