نگام ؛ حسن مقیمی _ این روزها برخی مقامات در چشمان مردم زل می زنند و رانت دهی و رانت خواری را طبیعی و عادی جلوه می دهند و حتی طلبکار مردم هم می شوند. ژنرال نفتی در تلویزیون حاضر می شود و می گوید، اگر فرزند فلان نماینده را با تخصصی غیر مرتبط به وزارت نفت آورده، به خاطر مدرک دکترای فرزند فلان نماینده بوده است و به گونه ای حق به جانب همه کسانی که این رانت دهی برایشان سؤال شده را متهم می کند که فرق دکترا و لیسانس را نمی دانند! اگر وزیر ژنرال صادق باشد، نام صدها جوان با مدرک دکترای مرتبط با وزارت نفت را در اختیارش قرار می دهیم، تا مشخص شود، آیا مانند دختر فلان نماینده با آنان برخورد می شود؟! مردم از تمسخر توسط مقامات در رنج اند! چه کسانی نظام سیاسی کشور را مسخره کننده شهروندانش می خواهند؟
مشروح گفتگوی سایت خبری نگام با فریبرز دهقان را در ذیل می خوانید :
نگام : ما در انقلاب سال ۵۷ سطح بالایی از اعتماد بین حاکمیت نوپا و انقلابیون را داشتیم. چه عواملی باعث افزایش روز به روز این اعتماد شده بود ؟
بزرگترین عاملی که در انقلاب 57 باعث همبستگی مردم و انقلابیون شد شعارهای جدیدی بود که از طرف انقلابیون داده شد و تغییری که جامعه نیاز داشت و نارضایتی از حکومت قبل و رهبری آیت الله خمینی در بدست آوردن دلهای مردم و همراه کردن آنان با انقلاب
همراه کردن گروه های سیاسی مختلف با انقلاب باعث گردید یک اعتماد دوطرفه بین حاکمیت و مردم اتفاق بیفتد و مردم تغییر در جامعه را با وقوع انقلاب بهم گره زدند .
لذا انقلابیون شعارهایی مبنی بر رسیدن مردم به خواسته هایشان را مطرح میکردند.
فضای باز سیاسی و مبارزه با فساد دلایلی بود که باعث شکل گیری اعتماد بین مردم و حاکمیت و انقلابیون شد.
نگام : آیا تاریخ در حال تکرار می باشد ؛ در واقع ایران همیشه دستمایه انقلاب و کودتا و تجاوز بیگانگان پس از گذشت چند نسل بوده است .آیا از نظر شما دلیل آن نقش حاکمان بی سواد و بی بصیرت بوده است یا ملت ما ملتی تنوع طلب و دمدمی مزاج هستند؟
نمیتوانم بگویم تاریخ در حال تکرار است زیرا شرایط فعلی کشور در هیچ دوره ای تا به این حد بحرانی نبوده است.
تا به این حد کشور دچار فساد و از هم گسیختگی حاکمیتی نبوده است.
تا این حد دستهای مسئولین و وابستگانشان آلوده به فساد و رانت و تضییع حق مردم نبوده است.
لذا قطعا حاکمان بیسواد تاثیر زیادی در شکل گیری وقایع اخیر در کشور را دارند.
مردم خواهان یک تغییر گسترده هستند.
خواهان بهبود امور هستند تا مشکلاتی همچون فقر و بیکاری و تورم حل شود و حداقل نانی سر سفره مردم بماند.
مردم در رفاه نسبی باشند و به حداقل مطالبات خود برسند.
اما متاسفانه با وجود حاکمانی که توجه ای به خواست مردم ندارند تحولات اخیر در کشور به سمت یک انقلاب جدید پیش می رود .
اما فراموش نکنیم که هر انقلابی برای ثمر دهی و نتیجه بخش بودنش نیاز به فاکتورهای مختلفی دارد.
نیاز به یک رهبر و شعار قوی دارد.
شعار و رهبری که بتواند همه ی مردم را در زیر پرچم انقلاب جمع کند.
امیدوارم اگر قرار باشد انقلابی در ایران رخ دهد این انقلاب به نفع مردم باشد.
صدای مردم شنیده شود.
مردم ایران مردم تنوع طلبی نیستند.
مروم ایران ثابت کرده اند که مردمانی هستند بسیار صبور و اگر به مردم اعتماد شود به بهترین شکل، حاکمان میتوانند کشور را اداره کنند.
نگام : آیا شما به این جمله اعتقاد دارید که جمهوری اسلامی : نه با دوستان مروت کرد نه با دشمنان مدارا؟ و اینکه پس از گذشت چهل سال کماکان سخن گفتن از حرکت انقلابی ،جوابگوی نیاز اقشار مختلف جامعه میباشد ؟
متاسفانه شعارهایی که در اوایل انقلاب داده شد بدلیل درگیر شدن کشور با جنگ تحمیلی تا سال 67 و سپس درگذشت آیت الله خمینی و انتخاب آقای خامنه ای بعنوان رهبر جدید، فراموش شد .
دایره خودی و غیر خودی را بسیار محدود کردند و نشان دادند که حاکمیت بهیچ وجه نه با دوست و نه با دشمن مدارا نمیکند و صرفا به منافع خود فکر میکند و منافع ملی را نادیده میگیرد.
اما درباره سخن گفتن از حرکت انقلابی در زمان حال ، بسیار دیر است.
ما 40 سال مردم را نادیده گرفتیم و صدایشان را نشنیدیم و بخاطر اشتباه حاکمیت پیرامون این موضوع اکنون سخن از حرکت انقلابی میزنیم.
پس قطعا این صحبتها بین مردم جایگاهی ندارد و مردم صرفا خواهان بهبود امور هستند .
مردم قرار نیست دیگر در سختی زندگی کنند و تاوان اشتباهات حاکمیت را بیش از این پس دهند.
حاکمیت با سردادن شعارهای پوچی که به هیچ کدامشان عمل نکرده می خواهد اکنون کلاه گشادتری بر سر مردم بگذارد
نگام : مناسبات خارجی جمهوری اسلامی را پس از 40 سال چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در مناسبات خارجی و بین المللی بشدت منفعلانه عمل کردیم.
به شدت با سیاست های اشتباه روابط خارجی و مرز بندی های نه شرقی نه غربی و فاصله گرفتن از اقتصاد جهانی و فاصله گرفتن از کشورهای پیشرفته و نادیده گرفتن مناسبات بین المللی و ترویج خشونت و سردادن شعارِ صدور انقلاب ، باعث شدیم کشورهای دوست را از دست بدهیم و روز به روز کشورهای بیشتری را با خود دشمن کنیم و باعث شد مناسبات خارجی ایران به سمتی برود که کشور را در انزوای کامل قرار دهد .
سیاست های بین المللی ما از طریق رهبر جمهوری اسلامی به وزارت امور خارجه دیکته می شود.
اینها سیاست های بسیار غلطی است که باعث می شود ما را از کشورهای منطقه و ارتباط با دنیا دور کند.
به نوعی ما در سطح دنیا گوشه نشین شویم و جهان، ایران را بعنوان یک کشور خشونت طلب که به دنبال ایجاد تفرقه و نفاق در منطقه و سطح جهان است بشناسند.
قطعا مناسبات خارجی ما در طول این 40 سال بسیار غلط بوده است.
در زمان آقای خاتمی با بیان گفتگوی تمدن ها که حرکت بسیار خوبی بود اجازه ندادند که با کشور ها ارتباط حسنه داشته باشیم و از سر مهر با مردم دنیا سخن بگوییم .
این باعث می شد قطعا مناسبات خارجی ما شکل بهتری به خود می گرفت .
اما تندرو های در راس حاکمیت همیشه خواستار منزوی بودن کشور هستند و خواهان این هستند که مردم را مجاب کنند تمامی ممالک دنیا با ایران دشمن هستند و ما تنها کشور ی هستیم که شعار حق سرمی دهیم و پیروزی نهایی با ماست .
نگام : سخن آخر؟
در پایان امیدوارم حاکمیت صدای مردم را برای تغییر و اصلاح امور و بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی مردم بشنود و راه چاره ای بیندیشد برای بهبود امور و بیش از این با تنگ نظری و کوته بینی باعث وخیم تر شدن اوضاع کشور نشود .
اگر این روال نابسامان ادامه یابد قطعا آینده روشنی در انتظار مردم و حاکمیت نخواهد بود و ضرر اصلی از بی تدبیری حاکمیت را ، مردم خواهند دید.