نگام ، سرویس گفتگو _ روابط ایران و عربستان پس از دیدار علی اکبر ولایتی و سعد حریری و استعفای نخست وزیر لبنان پس از آن ؛ بیش گذشته از گذشته رو به وخامت گذاشته است ؛ بدون شک ایران و عربستان به عنوان دو قطب محوری در منطقه نقش اساسی در تحولات ایت منطقه ایفا می کنند که دوستی و یا خصومت آن ها می تواند نقش تعیین کننده ای در اوضاع منطقه و حتی بلوک بندی جهان ایفا کند از این رو با شاهین دادخواه تحلیلگر مسائل امنیت بین الملل و استاد دانشگاه بوغازچی استانبول گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید :
پرسش : در ابتدا مقداری به عقب برگردیم و ببینیم چگونه می شود که سعد الحریری بعد از دیدار با علی اکبر ولایتی مشاور ارشد علی خامنه ای به عربستان می رود و از ایران اعلام برائت می کند؟ آیا به گفته ی خودش از سوی ایران تهدید شده است و یا از سوی عربستان؟
پاسخ : همانطور که استحضار دارید آقای حریری بدلیل ائتلاف با جریان هشتم مارس و حزب ا… توانست از پارلمان رای اعتماد گرفته و نسبت به تشکیل کابینه اقدام نماید , حزب ا… نیز بخاطر برون رفت از بن بست سیاسی بوجود آمده و تشکیل دولت اقدام به همکاری با جریان 14 مارس نمود. زمانی که موازنه ی قدرت و تحولات میدانی در عرصه ی نبرد با داعش و مخالفین حکومت سوریه به نفع بشار اسد و در نهایت ایران تغییر کرد , عربستان تلاش کرد در جهت جبران وضعیت پیش آمده و با ایجاد بحران در لبنان موازنه ی قدرت را به نفع خود برگرداند.
با اندکی دقت و با در نظر گرفتن استعفای سعد الحریری و عدم بازگشت ایشان از عربستان به راحتی می توان فهمید که فشار عربستان سعودی بر دولت این کشور مسبب اصلی این موضوع بوده و دلیل انجام آن توسط عربستان ایجاد یک چالش سیاسی و برهم زدن موازنه ی قدرت در لبنان در جهت جبران شکست در سوریه می باشد.
به هر صورت با توجه به هژمونی قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه و لبنان و با عنایت به منطق و اصول سیاسی , امکان انجام این موضوع از سوی ایران بسیار بعید می باشد.
پرسش : به نظر شما آیا روند دشمنی عربستان با ایران وارد مرحله ی جدیدی شده است؟
پاسخ : از ابتدای انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی و با توجه به سیاست های منطقه ای ایران عملا عربستان , جمهوری اسلامی را به چشم یک تهدید بالقوه و رقیب جدی در منطقه می نگریست. حمایت همه جانبه ی عربستان از عراق در جنگ 8 ساله , نمونه و مثال بارزی از این موضوع می باشد. در چند سال گذشته نیز با توجه به اتفاقات موسوم به بهار عربی و همچنین تغییر و تحولات اخیر در یمن و سوریه , این کشور با چالش های بسیاری در داخل و خارج کشور مواجه و درگیر بوده که از آن جمله می توان به مواردی چون بحران در روابط با قطر , دستگیری های اخیر در داخل کشور و همچنین باختن عرصه ی قدرت در منطقه اشاره کرد و تمام اینها عربستان را وادار به ائتلاف با غرب و علی الخصوص ایالات متحده و اسراییل بر علیه جمهوری اسلامی ایران نموده است تا به واسطه ی آن بتواند از چالش های داخلی و منطقه ای خود عبور کند.
پرسش : به نظر شما مشکلات مابین عربستان و اخیرا امارات متحده عربی با ایران بدلیل شیعه زدایی در منطقه می باشد؟ و یا آنها اعتقاد دارند جمهوری اسلامی در حال تشکیل هلال شیعی و نابودی اهل سنت در منطقه است؟
پاسخ : در خاورمیانه , عربستان سعودی و ایران دو قدرت مهم و تاثیرگذار هستند. این دو واحد سیاسی با ساختارهای سیاسی متفاوت , اختلافات عمیق امنیتی و سیاسی بسیاری در خصوص نحوه ی تامین امنیت منطقه با یکدیگر دارا می باشند , عربستان همواره تلاش دارد امنیت منطقه را با مشارکت کشورهای فرامنطقه ای از جمله ایالات متحده امریکا تامین نماید اما برعکس آن ایران هیچگونه تمایلی به حضور کشورهای قدرتمند در منطقه ندارد و همواره اعتقاد آن بر این است که امنیت منطقه تنها با مشارکت خود کشورهای منطقه تامین گردد و به اصطلاح بومی سازی شود که این موضوع یکی از مشکلات اساسی در روابط میان ایران و عربستان است که می توان به آن اشاره کرد.
در پاسخ به بخش دوم سوال شما می توان گفت با توجه به ساختار قومیتی مذهبی کشورهای منطقه و علی الخصوص ایران , عراق , سوریه و لبنان و حاکمیت شیعیان در این کشورها و با عنایت به هژمونی آنها نسبت به تحولات منطقه , عملا این هلال شیعی تشکیل گردیده و یکی از دغدغه های اساسی عربستان سعودی و کشورهای هم پیمان آن می باشد. ضمنا شایان ذکر است در صورتیکه جمهوری اسلامی ایران به دنبال ایجاد صلح و ثبات و آرامش در منطقه می باشد می بایستی وجود اهل سنت را به عنوان یک واقعیت پذیرفته و اجازه دهد آنان در ساختار قدرت کشورهای منطقه مشارکت و همکاری نمایند.
پرسش : نقش آمریکا و اسراییل در تنش میان ایران و عربستان و جدیدا ضلع سوم آن یعنی سعد الحریری چیست؟ آنها چه منافعی را در این جریان دنبال می کنند؟
پاسخ : همانطور که بارها در مصاحبه های پیشین عرض کردم ایالات متحده آمریکا بدلیل زیر سوال رفتن اعتبار سیاسی اش در نظام بین الملل نمی تواند در جهت فشار به جمهوری اسلامی بصورت یکطرفه از برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام ) خارج شود اما این کشور ابزارهایی در اختیار دارد که می تواند بواسطه آنها به اهدافی که دولت پرزیدنت ترامپ در خصوص جمهوری اسلامی دنبال می کند بدون خروج از برجام دست یابد. یکی از دلایل اصلی ایجاد تنش میان ایران و عربستان بصورت غیرمستقیم به ایالات متحده مربوط می شود , این کشور سعی دارد با ایجاد تنش های چندگانه برای جمهوری اسلامی و بحران سازی در مسائل کلان این کشور مانند تلاش برای فروپاشی اقتصاد ایران , این کشور را وادار به نشستن پای میز مذاکره در خصوص موضوعاتی همچون مبارزه با تروریسم , برنامه موشکی و مسائل مربوط به حقوق بشر نماید. البته شایان ذکر است این چند عنصر از خواسته های دولت های قبلی ایالات متحده نیز بوده که بدلیل اولویت مذاکرات هسته ای تا به امروز به تعویق افتاده است.
در خصوص نقش اسراییل نیز می بایستی خاطرنشان کرد , تغییر و تحولات میدانی اخیر در سوریه و پیروزی های چشمگیر بشار اسد و نهایتا هژمونی و حضور و تثبیت جایگاه ایران در این کشور نهایتا نه به سود اسراییل است و نه به نفع عربستان و طبیعتا در این چهارچوب و در ضدیت با جمهوری اسلامی این دو کشور خواه ناخواه وارد ائتلافی تاکتیکی برعلیه ایران خواهند شد و جریان آقای حریری یک نمونه بارز از این موضوع خواهد بود.
پرسش : تنش های چهل ساله میان ایران و عربستان اخیرا به اوج خودش رسیده , از دیدگاه جنابعالی این موضوع چه خطراتی را برای منطقه در پی خواهد داشت؟
پاسخ : با توجه به قدرت ایران و عربستان و هژمونی این دو کشور در منطقه , چالش میان آنها هیچگونه منافعی نه برای خود این کشورها و نه برای دیگر کشورهای منطقه نخواهد داشت. در چهل سال گذشته شاهد بحران های سیاسی امنیتی بسیاری در منطقه خلیج فارس بودیم که همه ی آنها حاصل این تنش ها بوده است. با بررسی تحولات چند ساله ی اخیر به راحتی متوجه می شویم نه ایران توانایی تضعیف عربستان در منطقه را دارد و نه عربستان هرگز چنین قدرتی را دارا می باشد و ثبات امنیتی منطقه تنها از طریق همکاری و مشارکت این دو واحد سیاسی امکانپذیر خواهد بود.
در گذشته جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در راستای تامین امنیت منطقه همکاری هایی با یکدیگر داشته اند که از آن جمله می توان به تفاهم نامه امنیتی طرفین در سال 1378 و در زمان دولت اصلاحات اشاره کرد. اما متاسفانه با قدرت گرفتن تندروها در ساختار سیاسی امنیتی جمهوری اسلامی این تفاهم نامه عملا نتوانست اجرایی گردد. در نهایت می توان گفت تنها راه برای ایجاد آرامش و ثبات در منطقه , تقویت و اجرایی نمودن چنین تفاهم نامه هایی می باشد.
پرسش : با توجه به حمله ی موشکی حوثی های یمن به عربستان و اعلام مسئولین این کشور مبنی براعلان جنگ از سوی ایران , آیا ممکن است حمله نظامی در دستور کار یکی از طرفین قرارگیرد؟
پاسخ : این دو واحد سیاسی با توجه به قدرتی که در منطقه دارند هرگز وارد جنگ فرسایشی مستقیم با یکدیگر نخواهند شد اما چند سالی است که شاهد جنگ نیابتی دو کشور بویژه در سوریه و یمن هستیم. در خصوص حمله ی موشکی حوثی ها به ریاض می توان گفت که این اتفاق چندان جدید و غیرمنتظره نبوده است و با توجه به تحولات اخیر منطقه ای , مطرح نمودن این موضوع از سوی عربستان تنها در جهت بهره برداری سیاسی بیشتر در افکار عمومی منطقه و نظام بین الملل می باشد.
پرسش : در پایان آیا به نظر شما استعفای آقای حریری دیکته شده است؟ و با توجه به حضور خانواده ی وی در عربستان آیا او از سوی این کشور تحت فشار می باشد؟
پاسخ : همانطور که می دانید جریان 14 مارس و آقای سعد الحریری چه از نظر سیاسی و چه از جنبه ی اقتصادی از حمایت کامل عربستان سعودی برخوردار است و تصمیمات و سیاست گذاری های این گروه سیاسی نبایستی هیچگونه مغایرتی با منافع عربستان در منطقه داشته باشد لذا استعفای ایشان را نیز می توان در همین چهارچوب تحلیل کرد.