نگام ، حسن مقیمی _ اعتراض ، کلمه ای آشنا برای مردم ایران ، کلمه ای که هزاران حرف در آن نهفته است .ملتی که چهل سال خون گریستند تا بتوانند به آرزوهای خود برسند ، آرزوهایی که شاید در گذشته ای دورتر قدرش را ندانستند و اکنون بعد از چهل سال به دنبال گذشته خود می گردند.لیکن باید ریشه و بن این اعتراضات را پیدا کرد تا باز کشور ما دستمایه انقلابی دیگر نگردد ، بلکه با تغییر و شاید یک رفراندوم بزرگ به خواسته خود برسد .
پیرامون این موضوع با آقای محمدرضا فرزین ، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون به بحث نشستیم که در ادامه می خوانید:
نگام : در ابتدا بیان بفرمائید خواست مردم از انجام این اعتراضات از نظر شما چیست؟
خواست مردم از انجام این اعتراضات به طور کامل این است که میخواهند دیده شوند.چهل سال از انقلاب گذشت و مردم به هیچ عنوان دیده نشدند یا اصطلاحا به حساب نمی آیند تنها در زمان راهپیمایی های به نفع حاکمیت و یا انتخابات ، مردم چند روزی مورد لطف و درود و سلام دستگاه حاکم قرار می گیرند اما در اصل و واقعیت ، حاکمیت تنها به فکر کلونی خود می باشد. لذا باید نتیجه گرفت این اعتراضات پر شور مردمی تنها برای دیده شدن است.
نگام : آیا هنرمندان و افرادی که تریبون دارند می توانند صدای مردم باشند و اینکه چرا بدین شکل محدود و انگشت شمار این حمایت را انجام داده اند؛
مشکل اساسی غم نان است و شما کمتر هنرمندی را می بینید که غم نان نداشته باشد .ما اگر به کمی عقب تر نگاه کنیم میبینیم تعدادی از هنرمندان ما اندک اعتراضی به حاکمیت داشتند و اکنون خانه نشین شده اند و اجازه فعالیت به آنها داده نمیشود و بهر شکلی مورد آزار قرار می گیرند.
قطعا هنرمندان و فرهیختگان جامعه می توانند صدای مردم باشند هرچند مردم دیگر نباید به این صداهای محدود توجه بکنند بلکه هر کدامشان به قول آقای خاتمی باید یک «قهرمان»باشند.
دیگر دورانی که ما به دنبال قهرمان و لیدر بودیم گذشته است.هر فرد باید قهرمان زندگی و آینده خود باشد و فضا را خود فرد تبیین بکند و همه باید با یکدیگر جمع شویم تا صدای خود را به گوش مسئولینی که خود ما انتخاب کرده ایم برسانیم.
نگام : آیا امنیتی کردن فضای کشور و عدم توجه به این سیل عظیم مردمی بیشتر مردم را عصبانی نمی کند؟
باید اذعان داشت هر چقدر مردم عصبانی تر شوند شکل اعتراضات هم تغییر می کند. تمام تاسف و تأثر ما این است که مردم زیر این فشار ها اقدام به خودزنی کنند و تمام زیر ساخت ها را از بین ببرند.همیشه گفته شده است که اگر مردم حاکمیت را دوست بدارند تا پای جان از آن دفاع می کنند ولی کافیست که به این نتیجه برسند که این کشور و فضا و حاکمیت را دوست ندارند، تمام ساخت ها و زیر ساخت ها را از بین خواهند برد.زیرا معتقدند این زیر ساخت ها برای آنها نیست و از قدیم می گویند «دیگی که برای ما نمی جوشد بگذارید سر سگ بجوشد».
همیشه کارکرد جامعه و نوع سلوک مردم اینگونه است و تا زمانی که ببینند به آنها اعتبار داده می شود این مقوله را رعایت می کنند در غیر اینصورت آنی میشود که شد و هنوز این نقطه آغازین است.
نگام : با توجه به محل زندگی شما که ساکن مشهد هستید و این اعتراضات از آنجا شروع شد ، دلیل این جنبش را چه دیدید و اینکه شایعه هایی که ابتدا در فضای مجازی منتشر شد که آقای علم الهدی برای تضعیف دولت این اعتراضات را به راه انداخت و سپس از کنترلش خارج شد را قبول دارید؟
به نظر من این شایعات قطعا شایعات واقعی ست و هر چیزی از این اشخاص بر می آید.
در قدیم می گفتند روباه می زاید یا تخم میگذارد، گفتند از این مکار و حیله گر هر چیزی بر می آید.
آقای علم الهدی در خطبه نماز جمعه به راحتی خود را لو داد و گفت قرار نبود که شعار : *نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران* سر داده شود ، بنابراین مشخص است که اینان شعارهایی طراحی کرده بودند که مردم بیایند مرگ بر روحانی بگویند و قصه تمام شود.همان اشخاصی که از سفارت عربستان بالا رفتند و آن مشکلات را در کنسولگری بوجود آوردند.همانها در ابتدا جمع شده بودند اما تصور نمیکردند مردم با آنها همراه شوند و جمعیت به بیش از آنچه در ذهن داشتند برسد و در اینجا کنترل از دستشان خارج شد.
آنها برنامه داشتند تا با یک اعتراض ساختگی زمینه را برای استیضاح آقای روحانی آماده سازند ، همانطور که نماینده مردم مشهد در مجلس گفت ما بدنبال این هستیم که استیضاح آقای روحانی را کلید بزنیم و میخواستند از آن بستر استفاده کنند و در عمل نتیجه عکس داد و مکرشان به خودشان بازگشت.
نگام : تحلیل و پیشبینی شما از آینده این اعتراضات مردمی چیست؟
اگر مسئولین به فکر نباشند و تنها با رفتار سرکوبگرانه اهداف خود را پیش ببرند و شوهای تاریخ مصرف گذشته ی تلویزیونی بسازند با المان های احمقانه و صداسیما گزارش های مردمی مفتضحانه همچون گزارش فیلتر تلگرام که همه دیدند ، بسازد، قطعا بدانند که بر شاخه نشسته و بن میکنند و چاه خود را عمیق تر .
ما یک بار انقلاب کردیم و اشتباه کردیم و نتیجه آن این شد که ما نزدیک به 200سال عقب افتادیم.باید مسئولین به فکر فرو روند و برای مردم ارزش قائل شوند تا مردم هم به سمت آنها برگردند و این مرزوبوم رونق بگیرد و آنی باشد که در گذشته ی دور بوده است.
نگام : در پایان اگر ناگفته ای میباشد که نیاز به بیان آن هست را بفرمایید؛
در کلام پایانی من این سخن را به حاکمان مملکت میگویم و آن اینکه اندکی عقل و معرفت و انسانیت پیدا کنید و این مردم را جدی بگیرید و مورد توجه قرار دهید.
این مردم سرمایه شما هستند و اگر با شما قهر کنند هیچ چیزی برایتان باقی نخواهد ماند و همه آنچه جمع آوری کردید از بین خواهد رفت.
نمونه آن هشت سال حاکمیت احمدی نژاد و میلیاردها میلیارد دلار پول را کهاین شخص کسب کرد و همه را از بین برد.بستر کارکرد یک انسان بی عقل و کسانی که از او حمایت می کردند به اینجا رسید که مردم ما به ستوه آمدند.