نگام ، حسن مقیمی _ آنچه روحانی گفت، بر اساس اصل 59 قانون اساسی جمهوری اسلامی است که میگوید «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»
رفراندوم ابزاری است قانونی، در دست حاکمان و سیاستمدارانی که خواهان اجرای دموکراسی در مسائل مملکتی بر اساس رای و نظر شهروندانشان هستند. رفراندوم همچنین میتواند مورد سوء استفاده انحصارطلبان و دیکتاتورها و نظامهای ضدمردمی نیز قرار بگیرد، از جمله رفراندوم جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ برای استقرار حکومت دینی در ایران که یکجانبه برگزار و البته موفق شد.
پیرامون همین موضوع همکلام شدیم با آقای محمدرضا فرزین ، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون که در ادامه می خوانید :
نگام : با توجه به سخنان آقای روحانی در مورد برگزاری همه پرسی در مواردی که جناح ها با هم اختلاف دارند آیا ساز و کار این مهم در قانون اساسی وجود دارد و قانون در این مورد چه میگوید؟
قطعا این سازوکار در قانون اساسی از قبل پیش بینی شده است که برای مقولات مهم به رأی ما و نظر مردم مراجعه کنند.همانطوریکه بارها در جمهوری اسلامی این اتفاق افتاده است و تا آنجایی که سیستم فکر میکرد به نفع خودش است و قدرت مطلقه تصور میکرد از این طریق میتواند سازوکار خود را مستحکم سازد و قدرت خود را افزایش دهد ، این کار انجام شده است ولی هر جا که رأی و نظر به سمت دیدگاه مردم باز میگردد متاسفانه مخالفت کرده است همانطوری که شما ملاحظه کردید پیش نماز های جمعه ی سراسر کشور و بسیاری از آدم هایی که نان خوار حاکمیت مطلقه بودند با این قضیه مخالفت کردند در صورتیکه در قانون چنین ماده ای وجود دارد.
نگام : بیان این موضوع از زبان رئیس دولت تا چه میزان نشان دهنده همراهی دیگر ارکان نظام در این مهم میباشد؟
اصولا مجموعه هایی همچون تشکیلات قضایی و بخش هایی از مجلس با خواسته رئیس دولت موافق نیستند و مهمتر از آنها مجموعه هایی که زیر نظر رهبری فعالیت می کنند همچون سپاه قدس و علی الخصوص سپاه پاسداران با این حرکت مخالف هستند زیرا که خودشان را در خطر می بینند و این جای تاسف دارد که این نوع برخورد و روش باعث شده است که مردم نسبت به کلیت نظام مشکل پیدا کنند نه اینکه مثلا ایشان بحث نظارت استصوابی را بیان می کنند که به رفراندوم گذاشته شود .اکنون مشکل مردم این است که با اصل و اساس نظام مطلقه ولی فقیه مخالفند و متاسفانه دوستان قدرتمند و در رأس قدرت متوجه این قضایا نیستند و بر شاخه نشسته اند و بن را میبرند و اگر این اتفاق ادامه یابد قطعا منجر به نابودی نظام خواهد شد.
نگام : تبعات سیاسی این اظهار نظر در کوتاه مدت و بلند مدت برای شخص آقای روحانی در نظام ایران چیست؟
قطعا کارکردهای حوزه قدرت خیلی برنخواهند تابید این موضع ریاست محترم جمهوری را و برخورد های حادی خواهند داشت همانطوری که در این چند هفته شاهد بودیم و این رویکردها را دیده ایم اما واقعیت امر این است که ایشان یک موقعیت بهتری در بین مردم پیدا میکنند و مردمی که به شدت داشتند ناامید میشدند اکنون یک کور سوی امیدی در بینشان بوجود آمده است ولی قطع به یقین بدانید که حاکمیت با این قضیه مخالفت می کند و دندان تیز میکند و با این قضایا متأسفانه آنگونه که باید و شاید روبرو نیست و آنطوری که ما شنیدیم مسئول دفتر آقای خامنه ای، آقای گلپایگانی با ایشان تماس میگیرد و میگوید رهبری با این بحث شما مخالف است و نباید مطرح میکردید و وقتی که ایشان در پاسخ میگوید من رئیس جمهور این کشور هستم آقای گلپایگانی میگوید «خب باش» و گوشی را قطع میکند . این نشان دهنده این است که ارکان و مجموعه اشخاصی که دور رهبری را گرفته اند خیلی با این قضایا موافق نیستند و این حرفها را تا زمان سقوط خودشان ادامه خواهند داد.
نگام : در صورت همراهی اکثریت مردم با این خواسته آیا امکان عملی شدن آن در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد یا خیر؟
اگر بستری فراهم گردد که مردم بتوانند نظرات خود را بیان کنند قطعا به نفع نظام جمهوری اسلامی است اما شما میبینید که با بهانه ها و کارکرد های مختلف هر روز این روزنه تنگ تر میشود، شما برخورد با دراویش را در این روزها ببینید و این قصه ای که اتفاق افتاد، بحث نگاه و عملکرد نسبت به سقوط هواپیما را ببینید، هر اتفاقی که در مملکت می افتد برای پنهان کاری ، رفتار دیگری میکنند .بعید میدانم که قدرت مطلقه و اشخاصی که دور این مقوله را گرفته اند و در قدرت قرار دارند ، بگذارند مردم نظرات خود را مطرح سازند اما اگر اجازه دهند مردم نظراتشان را ابراز کنند هم به نفع نظام جمهوری اسلامی است ، هم به نفع مردم.
نگام : اصولا آیا بیان چنین موضوعاتی صرفا استفاده ابزاری دارد یا از حد یک شعار فراتر میباشد؟
به گمان بنده، بحث شعار از شعور درمیاید . شعور و شعار آن چیزی ست که از عقل و درایت برمیاید.
وقتی که فردی همچون رئیس جمهور در مکانی که مردم جمع شده اند آن هم مردمی که هنوز برخی اعتقاد دارند نظام جمهوری اسلامی باقی بماند و طرفدار جمهوری اسلامی هستند و برای حفظ آن تلاش می کنند، و در آنجا شخصیتی همچون رئیس جمهور این مملکت که حافظ قانون اساسی و مجری آن میباشد، چنین سخنی به زبان می آورد باید ابعاد سیاسی را مد نظر قرار نداد و بگوییم که شعار است.به نظر من این یک حرف درمانی هم نیست ، این یک حرکت اصلاحی رو به جلوست که من اعتقاد دارم میتواند بسیار موثر باشد و البته بسیار تکان دهنده.
برای همین مورچگان به این نتیجه رسیده اند که قطرات آبی در لانه هایشان جاری شده است و سیلی است که احتمالا بنیان آنها را نابود خواهد ساخت برای همین از هر طریقی همچون ضایع کردن و توهین و تحقیر سعی در خفه کردن این حرکت دارند.
نگام : از دیدگاه شما راه حل برون رفت از بحران های حاکم در ایران و پایان دادن به اختلافات جناح های حاکم چیست؟
بحث اختلاف جناح ها مطرح نیست، الان جناح ها با یکدیگر مخالفتی ندارند ، آن چیزی که نسبت به آن مخالفت میشود یک جریانی ست به نام قدرت مطلقه که همه چیز را در همه جا برای خودش می خواهد و غیر از آن چیزی را بر نمی تابد و کسانی که از آن قدرت مطلقه در حال بهره بردن هستند ، تا زمانیکه آن قدرت مطلقه میباشد این مجموعه ها میتوانند از آن بهرمند شوند، لذا مخالفت میکنند با مجموعه ای که میخواهد قدرت را بیاورد زیر مهمیز نظرات مردم و آن را کنترل کند.واقعیت امر این است که ما یک جناح نداریم بلکه سه جناح موجود است ، جناحی که طرفدار مردم هستند و جناحی که میخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند و جناح مطلقه ای که نمی خواهد نظرات مردم را بشنود و هر روز دارد به آتش این نوع مخالفت ها دامن می زند .
اگر کارکرد حوزه رفراندوم بتواند موفق شود قطع به یقین بدانید که مردم موفق خواهند شد و رو به جلو خواهند رفت و البته این گام اول خواهد بود لذا حاکمیت مطلقه از این موضوع وحشت دارد برای همین با آن مخالفت میکند و نمی گذارد این اتفاق در گام اول صورت پذیرد و آن را در همان ابتدا سرکوب می کند و گویندگان آن را مورد هزاران تهمت و ملامت قرار می دهد.قطع به یقین بدانید که اگر امروز با یک موضوع کوچک از مقولات و مشکلات نظام جمهوری اسلامی در رفراندوم طبق نظر مردم عمل شود فردا روز نوبت به اصلیت و حاکمیت نظام میشود.آن چیزی که مردم میخواهند و میتواند سازگار با جامعه باشد ، جمهوری بدون واژه اسلامی و حاکمیتی که دین در آن دخالت نداشته باشد و یک نظام جدا از ولایت فقیه و ولایت مطلقه فقیه و این خواسته ای است که مردم با انواع و اقسام گویش ها آن را فریاد میزنند.