نگام ، حسن مقیمی _ افزایش زنجیرهای قتل کودکانی نظیر ملیکا دختر ۸ ساله، آتنا اصلانی دختر ۷ ساله، ستایش قریشی دختر ۶ ساله و اهورا پسر ۳ ساله در فواصل نسبتا کوتاهی از یکدیگر، مسئله کودکآزاری در ایران را به معضلی جدی بدل ساخته است.از آنجا که آمار قابل اتکای در ایران در دست نیست، روشن نیست افزایش تعداد این خشونتها یا بازتاب رسانهای گستردهتر و حساسیت جامعه، کدامیک علت توجه عمومی بیشتر به این مسئله است. هرچند مقامات رسمی درباره افزایش کودکآزاری هشدار دادهاند، اما چشماندازی در کاهش این خشونتها وجود ندارد. در شرایطی که در بسیاری از کشورها آزار جنسی علیه زنان به موضوع کمپین همگانی «من نیز» بدل شده، در ایران هیچ کمپین قابل اتکایی برای متوقف کردن خشونت حتی علیه کودکان نیز به چشم نمیخورد .
پیرامون همین موضوع همکلام شدیم با آقای محمدرضا فرزین ، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون که در ادامه میخوانید :
نگام : متاسفانه بحث تجاوز اندک اندک تبدیل به اخباری روزانه شده است .دلیل این آمار را چه چیزی میدانید؟
آن عاملی که باعث گردید این اتفاقات بیفتد و در واقع عریان گردد تا ما شاهد آن باشیم مسئله ی سقوط اخلاقی در جامعه ماست.
رسول خدا که مبعوث شد فرمود :دین خدا کامل بوده است و من آمده ام اخلاق را کامل کنم .ما شاهد هستیم که چهل سال از انقلابی که عنوان اسلامی را یدک میکشد میگذرد اما میبینیم که به شدت اخلاق در جامعه ما سقوط کرده است.
در ابتدای انقلاب حاضر بودیم بمیریم تا همسایهِ ما یک گام به جلو برود اما اکنون ما حاضریم همه بمیرند تا ما یک گام به جلو برویم.مردم همیشه به دین رهبرانشان هستند و این موضوع عینا اتفاق افتاده است.شما بنگرید ما در زمینه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و سایر زمینه ها عملکردمان رو به افول است و اساس و بنیان آن بر گرفته از رفتار و عملکرد رهبران ما میباشد که دچار سقوط اخلاقی شده ایم.
از سمت دیگر موضوع بسیار مهم مقوله ناموس میباشد که به غلط یا درست در افکار ما فرو رفته است توسط روحانیون که این مباحث را تحت عنوان روایت بیان میکنند که تشکیک بسیاری هم پیرامون این روایات وجود دارد و بیان میکنند افشای گناه از خود گناه بدتر است یعنی اگر قرار است برای انجام گناهی یک عذاب به پای ما نوشته شود برای افشای آن ده عذاب در نظر گرفته میشود و این موضوع در فرهنگ و گویش و تفکر ما نهادینه شده است و اگر یک اتفاق وحشتناکِ چنینی بیفتد باید از چهل نفر بگذرد تا افشا شود.متاسفانه در درون خانواده یعنی پدر و مادر تصور میکنند اگر بگویند در حق فرزندانشان چنین جنایتی شده است آبروی آنها خواهد رفت.بقول امام جمعه ایرانشهر که گفت من دوست داشتم زمین دهان باز کند و بروم در زمین.
این نوع نگاه غلط و احمقانه باعث میشود این نوع جنایات رشد پیدا کند.لذا حاکمان آن دیار نمی خواهند قبول کنند این جنایت سراسری شده است و تمام کشور را در برگرفته است.همانطوری که مشهد را تبدیل به فاحشه خانه اعراب کرده اند و ما بر روی چنین فضایی خاک میریزیم و اگر خود ما این معضل را بیان میکردیم دیگر شاهد آن نبودیم.شما ملاحظه بفرمائید در خارج از کشور اگر خراشی بر بدن فرد تن فروش بیفتد همه آگاه میشوند و در منظر رسانه های جهان قرار میگیرد تا با این مشکل قاطعانه برخورد شود.اما در کشور ما از خانواده تا حاکمیت همگی سعی در پوشش آن دارند.حرف دستگاه حاکم این است که اگر شما چیزی ندارید و در فقر و فلاکت هستید به جایش امنیت دارید.حاکمیت حتی بحث امنیت را هم مقوله بزک کرده است.ما کوچکترین امنیتی نداریم و حتی زنانمان پس از غروب آفتاب امنیت خروج از منزل را ندارند چه بسا پس از طلوع آفتاب هم چنین باشد و این فضای مسموم و کثیف و فاجعه بار در جامعه ما است و شما جرأت ندارید حتی خودرو خود را بدون قفل در خیابان بگذارید .
در این جامعه وسایل مادی و خانواده ما در معرض تجاوز است.حاکمیت تصور میکند اگر این مسائل بازگو نشود و صورت مسئله پاک شود تمامی معضلات حل می شود.متاسفانه ما در جامعه ای فروپاشیده از همه نظر ، خصوصا اخلاقی هستیم که به مرور زمان خود و حاکمیت را به فنا میدهد.
نگام : آیت الله مکارم شیرازی بیان داشتند فضای مجازی عامل اصلی این مسئله میباشد.خصوصا پیرامون بحث تجاوز معلم مدرسه معین تهران به دانش آموزان.نظر شما در این باره چیست؟
متاسفانه هیچگاه حرف های آقای مکارم درست نبوده است.بالاخره ایشان تریبون دارند و از مرجعیت حاکمیتی سواستفاده میکنند.در کنار نطق های خود هم کارهای اقتصادی من جمله معامله شکر را هم انجام میدهند.چینی ها ضرب المثلی دارند و می گویند : بجای نفرین به تاریکی ، شمعی بیافروز.
به نظر من فضای مجازی مانند شمعی است که بخشی از تاریکخانهِ آقایان را روشن می کند برای ما.
این تاریکخانه که اکنون روشن شده است به ما نشان میدهد که در این چهل سال ما از کجا به کجا رسیده ایم.امثال آقای مکارم وحشت از این دارند که بخشی از تاریکخانهِ آنها روشن شود و باطن اینها برای مردم آفتابی شود و فضای مجازی دقیقا این رفتار را انجام داده است و مطمئن باشید اگر فضای مجازی نبود این پلیدی های دستگاه حاکمیت هیچگاه برای مردم روشن نمی شد.
نگام : نقش صداوسیما در نحوه برخورد با این بحران را چگونه میبینید؟
به اعتقاد من صداوسیما مرکز این بحران است.وقتی صداوسیما با وجود این همه مشکلات همه چیز را سفید نشان میدهد و هیچ سیاهی را از جامعه منعکس نمیکند این اتفاقات می افتد.اگر صداوسیما با اولین فاجعه به سراغ معضل می رفت و شروع می کرد به بیداری و آموزش جامعه ، این اتفاقات گسترش داده نمی شد.لذا مطمئن باشید مشکل اصلی جامعه ما مسئله فرهنگی میباشد.لذا صداوسیما عامل اصلی و در واقع رتبه اول بروز بی اخلاقی در جامعه میباشد.
نگام : آیا از دید شما آموزش بخشی از سند 2030 در مدارس کشور ما لازم است؟نقش این سند را برای ما توضیح دهید؛
به نظر من سند 2030 اساس و بنیاد کار است.ما وقتی شاهد هستیم فرزندانمان با این موضوعات هیچ آشنایی ندارند باعث بروز تجاوز به دخترانمان میشود.شما میبینید اخیرا تجاوز به خردسالان هم کشیده شده است و علت این است که آنها هیچ شناختی از این مسائل ندارند.لذا قطعا باید این مسائل ، آموزش داده شود و کسانی که با این موضوع مخالفت میکنند همانهایی هستند که با آمدن دوش حمام و برق و هرآنچه که مظهر تمدن و فکر و عقل میباشد مخالف بودند .لذا آموزش رکن اصلی میباشد و بهترین راهکار هم همین است.قوه قضائیه میگوید باید چهار نفر شاهد بر تجاوز باشند و قوانین دیگر که بسیار سخت و بی ربط هستند که در دنیای امروز به هیچ وجه قابل استناد نیستند.مجرمی که در خلوت به کسی تجاوز کند هیچگاه حاضر به اقرار نمیشود و قصه ادامه خواهد یافت لذا آموزش بهترین روش برای این معضل است.
نگام : دلیل غوغا و بلبشوی دلواپسان نسبت به این سند آیا بحثی غیر معقول نیست که بیان داشتند باعث آشنایی سریعتر از موعد سنی کودکان نسبت مسائل جنسی میشود؟
این جماعت با فکر و فهم و تعقل در طول تاریخ مخالف بوده اند و جماعت متحجری هستند.وقتی جماعتی متحجر باشند قطعا با این اسناد مخالفند زیرا اگر مخالف فهم نباشند دیگر کسی از آنها تقلید نخواهد کرد و همچون همه دنیا با علم و دانش به حرکت خود ادامه خواهیم داد.هرکجا که فهم و منطق بود مردم حرکت رو به جلو و مثبتی داشته اند و هر کجا این جماعت متحجر بودند اتفاق دیگری رخ داده است.لذا اگر این اسناد آموزش داده شود اصطلاحا مغازه این جماعت تعطیل خواهد شد.تمامی این مسائل را هم به نام دین و مذهب انجام میدهند که کذب محض است.دین ما سفارش کرده است به فهم و تعقل و فکر ، و میگوید : هرکجا فکر باشد آن عمل صحیح است و حق.
مرحوم احمد قابل، مجتهدی که پس از زندان بسیار، درگذشت همیشه میگفت : هرآنچه عقلی است ، دینی است و هرآنچه دینی است، عقلی است و خلاف این را دور بریزید.
نگام : آینده این بحران جنسی را چگونه پیش بینی میکنید؛
اگر با اهرم قوه قضائیه و یا آموزش مردم و یا ورود مردم به این موضوع ، مشکل حل نگردد این فاجعه تبدیل به فاجعه ای بزرگ خواهد شد که حتی در خانه هایمان هم آرامش نخواهیم داشت.
بعنوان مثال وقتی نیروی انتظامی ما میگوید اگر موتوری در خیابان کیف خانمی را ربود و ماشینی آمد تا به کمک خانم برود و او را سوار کند ، سوار نشوید زیرا قرار است به شما تجاوز کنند .ما داریم در چنین جامعه ای زندگی میکنیم که اطلاعیه نیروی انتظامی اش چنین است.لذا شما بخوانید حدیث مفصل از این مجمل.
لذا تنها راه مقابله با این معضل آموزش به فرزندانمان است.
نگام : راهکار پیشنهادی شما نسبت به این معضل که تبدیل به غده ای سرطانی شده است و هر روز اخبار تازه ای به گوشمان میرسد چه میباشد؛
تنها مسیری که میتوان به عنوان راهکار ارائه داد کسب دانش و فهم است و بصورت عریان بیان نمودن این معضل برای فرزندانمان است.وقتی موضوعی بیان میگردد قبح آن شکسته میشود و کودک دچار فهم کامل از موضوع میگردد .
شما به جامعه بنگرید که چه میزان ازدواج های سفید و خانه های خصوصی وجود دارد و فساد و فحشایی که در بین زنان و مردان ما موج میزند را ببینید. حتی زنان شوهردار هم برای فقر به تن فروشی روی آورده اند .
لذا اگر این معضل با آموزش و دانش افزایی روبرو شود ما رو به جلو در حرکتیم.
یکی از بهترین آموزش ها بیان معضلات اجتماعی و آموزش مقابله با آنها به صورت فیلم و سریال میباشد.