نگام ؛ حسن مقیمی _ یک منبع دیپلماتیک ارشد در مقر سازمان ملل در نیویورک گفت که حسن روحانی و دونالد ترامپ روسای جمهور ایران و آمریکا ممکن است در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر دیدار کنند.یک مقام سازمان ملل در این باره گفت: هنوز برای صحبت درباره این موضوع بسیار زود است اما ما بر این باوریم که تلاش برای استفاده از این فرصت به منظور برگزاری نشستی میان سران دو کشور ارزشش را دارد.
مشروح گفتوگوی نگام با محمدرضا فرزین را در ادامه بخوانید:
نگام : آیا دیدار احتمالی روحانی و ترامپ در شرایط فعلی می تواند راهگشای مشکلات کشور باشد؟
در ابتدا باید عرض کنم من نمیتوانم درباره ماهیت این سفر صحبتی کنم.
اما اگر شما نگاهی کنید به سفر آقای خاتمی به سازمان ملل در سال 2001 ، می بینید که این شخصیت وزین و عزیز و گرامی و بزرگوار به گونه ای رفتار کرد که یک طلبه عزیز و شیعه و یک انسان پاکیزه نهاد و یک مدیر ارزشمند رفتار می کند که باعث شد تمامی دنیا به پیشنهاد ایشان که همانا گفتگوی تمدن ها بود رای مثبت دادند.
لذا ایشان از جایگاه ویژه ای در بین ملت و ملل برخوردار بود.
اما اکنون آقای روحانی زمانی می خواهند به این سفر بروند که هرگز مردم کشور اعتمادی به ایشان ندارند و به گونه ای به دولت پنهان نزدیک شدند و از تمامی شعارهای خود گذشتند که حتی دولت پنهان هم دیگر به او اعتمادی ندارد .
لذا حتی دیدار ایشان با آقای ترامپ به گمان من بدلیل عدم اعتمادی که مردم به ایشان پیدا کرده اند دیگر دردی را دوا نمی کند .
مشکل اساسی همانطور که ایشان در مجلس و در ابتدای سخن خود گفت پیدا کردن اعتماد دوباره مردم است و این امر میسر نمی گردد مگر اینکه ایشان با مردم صداقت داشته باشد و مسایل پشت پرده را بیان کند .
همان گونه که شما در جریان هستید آقای کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران که روزگاری او بود که ایشان را بر مسند کار آوردند به آقای روحانی پیامی می دهد و می گوید اگر توانایی انجام کار را نداری لااقل قهرمانانه از پست خود استعفا بده و یا اگر اندکی مردانگی و شرف دارید بیا به مردم صادقانه بگو که اوضاع مملکت به چه شکل است و چگونه میتوان آن را درمان کرد.
نگام :با توجه به شرایط داخل کشور و منطقه و دست های پشت پرده ی دولت پنهان ، آیا دیدار ترامپ و روحانی اساسا صورت پذیر است ؟ چرا؟
این دیدار اصلا مهم نیست که آیا دست های پشت پرده اجازه این دیدار را بدهند یا خیر.
من کل قصه را یک دعوای زرگری میدانم که بین خودشان است ویک عده می گویند برو و یک عده می گویند نرو.
این دعواها برای این است که اصطلاحا لحاف ملا را ببرند.
این بازی هایی که بر سر مردم درمی اورند با دلار پانزده هزار تومان و سکه ی چهار میلیون و اندی، برای این است که مردم را درگیر مسائل اقتصادی کنند .
لذا مردم خسته شده اند و دیگر نشسته اند و آنها میخواهند اصطلاحا سر ملت را شیره بمالند تا ته مانده دارایی مردم را به باد دهند.
نگام : با توجه به اختیاراتی که قانون اساسی به رییس جمهور داده است ، آیا آقای روحانی به پشتوانه قانون و مردم ، ریسک دیدار با ترامپ را به جان میخرد؟
قانون اساسی چه اختیاراتی برای رییس جمهوری در نظر گرفته است ؟
به قول آقای خاتمی اینها رییس جمهور را تدارکاتچی میخوانند .
به اعتقاد من رییس جمهور اکنون تدارکاتچی هم نیست و یک امربر است و هیچ کاری از او بر نمی اید و هیچ کاری نمی خواهد انجام دهد.
قانون اساسی که بر سردر آن نوشته شده است ولایت مطلقه فقیه ، یعنی ایشان بدون اذن ولایت مطلقه فقیه نمی تواند قدمی بردارد و در واقع نمیخواهد کاری انجام دهد.
ایشان یک دوره ریاست جمهوری را در اختیار داشت و یک دوره هم با دروغ و ریا باز هم افسار را در دست گرفت و اکنون بدنبال این است که چیزهای دیگری را بدست بیاورد و مسایل و مشکلات و مباحث مردم مهم نیست لذا قانون اساسی هم بی معنی است.
قانون اساسی که قدرت اجرایی ندارد .
اگر بندی در قانون اجرا نشود شما میخواهید شکایت به کجا ببرید؟
قوه قضاییه ای که منصوب شده از جانب ولایت مطلقه فقیه است ؟
یا به قاضی ای امثال سعید مرتضوی که بدنبال خوشگذرانی خودش است؟
مشکل اساسی ما ولایت مطلقه فقیه است و این باید از قانون اساسی حذف گردد.
به گمان من تا زمانی که ولایت مطلقه فقیه از قانون اساسی حذف نگردد نه رییس جمهور و نه هیچ قدرت اجرایی دیگری قادر به انجام کاری نیست.
همین قانون اساسی به خبرگان دستور داده است اگر ولایت فقیه از جایگاه خود ساقط شد ، برکنارش کنید ، اما اکنون نوکری همچون علم الهدی میگوید ما صیانت از رهبری می کنیم ، نظارت نم یکنیم.
لذا ما اعتقاد داریم قانون سریعا باید نسبت به حذف ولایت مطلقه فقیه اقدام کند و تا زمانی که این قصه است هیچ کدام از مدیران اجرایی ما قدرتی ندارند که بتوانیم به آن اشاره کنیم و از آنها دادخواهی کنیم.
نگام : ترامپ از درخواست مذاکره با روحانی به دنبال چه چیزی است؟
کسی که مضحکه قرن است و از لحاظ وقاحت ، دست احمدی نژاد را از پشت بسته است و هر روز دروغ های جدیدی از او رسانه ای می شود ، تنها برای وجاهت خود و اینکه بگوید با کره شمالی مذاکره کرده ام و اکنون با جمهوری اسلامی هم مذاکره می کنم.
او بدنبال این است که از نظر بین المللی کسب وجاهت کند که هیچگاه به این مورد دست نخواهد یافت .
حتی خود مردم آمریکا هم آقای ترامپ را مورد تمسخر قرار می دهند.
نگام : چرا حاکمیت منافع ملی را همواره نادیده گرفته و منافع شخصی و گروهی را به منافع ملی ترجیح میدهد؟
شما توقع دارید که حاکمیت همواره منافع ملی را در نظر بگیرد ؟
اگر چنین بود که حال و احوال ما اکنون اینگونه نبود .
کار به جایی رسیده است که اینها برای منافع شخصی خود نزدیک ترین اشخاص را فنا می کنند .
شما به محصورین توجه کنید که نزدیک به هشت سال است از حصر آنان میگذرد .
کار به جایی رسیده که مراجع تقلید در عزاداری امام حسین فریاد می کشند که ما شرممان می آید و می گویند راهکاری برای آزادی محصورین فراهم گردد اما کینه و بغض اینها اجازه نمی دهد که چنین بزرگانی از حصر آزاد گردند.
مجموعه ی حاکمیت هیچگاه به نفع منافع ملی کار نمی کند.
اصولا ملت هیچگاه در نظر گرفته نمی شوند و یک کلونی در نظر گرفته اند که تنها منافع شخصی خودشان در آن اولویت دارد .
متاسفانه در این چهل ساله ی پس از انقلاب بلایی بر سر اخلاقیات جامعه آوردند که مردم هم پیرو رهبرانشان ، بدنبال منافع شخصی خود هستند و منافع جمعی را فدا کرده اند.
نگام : اعمال کامل تحریم های آمریکا بر علیه ایران چه تاثیری بر زندگی مردم خواهد داشت و آینده ی اقتصادی کشور را چگونه پیش بینی میکنید؟
قطعا مردم را بیشتر در فقر و فلاکت فرو خواهند برد.
اما احوال حاکمان ما خوش و خرم خواهد بود و در فضایی که برای خود بوجود آوردند ، می خورند و می برند و آسیبی نخواهند دید .
دیگر در جامعه، قشر متوسط وجود ندارد و به یکباره از قشر مرفه به قشر فقیر می رسیم و این نشان دهنده ی این است که تحریم ها بی تاثیر نیست و متاسفانه به صراحت باید گفت این تحریم ها بر حاکمیت تاثیری ندارد.
دیگر امنیتی در جامعه نداریم و این فقر باعث شده مردم به یکدیگر هم رحم نکنند زیرا حاکمان در حال بلعیدن مملکت هستند .
لذا تحریم ها به شدت بر مردم تاثیر خواهد گذاشت و تحریم های پیش رو فشار را افزایش خواهد داد و من دیگر روزنه ای نمی بینم که این ملت بیدار شوند و جانیان اصلی را مورد محاکمه قرار دهند.
نگام : سخن پایانی؟
متاسفانه من این روزها به یاد شعار اول انقلاب می افتم که فریاد میزدیم “تا شاه کفن نشود،این مملکت وطن نشود”.
ما ملت صفر و صد هستیم و این ملت در نهایت به این نتیجه می رسد که افرادی همچون رضا پهلوی که صلاحیت هیچگونه رهبری را ندارد بیاید و ما را از چاله به چاه بی اندازد.
لذا این از بد حادثه است زیرا که هیچ روزنه ی امیدی برای اصلاح باقی نگذاشته اند و هر مصلحی را در ابتدای راه اخته کرده اند.
این امر جامعه رابه سمت تخریب گرایی سوق میدهد.
اما امیدوارم که به چنین روزی دچار نگردیم و ملت ، هوشیار و بیدار شوند و از راه صلح به سمت اصلاح امور و کشور بپردازند و ان شاالله ما شاهد کشوری آزاد و آباد و قدرتمند با مردمی شریف باشیم.آمین