نگام ، منصور راسخی _ مردم دعوت رهبران جنبش سبز را لبیک گفتند و آرام به خیابان آمدند، میخواستند از خوهران و برادرانشان در دیگر کشورها حمایت کنند، به دیکتاتوری در هر کجای دنیا نه بگویند، آزادی را فریاد زنند، اما چون همیشه حضور آرامشان را تاب نیاوردند و باز ایران سوگوار شد. صانع ژالع و محمد مختاری دو جوانی بودند که دیگر به خانه باز نگشتند و شهید ۲۵ بهمن نام گرفتند.مردم به خیابان آمدند اما سه همراه سبزشان نتوانستند در کنار آنان باشند، ماموران امنیتی به خانه میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی رفتند و از آن روز بر در خانهی رهبران جنبش سبز قفلی زده شد و ۲۵ بهمن آغاز گر حصر شد تا مردم را از همراهان سبزشان جدا سازند، غافل از آنکه هیچ قفل و پنجره آهنینی نمیتواند آنها را از یکدیگر جدا سازد، کمااینکه طی تمام این سالها آنان کنار هم بودند، نامشان بارها فریاد شد، شعار “رفع حصر” ترجیع بند تمام برنامههایی شد که مردم در آن حضور داشتند.
پیرامون همین موضوع همکلام شدیم با آقای ابراهیم ملکی ، فعال سیاسی که در ادامه می خوانید :
نگام : در هفته های اخیر خبرهایی مبنی بر رفع حصر زهرا رهنورد در رسانهای کشور منتشر شد اما ماموران وزارت اطلاعات با اعلام این موضوع مبنی بر این که شما فقط میتوانید تردد محدود داشته باشید اجازه هیچگونه فعالیت به ایشان داده نشد ؛میتوانم نظر شما را در این باره بدانم؟
خبررفع حصر از سرکار دکتر زهرا رهنورد گام مثبتی درجهت وفاق ملی است. وامیدوارم که هرچه زودتر شاهد رفع حصر مهندس موسوی جناب کروبی و آزادی زندانیان سیاسی باشیم همانطور که بارها گفته و نوشته ام حصر برخلاف قانون اساسی کشور و منشور حقوق بشراست و اگر حکم به رفع حصر نسبت به یکی از محصورین داده شده و محدود کردن افراد از جمله خانم دکتر زهرا رهنورد برخلاف قانون اساسی و منشور حقوق بشر است. طبق اصل بیستم قانون اساسی
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه ی حقوق انسانی ،اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
و اصل سی وششم حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و بموجب قانون باشد
هم اصل حصر خلاف قانون است وهم محدود کردن افراد ازجمله محدود نمودن سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد.
نگام : نظام جمهوری اسلامی چه اهدافی را از محصور کردن کروبی وموسوی و همسرشان دنبال میکند؟
معمولا حصر برای قطع ارتباط محصورین با طرفداران و هواداران آنها صورت می گیرد و آقایان فکر می کنند که باحصر و زندانی کردن افراد می توانند به خواست خود برسند درصورتیکه حصر و زندانی کردن افراد صدای آنها را رساترکرده وتاثیر آن پیام را مضاعف می کنند و این خامی افراد است که فکر می کنند با حصر و زندانی کردن افراد میتوان اندیشه آنها را هم محصور و زندانی کرد. اندیشه و فکر ، زندان و حصر ،زندان بردار نیست.
نگام : چرا با درخواست محاکمه علنی محصورین مخالفت میشود ؟
همانطو که در پاسخ سئوال اول شما گفتم حصر برخلاف قانون اساسی کشور است و اگر قرار باشد محاکمه ای صورت بگیرد اول باید بانیان حصر محاکمه و مجازات شوند چرا که در اصل سی و دوم قانون اساسی آمده است” هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم وترتیبی که قانون معین میکند ـ در صورت بازداشت ،موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست وچهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه ،در اسرع وقت فراهم گرددـ .متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.
نگام : نقش قوه قضاییه و سایر دستگاهها در ایجاد حصر چه میتواند باشد ؟
طبق اصل یکصد و پنجاه و ششم قوه قضائیه قوه ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی واجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت معرفی شده است . اگر اقدامی خلاف قانون ازسوی دیگر دستگاهها درجهت حصر صورت گرفته این دستگاه قضائیه است که باید پاسخگو باشد چرا که احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع و نظارت بر حسن اجرای قوانین به عهده قوه قضائیه است.
نگام : با وجود سایر تلاشها و پافشاری سازمانهای عفو بین الملل ، چرا تا به حال هیچ اقدامی در جهت رفع حصر صورت نگرفته است ؟
این سئوال را بهتر است از مجامع دفاع از حقوق بشر پرسید که در واقع چقدر و تا چه اندازه به حقوق انسانی و منشور حقوق بشر پایبند بوده و خود را ملزم به دفاع از آن می دانند.
یقینا اگر در این جهت برخواسته ی بحق خود پای می فشاردند و به یک بیانیه اکتفا نکرده بودند وضع حقوق بشر امروزه در ایران و دیگر بلاد اسلامی و سایر جهان تا به این اندازه فاجعه بار نبود.