نگام ، سرویس گفتگو _ گاه آدمی در درک بعضی مسائل به ستوه میآید که چرا و چگونه است که سازمانی همچون سازمان صداوسیما که نام *ملی* را به دنبال خود یدک می کشد چنین جانبدارانه می تواند درباره مسائل موضع بگیرد و حتی در برابر مردم بایستد تنها برای رسیدن به اهداف همیشگی و منافع نظام. آیا این توهین به شعور ملت نیست ؟ سازمانی که علاوه بر درآمدزایی های تبلیغاتی خود بودجه ای جداگانه از مجلس دریافت می کند که درواقع همان بیت المال است آیا جایز است این همه دروغ و ریا و تزویر …
پیرامون همین موضوع با توجه به اعتراضات گسترده مردمی در داخل کشور همکلام شدیم با آقای فریبرز دهقان ، روزنامه نگار که در ادامه می خوانید :
نگام : لطفا تحلیل خود را از عملکرد صداوسیما پیرامون اعتراضات و تجمعاتی که این روزها در داخل ایران در حال وقوع است و انعکاس آن در رسانه ملی را بیان بفرمائید؛
ما اگر بخواهیم تعبیر کاملی داشته باشیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی، نمیتوانیم واژه ی صداوسیمای ملی را با توجه به عملکرد یکطرفه و جانبدارانه آن به نفع حاکمیت و رهبر ایران بکار ببریم بلکه باید از واژه صداوسیمای شخصی استفاده کرد.با توجه به اینکه ریاست صداسیما از جانب رهبر انتخاب میشود و سیاستهای ایشان را در سازمان پیاده می کند ، بنابراین ما رسانه ای بنام رسانه ملی نداریم.
صداسیما ثابت کرده است در انعکاس اخبار، یکطرفه عمل میکند و شدیدا سانسور می کند و با جهت دهی سعی دارد به نفع حاکمیت بر روی ذهن مردم کار کند و اخباری را برای مردم منتشر کند که حاکمیت دوست دارد آنرا مردم بشنوند و این ضعف بزرگی ست برای صداسیما که وظیفه اش اطلاع رسانی و خبررسانی دقیق است و نسبت به تک تک مردم وظیفه دارد که اخبار و اطلاعات را همانطور که میباشد با توجه به واقعیات منعکس کند که متأسفانه صداسیما هیچوقت در این امر موفق نبوده است و کماکان دارد به اشتباه خود ادامه می دهد.
نگام : نگاه جانبدارانه و یک سویه صداسیما به وقایع داخل کشور در کوتاه مدت و بلند مدت چه اثراتی را بر جامعه به جا میگذارد؟
این امر باعث نارضایتی و بی اعتمادی عمومی میگردد.اگه به یاد داشته باشید از سال 88 در زمان انتخابات و حتی قبل از آن در سال 76 و دوره اصلاحات همواره صداسیما تحت تاثیر فرامینی بوده است که از بالا داده میشده است در جهت تخریب دولت هایی که نسبت به حاکمیت زاویه دارند و نگاه متفاوتی به اداره جامعه دارند .شما شاهد بودید در انتخابات 88 ،صداوسیمای جمهوری اسلامی بجای پوشش اخبار حضور میلیونی مردم در خیابانها، با سناریو سازی ها و جعل اخبار سعی می کرد آن جمعیت میلیونی را به تعبیر آقای احمدی نژاد خس و خاشاک نشان دهد که عده ای قلیل هستند.همچنین با مستندسازی ها ، کشته های آن زمان را طوری معرفی کردند که کار سرویس های بیگانه است و فراتر از آن با هدایت افکار عمومی به سمت اینکه این جنبش و خیزش مردمی از بیرون هدایت می شود باعث شد مردم را در مقابل هم قرار دهند.
کماکان صداسیما به این روش و خط مشی ای که برای خود تعریف کرده است ادامه می دهد .در همین قضایای اخیر هم شما شاهد هستید که با جعل اخبار و کنار هم قرار دادن ناشیانه یک سری تصاویر از سر ناچاری و درماندگی سعی در آرام کردن فضا دارد ولی برعکس باعث میشود مردم ما روز به روز به صداوسیمای جمهوری اسلامی بی اعتماد تر بشوند و نگاه آنها به شبکه های خارج از کشور باشد و سعی کنند اخبار درست ایران را از شبکه های خارج از کشور پیگیری کنند.
نگام : بی اعتمادی که نسبت به صداسیما در بین اکثریت مردم ما بوجود آمده است چه اثرات مخربی برای جامعه و مردم ایران می تواند داشته باشد؟
وقتی نگاه به جمعیت کشور می کنیم که یک کشور جوان داریم. جوانانی که تشنه شنیدن اخبار واقعی هستند و جستجوگر میباشند و میخواهند از تمامی اخبار جهان مطلع شوند ، وقتی نتوانند از رسانه ملی خودشان اخبار روز و صحیح را دریافت کنند به سمت شبکه های خارج از کشور کشیده میشوند و فراتر از آن به فضای مجازی مراجعه میکنند و فضای مجازی چه بخواهیم یا خیر. همان قدری که پر از اطلاعات خوب و آگاهی است میتواند برای جوان ایرانی مخرب باشد.وقتی من جوان به فضای مجازی مراجعه میکنم ممکن است ناخواسته به سمتی بروم که یک سری اطلاعات به من داده شود که آن اطلاعات ، اطلاعات واقعی نباشد که در قالب اطلاعات واقعی به من داده شود و من جوان ایرانی اندک اندک قدرت تشخیص خبر درست از نادرست را از دست بدهم.زیرا صداوسیمای ما اطلاعات درست و واقعیات را بیان نمی کند و ما ناچاریم به فضای مجازی پناه ببریم و این فضا همانقدر که می تواند مفید باشد میتواند مخرب هم باشد.
در واقع فضای مجازی یک تیغ دو لبه ست.که اگر صداسیما بخواهد به همین منوال سانسور کند و مردم را از شنیدن واقعیات محروم کند نهایتا جامعه ایران است که ضرر میکند و در ادامه ی آن حاکمیت و رأس نظام ضرر میکند که هیچوقت برایشان قابل جبران نیست.
نگام : چه راهکاری باید ارائه شود تا صداسیما از این حالتی که سراسر سانسور است و یکطرفه قضاوت می کند جلوگیری شود و راه درست را در پیش بگیرد؟
ما باید فراتر از صداسیما نگاه کنیم و باید نگاه حاکمیت تغییر کند به اینکه مردم ما حق دارند اعتراض کنند ، حق دارند مشکلاتشان را بیان کنند و حق دارند اعتراضشان به گوش بقیه برسد و از اخبار درست و اطلاعات درست استفاده شود برای همین باید اصلاحات از بالا صورت گیرد.
اینکه صرفا بگوییم در بدنه صداسیما اصلاحات بوجود بیاید ولی در حاکمیت اصلاحاتی وجود نداشته باشد و کماکان نگاه دیکتاتور مآبانه به جامعه داشته باشیم، حتی با اصلاحات در سازمان صداسیما ما به آن هدفی که میخواهیم دست نخواهیم یافت و کماکان صداسیما به همین مسیر فعلی خود ادامه میدهد زیرا رأس قدرت از آنها چیز دیگری میخواهد و آنها مجبورند طبق فرامینی که از بالا می رسد ادامه دهند.پس ما باید اصلاحات را از رأس نظام آغاز کنیم و رهبر ایران قبول کند که مردم ما حق اعتراض دارند ، حق دارند صدایشان شنیده شود، حق دارند شفاف سازی اطلاعات در کشور اتفاق بیفتد و همه چیز شفاف در اختیار مردم قرار بگیرد.اگر این اتفاق بیفتد بر صداسیما هم تأثیر میگذارد و مردم به سمت صداوسیمای ملی گرایش پیدا میکنند بجای اینکه بخواهند اخبار و اطلاعات را از خارج از کشور به دست بیاورند.
نگام : در پایان چه توصیه ای به مردم دارید با توجه به اینکه عملکرد صداسیما در این روزها تغییر نخواهد کرد و مردم به چه شکل باید با این وقایع برخورد کنند؛
مردم از دولت بخواهند که اطلاع رسانی شفاف داشته باشد و تمام مسائل را دولت با مردم در میان بگذارد از طریق فضای مجازی ، حال که صداسیما به دولت مجال سخن گفتن نمی دهد.
همچنین مردم را که صاحبان اصلی کشور هستند در سرنوشت خود دخیل بدانند و تنها در زمان انتخابات شعار ندهیم که مردم صاحبان حکومت هستند.
دولت و حاکمیت باید مردم را صاحبان اصلی کشور بدانند واطلاعات درست را در اختیار مردم بگذارند، قطعا مردم ما وقتی با واقعیات روبرو شوند و شفاف سازی در مقابلشان صورت پذیرد با دولت و مسئولین همراه میشوند و کمتر شاهد بروز درگیری و خشونت در جامعه خواهیم بود.