نگام ، حسن مقیمی _ این روزها شاهد اعتراضات مردم نسبت به بیکاری، فقر، اختلاس و …. هستیم که به خیابان ها آمدند .
چند روز قبل آقای روحانی سخنرانی ای داشتند که اینکه شاه هم صدای مردم را نشنید و تنها صدای انقلاب آنها را شنید و در نتیجه انقلاب 57 صورت پذیرفت که شاید صادقانه ترین و دلنشین ترین جمله ای بود که باید گفته میشد آن هم از یک مقام بلند مرتبه .
پیرامون همین موضوع و عواقبی که شاید این سخنرانی برای آقای روحانی داشته باشد همکلام شدیم با آقای فریبرز دهقان روزنامه نگار از ایران که در ادامه می خوانید :
نگام : تحلیل شما از سخنرانی آقای روحانی درباره شنیده شدن صدای مردم از طرف حاکمیت چیست و برداشت شما از صحبتهای ایشان چه می باشد؟
قطعا سخنان آقای روحانی بعنوان رئیس جمهور زنگ هشداری است برای مسئولین جمهوری اسلامی که تمام تلاش خود را به خرج دهند تا صدای مردم را بشنوند.
سخنان آقای روحانی هشداری بود به گروهی از حاکمیت که خود را برتر از مردم می دانند.
آقای روحانی با یادآوری انقلاب 57 به مسئولین گوشزد کرد که با بی اعتنایی آنها ممکن است انقلاب دیگری اتفاق بیفتد.
به نظر من این مردم هستند که برتر از حاکمیت میباشند و باید به بهترینها دست یابند.سخنان آقای روحانی هشداری بود برای بهتر شدن زندگی مردم تا حاکمیت متوجه شود بدون خواست مردم و بدون توجه به مردم آینده روشنی نخواهد داشت.
نگام : شخص آقای روحانی جزوی از حاکمیت است بعنوان رئیس جمهور، اما از حاکمیت میخواهد صدای مردم را بشنود.آیا به نظر شما در این بین تضادی دیده نمی شود؟
به نکته مهمی اشاره شد.رئیس جمهور بعنوان نفر اول اجرایی کشور، در همه دنیا تمامی اختیارات را در دست دارد و نیاز شهروندان و خواست های آنان را بر آورده میکند اما در ایران رئیس جمهور نفر پنجم یا ششم دستگاه حاکمیت است و قدرت کامل برای رسیدگی به تمامی امور را ندارد و همه دارایی ها و پشتوانه ها در اختیارات دولت نیست و اجازه برآورده کردن تمامی نیازهای مردم را ندارد.استحضار دارید که یک سوم پول فروش نفت به حسابی واریز میشود که تحت نظارت آیت الله خامنه ای میباشد و آن مقدار بودجه ای که از درآمد خالص و ناخالص ملی به دست دولت میرسد برای رسیدگی به امور مردم بسیار مبلغ ناچیزی ست در مقابل مبلغ اصلی و برای همین دست دولت بسته است که خودش به تنهایی مشکلات مردم را حل کند برای همین آقای روحانی از حاکمیت خواست که صدای مردم را بشنوند و در واقع پیامی به مردم داد که همه چیز در اختیار من نیست و من صدای اعتراض شما را شنیدم.
نگام : بیان این موضوع از جانب آقای روحانی چه پیامدهایی برای ایشان دارد و در آینده نزدیک ما شاهد جبهه گیری رهبری و دیگر نهادها در مقابل ایشان خواهیم بود؟
شما اگر به دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی و این یک سال اخیر توجه کنید میبینید که حاکمیت، دولت و شخص آقای روحانی را مسئول تمامی مشکلات کشور میدانند و سعی در پنهان کردن نقش و تاثیرگذاری خود بر کمبودهای موجود در جامعه دارند ، در حالی که بیشتر این مشکلات ریشه در بی تدبیری های دولت های نهم و دهم و پشتیبانی کامل آیت الله خامنه ای از آنها بود و کشور اکنون بخاطر آن پشتیبانی و حمایت های نابجا دچار بحران شده است ولی خوب تیم اصولگرایان تندرو که اقتصاد در دست آنهاست سعی میکنند که تمام فشار را به دوش دولت بگذارند و در مقابل دولت را پاسخگوی مردم قرار دهند.
نگام : اگر این سیاست های حاکمیت کماکان ادامه یابد و صدای مردم شنیده نشود و حاکمیت برای رسیدگی به امور مردم یکدست نشود چه آینده ای در انتظار نظام جمهوری اسلامی خواهد بود؟
کاملا روشن است که اگر به مشکلات مردم رسیدگی نشود و به خواست های بحق آنها که حداقل ها را خواستارند توجه نشود مردم روز به روز اعتراضشان گسترده تر و شدیدتر میشود زیرا اینبار قشر ضعیف جامعه به میدان آمده است و خواستار مطالبات خود است و اگر ما به آنها توجه نکنیم اتفاق بدتری می افتد زیرا قشر فقیر وقتی نان نداشته باشد و نتواند از عهده مخارج زندگی بر بیاید تصمیم میگیرد بین مردن و ادامه دادن به ذلت، مردن را انتخاب کند و ترجیح می دهد بجنگد برای بدست آوردن حداقل هایش و این قطعا برای حاکمیت خطرناک است که اعتراضات گسترده تر شود و قطعا اگر بی اعتنایی ادامه یابد این اعتراضات تمامی شهرها و روستاهای محروم را فرا میگیرد و آنوقت است که دیر است و زمانی برای بقای نظام جمهوری اسلامی باقی نمی ماند و مردم به سمت انقلاب جدیدی می روند .هرچند که هر انقلابی تبعات سنگینی برای خود مردم خواهد داشت اما مردم ما بین بد و بدتر قطعا سعی میکنند بد را انتخاب کنند گرچه شاید این بد نتیجه بدتری برایشان داشته باشد ولی مردم خواهان تغییر و رسیدگی هستند و اگر این رسیدگی ها اتفاق نیفتد شما مطمئن باشید همچون سال 57 ما شاهد انقلابی دیگر در ایران خواهیم بود شاید به شکل و نوع دیگری…..