نگام ، حسن مقیمی _مدتی است، دادستان سابق تهران ـ که تا همین چندی پیش، با اسکورت خیل کثیر محافظانش این سو و آن سو میرفت ـ گم شده و ظاهرا کسی از او خبر ندارد؛ اما مگر چنین چیزی ممکن است؟ برخی در پاسخ به این پرسش، آدرس «دکل نفتی گم شده» را میدهند! پیدا نکردن آدرس مرتضوی که ابتدا به شوخی شباهت داشت، مدتی است برای بسیاری از مردم به واقعیتی عجیب تبدیل شده که برخی با آن به شوخی برخورد میکنند، بعضی درباره اش اظهار تأسف میکنند، عدهای دیگر میکوشند، عجیب بودنش را ناشی از مهارتهای عجیب شخص مرتضوی توصیف کنند و… .
پیرامون همین موضوع همکلام شدیم با آقای ابراهیم ملکی ، فعال سیاسی که در ادامه می خوانید:
نگام : سعید مرتضوی که نامش و اعمالش با فجایع بازداشتگاه کهریزک گره خورده چرا همواره از تیغ عدالت دستگاه قضایی در امان است ؟
بی تردید قوه قضائیه برای حل وفصل اختلافات از جایگاه حساس و ویژه ای درجوامع بشری برخوردار است وسلامت وامنیت واستقرار عدالت وحفظ حقوق افراد مبتنی برسلامت آن قوه است درصورتیکه این قوه ازبافت وانسجام سالمی برخوردار نباشد ،یا اینکه امور آن به افراد نالایق سپرده شود ،درجامعه جور وفساد رواج یافته ودولت وحکومت اقتدار خود را ازدست داده و به ضعف وسستی می گرایدوموجب فروپاشی نظام می گردد. پس بااین مقدمه می توان گفت که عامل اصلی براندازی وفروپاشی وبلعکس تقویت وثبات هرنظامی قوه قضائیه آن نظام است.
یا ایهاالذین آمنواکونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولوعلی انفسکم اوالوالدین والاقربین،ان یکن غنیااوفقیرا. فالله اولی بهما،فلاتتبعوا الهوی ان تعدلو،ان تلووا اوتعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیرا (نساء آیه 135)
ای اهل ایمان نگهدار عدالت باشید وبرای خدا گواهی دهید هرچند برضرر خود یا پدر ومادر وخویشان شما باشد . برای هرکس شهادت می دهید چه غنی وچه فقیر،ازهیچ یک طرفداری نکنید که خدا به رعایت حقوق آنها اولی است ،پس درحکم وقضاوت پیروی هوای نفس نکنید تا مبادا ازطریق حق عدول نمائید واگرزبان را ازشهادت به حق وعدالت بگردانید یا نگهدارید،همانا خدا به هرچه می کنید آگاه است.
ودرسوره اعراف می فرماید “قل امرربی بالقسط “بگو پروردگارم به من فرمان داده که به قسط وعدالت رفتار کنم
در (کنزالعمال )ازقول نبی مکرم اسلام نقل شده که آن حضرت فرمود”من استعمل رجلامن عصابة وفيهم من هو ارضی لله منه ،فقدخان الله ورسوله والمؤمنين.
کسی که فردی را برجمعی مسئولیت دهدودرمیان آنان کسی که بیشتر مورد پسندخداوند است وجود داشته باشد بی تردید به خدا و رسول وی ومؤمنین خیانت کرده است.
فجایع کهریزک ووجود مرتضوی بعنوان دادستان تهران نشان ازساختاربیمارگونه ای بود که آن قوه به آن مبتلا شده بود وعزل مرتضوی از دادستانی تهران هم کمکی به درمان این شاکله بیمار نکرد.
نگام : کدام ماده قانونی یا مرجع حاکمیتی سعید مرتضوی را فراتر از قانون قرار داده است؟
هیچ فرد وگروهی مافوق قانون نیست وهمه دربرابر قانون مساوی اند
در اصل نوزدهم قانون اساسی آمده است که هیچ فردی فراتر ازقانون نیست وهمه دربرابر قانون یکسان اند. و در اصل بیستم آمده است مردم ایران ازهرقوم وقبیله که باشندازحقوق مساوی برخوردارند ورنگ،نژاد،زبان وماننداینها سبب امتیاز نخواهد بود.
واصل بیست یکم می گوید همه افراد ملت اعم از زن ومرد یکسان درحمایت ازقانون قراردارندوازهمه حقوق انسانی ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی،وفرهنگی بارعایت موازین اسلام برخوردارند.
ودرماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آمده:
تمام افراد بشرآزادبدنیامی آیند وازلحاظ حیثیت وکرامت وحقوق باهم برابراند اصولادرجوامعی که قانون حاکم است هیچ کس مافوق قانون نیست ونمی تواند مافوق قانون باشد کسی که با قانون برمسند قدرت رسیده نمی تواند فرا قانونی عمل نماید اگر قانون حاکم بود سعید مرتضوی نمی توانست درراس دادستان تهران قرار بگیرد.
نگام : با توجه به در دسترس نبودن سعید مرتضوی آیا وی به قانون تمکین خواهد کرد؟
هیج قانون گریزو مجرمی خواهان مجازات نیست بلکه به دنبال فرار ازقانون است واین مجرم نیست که باید به قانون تمکین کند بلکه این قانون است که باید مجرم را به تمکین قانون وادارد واگر قرار باشد قانون حاکم شود باید کسانی را مجازات کرد که امثال ایشان را درراس قوه قضاییه گماردند، بدون اینکه لیاقت چنین مسندی را داشته باشد.
نگام : نظر شما نسبت به شاکله دستگاه قضایی چیست؟
وجود پرونده های کلان اقتصادی درقوه قضائیه، فساد چندهزار میلیاردی محیرالعقول، اختلاسهای میلیاردی در رده های مدیریتی، وجود بیش از 15 میلیون و300 پرونده درقوه قضائیه به قول رئیس آن قوه، فقر،بیکاری ،شکاف طبقاتی ،فساد وتبعیض همه وهمه نشان از بیماری این قوه است؛ اگر آن قوه ازسلامت کافی برخوردار می بود می بایست هرساله از حجم این پرونده ها کاسته می شد نه اینکه براین حجم افزوده گردد.
نگام : راه حل برون رفت از مصایب و مشکلات دستگاه قضا چیست؟
همانطور که درمقدمه اشاره کردم ازآیه فوق برمی آید که قضات وریاست قوه قضائیه باید از دعواهای حزبی وجناحی وخانوادگی به دورباشند ودرامرقضاوت تنها به ایفای وظایف خود که احیای حقوق عامه است همت گمارند،ازمظلوم حمایت نمایند وبه موارد جرم درحق مظلوم رسیدگی نمایند؛ ظالم ومظلوم هرکس که باشد. چرا که صلاح واصلاح جامعه در گرواجرای عدالت است وقانون قوه قضائیه را قوه ای مستقل که پشتیبان حقوق فردی واجتماعی ومسئول تحقق بخشیدن به عدالت درجامعه معرفی کرده است.
باید همه خود را ملزم به قانون بدانند که استحکام وانسجام هرملتی به رعایت دقیق قانون است هرچند که قانون اشکال داشته باشد گفته اند که قانون بد ازبی قانونی بهتراست واگر هم بخواهد قانون اصلاح شود باید از مجاری قانونی باشد ونمی توان به عنوان اینکه قانون نقص دارد ما فوق قانونی عمل کرد. به نظر من مشکل نقص قانون نیست بکله نقض قانون است. با مجازات کردن مرتضوی وامثال ایشان مشکل حل نمی شود باید مسائل ریشه ای حل شود که امثال مرتضوی دگر بار نتوانند درچنین قوه ای جای خوش کنند واین امر با فضای باز سیاسی میسر می گردد واین خبرنگاران هستند که فضا را برای قانون گریزان ناامن می کنند وانها را مجبور به اجرای قانون می نمایند.