نگام ، سرویس گفتگو _ در نوبت گفتگوی امروز همکلام شدیم با آقای دکتر محمد سهیمی ، فعال سیاسی و استاد دانشگاه از آمریکا که پیرامون اعتراضات داخلی و جنبش مردمی در ایران به بحث نشستیم .از نظر ایشانچنین جنبشی باید در داخل کشور، بدون چشم داشتن به قدرتهای خارجی به وجود آید. در عین حال، حاکمیت باید متوجه این موضوع شود که نمیتواند چنین اصلاحاتی را برای همیشه به تاخیر بیندازد، و صدای مردم را نشنیده بگیرد، چرا که در آن صورت مطالبات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی مردم روزبروز انباشته تر خواهد شد، و سرانجام به نقطه انفجار خواهد رسید.نسبت دادن این حرکت به “دشمن” در بهترین حالت نشانه عدم آگاهی آقای خامنه ای نسبت به اوضاع کشور است، و دربدترین حالت نشان روشن دیگری از دیکتاتوری ایشان است که مانند همه دیکتاتورها از قبول مسئولیت سرباز میزنند.
نگام : پس از اتفاقات چند روز اخیر و تجمعات و اعتراضات سراسری در ایران ، آیت الله خامنه ای طی دیداری با خانواده شهدا ضمن نسبت دادن این تجمعات و اعتراضات به دشمنان ایران و سرویسهای اطلاعاتی از دادن پاسخ مستقیم به مردم طفره رفت و آن را به آینده موکول نمود.تحلیل شما چیست ؟
از روزی که آیتالله خامنهای به رهبری ایران رسیدند تا به امروز هربار اعتراضی در کشور انجام شد، هربار جنایتی نظیر “قتلهای زنجیره ای” صورت گرفت، و هربار جنبشی اجتماعی نظیر جنبشهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ شکل گرفت، ایشان آنرا به “دشمن” و دولتهای خارجی نسبت دادند. گویی ایران بهشت برین است، و تنها مساله آن مداخله کشورهای خارجی در آن است. اینطور نیست، و هم مردم و هم خردمندان، چه در داخل حکومت و چه در خارج از آن، اینرا میدانند. شکی نیست که زمانیکه در کشور مهمی مانند ایران با آن اهمیت راهبردی برای کّل منطقه اتفاق اجتماعی و اعتراضی مهمی صورت گیرد، دشمنان شناخته شده کشور تلاش خواهند کرد که از آن بهره برند. ولی ریشه اصلی تمامی این اعتراضات و جنبشهای اجتماعی و سیاسی در خود کشور و در نظام ولایت فقیه است.
فساد عمیق و نهادینه شده اقتصادی، غارت کشور در دوران محمود احمدینژاد، تحریمهای اقتصادی کمر شکن غرب که یک دلیل مهم آن سیاستهای ماجراجویانه احمدینژاد بود، و در نتیجه انباشته شدن مطالبات اجتماعی، فقر در حال گسترش، بیکاری، و عدم منابع لازم برای حل این مشکلات در مرکز واقعی حرکت اجتماعی کنونی هستند.
نگام : لطفا تحلیل خود را نسبت به اظهارات آیت الله خامنه ای پس از گذشت ۶ روز از تجمعات بیان بفرمایید؟
همانطور که عرض شد، مطابق همیشه، آقای خامنهای حاضر نیستند که مسئولیت خود و حکومت خود درباره علل بوجود آمدن این حرکت اجتماعی را قبول کنند. نسبت دادن این حرکت به “دشمن” در بهترین حالت نشانه عدم آگاهی ایشان نسبت به اوضاع کشور است، و دربدترین حالت نشان روشن دیگری از دیکتاتوری ایشان است که مانند همه دیکتاتورها از قبول مسئولیت سرباز میزنند. قدرت بدون مسئولیت معنی ندارد، و هر کسی در هر مقامی متناسب با قدرت خود باید پاسخگو باشد، ولی آقای خامنهای، که دارای بالاترین قدرت است، هیچگاه مسئولیت خودرا در قبال اوضاع کشور قبول نکرده است.
آقای سید محمد خاتمی یک اقتصاد در حال رشد و یک بوروکراسی بطور نسبی خالی از فساد را تحویل احمدینژاد و حامیان اصلی او، آقای خامنهای و “دولت پنهان” که به احمدینژاد برای رسیدن به قدرت کمک کرده بودند، داد. آقای خامنهای بارها دولت احمدینژاد را تحسین کرد. بارها از آن علناً حمایت کرد. بارها به هشدار برخی از نزدیکترین یاران قدیم خود درباره احمدینژاد اعتنأیی نکرد، و در سال ۱۳۸۸ او را باردیگر برمردم ایران تحمیل کرد. خوب حال ایشان باید پاسخگو باشد، ولی آماده اینکار نیستند.
نگام: آیا صحبتهای رهبر ایران نوعی فرار رو به جلو میباشد تا بتواند پس از سرکوب مردم با سناریو سازیهای سرویس اطلاعات ایران ، سکوت خود را توجیه نماید؟
همینطور است. ایشان یا باید مسئولیت خود و حکومت خودرا بطور کامل قبول کنند، و یا این حرکت اجتماعی را به عواملی نسبت دهند که در کنترل ایشان نیست، و از جایی در خارج از ایران هدایت میشود، و ایشان مثل همیشه دومی را انتخاب میکنند. انواع و اقسام تبعیضات در کشور وجود دارند. همه مردم به “خودی” و “غیر خودی” تقسیم شده اند. قوه قضاییه که در کنترل ایشان است به شدت سیاسی و فاسد است و قادر نیست حقوق حقه مردم را تأمین کند. خزانه خالی کشور پس از غارت آن در دوران احمدینژاد و تحریمهای سخت اقتصادی دارای منابع کافی برای حل همه مسائل نیست. به گمان من رشد ۵-۴ درصدی اقتصادی در سه سال اخیر خود یک معجزه است، ولی این رشد قادر نیست پاسخگوی نیاز مردم و بخصوص جوانان تحصیل کرده باشد. اینکار نیاز به سرمایه گذاری عظیم خارجی در ایران دارد، که در حال حاضر به دلیل سیاست خصمانه آمریکا، و همچنین اوضاع خاورمیانه امکان پذیر نیست.
نگام: مردم ایران چقدر میتوانند با اینگونه تجمعات و اعتراضات به حقوق اولیه خود دسترسی پیدا کنند و از بحران اقتصادی سنگین حاکم بر خانواده های خود خارج شوند؟
اعتراضات باید مسالمت آمیز باشد. خشونت هیچ دستاوردی برای کشور نخواهد داشت. مردم شریف ایران نباید به تحریکات گروه کوچکی از تبعیدیان که آنها را تشویق به خرابی سازمانهای دولتی و اموال عمومی، و حمله به مساجد و مراکز مذهبی میکنند اعتنا کنند. اینگونه حملات باعث کشته شدن مردم بیگناه هم میشود، و قدرتهای خارجی، بخصوص دولت آقای دانالد ترامپ و متحدان ایرانی آن، ممکن است آنرا بهانهای برای اتخاذ سیاستهای تند نظامی و اقتصادی بر علیه کشور کنند. مشکلات ما با حاکمیت یک مساله داخلی است. نباید بهانهای به دشمنان ایران در منطقه و در میان جناحهای سیاسی تندرو آمریکا داد تا از کشور یک لیبی، یا سوریه، و یا عراق دیگر بسازند. در آنصورت دیگر ایرانی باقی نخواهد ماند که بتوانیم در باره دموکراسی و حقوق بشر، پیشرفت اقتصادی و رفع تبعیض در آن بحث کنیم. باید درباره این نکته بسیار مهم هشیار باشیم.