پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، آذر منصوری قائم مقام دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی از بایدها و نبایدهای ایران در مواجهه با بحران کرونا در گفتگو با امتداد می گوید : ما به عنوان یکی از کشورهای درگیر اپیدمی در مرحله ای هستیم که هر ساعت و دقیقهی آن مهم است. در این شرایط نباید بین دیدگاه رئیس جمهور ومتخصصین و مسئولان سلامت کشور اختلاف نظر وجود داشته باشد. بخصوص متخصصینی که در خط مقدم درمان کشور حضور دارند و از نزدیک شرایط موجود را درک و شرایط پیش رو را پیش بینی می کنند. وقتی می گوییم ساعت و دقیقه مهم است به این معنی است که مجموعه هنر مسئولان لشکری وکشوری و بهداشت و درمان کشور باید این باشد که جلوتر از کوید ۱۹حرکت کنند. در حالیکه در شرایط فعلی شواهد و قرائن نشان می دهد عقب تر حرکت می کنند و این مشکلات پیش رو را قطعا در روزهای آینده برای کادر بهداشت و درمان ما سخت تر می کند و بعید نیست که سیستم ما هم مثل اسپانیا و اینالیا کلپس (سقوط)کند.
البته این جدی نگرفتن فقط شامل نهادهای مسئول نمیشود، بلکه به نظرم شامل بخشی از نخبگان و جامعه مدنی و جریانهای سیاسی و احزاب هم هست که باید از ابتدا بیشتر هشدار می دادند و مسئولانهتر عمل می کردند. فضای پسا انتخابات نباید موجب انفعال احزاب در مواجهه با این بیماری می شد و به دولتی که در مشکلات فراوان و کاهنده سرمایه اجتماعی، از اعتماد به نفس و چابکی و انگیزه و قدرت تصمیمگیری پایینی برخوردار بود، باید کمک میکردیم و انگیزه و جسارت و اقتدار بیشتری برای تصمیم گیری میدادیم. در واقع کرونا در ایران از همه جلوتر حرکت کرده هم مسئولان، هم نهادهای غیر دولتی و حکومتی و ما شامل این انتقاد می شویم.
در خصوص موضوع ایمنی جمعی، به نظرمی رسد که این مساله استراتژی هیچ کشوری نبوده و انگلیس و آلمان و سوئد هم اساسا این استراتژی را در پیش نگرفتند. به خصوص در مقابله با این بحران که ویروس جدیدی است و پیش بینی رفتاری نیز در مورد آن وجود ندارد و پیشگیری و درمان هم بالطبع در حال آزمون و خطاست.
در عین حال هر استراتژی باید در برگیرنده دو پیشفرض مهم باشد:۱.با پیشفرض اینکه امکانات ما برای مقابله و درمان محدود است.۲. اتخاذ هر رویکردی باید با شدت، قدرت و بسیج همه امکانات صورت گیرد.
بنابر این گروهی معتقد بودند که ما با تمام توان در لحظه صفر باید با پیشگیری جلوی شیوع بیماری را بگیریم با روشهای سختگیرانه مختلف مثل قرنطینه صورت گرفته در چین عمل میکردیم.
سخن دیگری که مطرح می شود این است که امکانات متمرکز شدن روی ایمنی گله ای را امتحان کنیم، یعنی کاری کنیم تا همه مردم مبتلا شوند، اما چنین رویه ای در هیچ کجای دنیا اجرا نمی شود. اینها را رسانهها بیشتر ساخته و پرداختهاند که متاسفانه در گفتگوی آقای روحانی با وزیر به نظر می آید که چنین چیزی را باور کرده اند که بر مبنای همین باور هم می گویند لابد همه باید مبتلا شوند. من ندیدم هیچ کجای دنیا چنین سیاستی پیاده شود.
ببینید انگلیس قرنطینه حفاظتی را در پیش گرفته است. مثلا بالای ۶۰-۷۰ساله ها را کنترل می کند، یا افرادی که بیماری زمینه ای دارند به این افراد اختصاص می دهد و بیمارستان های خصوصی را که در ایران متاسفانه تا کنون بد عمل کردهاند را وارد کار می کند و هزاران تخت را از آنها می خرد تا به این افراد اختصاص داده شود. یا کارخانههای خودروسازی را موظف می کند به اکسیژن ساز ساختن و ساختن وسایل آی سی یو، یعنی از اختیارات زمان جنگ استفاده می کند و بخشهای خصوصی و دولتی را ملزم به انجام تکالیفی می کند. یا اینکه تعداد زیادی تخت و هتل می گیرد برای اینکه آمادگی لازم را برای درمان بیماران پر ریسک خود داشته باشد.
اما وقتی که شیوع به مرحله ای که اصطلاحا مرحله تهاجمی گفته می شود می رسد، هیچ راهی جز سختگیرانه ترین شیوه قرنطینه وجود ندارد. درست مانند وضعیتی که ایران در آن قرار دارد.هیچ راهی غیر از این وجود ندارد، چرا؟ دلیلش روشن است زیرا نهاد سلامت و درمان ما هم، اگر تعداد مبتلایان زیاد شود سقوط می کند.
ما با نوعی فروپاشی سازمان سلامت در ایتالیا روبرو هستیم که سومین سیستم سلامت خوب در اروپا را داشته است، اسپانیا نیز یکی از ده کشور خوب بوده، تختهای آی سی یو و تختهای عمومی ایتالیا دو برابر ما در جمعیت واحد بوده وحال می بینیم به این وضعیت افتاده اند. این موقع هست که همه چیز از دست می رود. این یعنی سقوط و فروریختگی، وقتی کنترل بخش درمانی از دست برود هر کسی احساس تکلیف می کند. اینکه کادر درمانی ما که انصافا از روز اول خط مقدم مبارزه هستند و از جان مایه گذاشتند در حال مبتلا شدن هستند و متاسفانه تعداد زیادی از آنها شهید شدند خودش یک زنگ خطر است و باید پیش بینی و آمادگی لازم را برای روزهای سختتر داشته باشیم. اینکه چه باید می کردیم و نکردیم یک سوی ماجراست، فقط در یک بیان کلی می گویم ما تا حالا هم فرصتهای طلایی را برای مهار ویروس از دست دادیم. اینکه گفته شود از شنبه شرایط عادیه اما بعد روشن می شود نه تنها عادی نیست بلکه بحرانی است. اینها یعنی ما دو هفته از بحران عقب هستیم.
طبیعی است اگر کنش های ما دیرهنگام باشد کارآمدی خود را از دست خواهند داد.این هم که مقصر پیدا کنیم الان کمکی به عبور از بحران نمی کند، بنابراین ما:
۱.باید سازمان مدیریت بحران تقویت شود این سازمان خیلی خسته است و به سمت فرسودگی می رود بخشهای پیشگیری را باید به گروههای غیر بهداشتی واگذار کنیم اعم از داوطلبان ونیروهای نظامی انتظامی و اجتماعی باید سخت ترین شرایط قرنطینه را هر طور که هست مهیا کنند.
2-همه باید به کمک بخش درمان بیایند بخشی از پروسه درمان بخش امکانات است، بخش صنعت و بخش تجارت باید به داد این امکانات برسند و این هم طبیعی است هیچ کشوری امکانات بهداشت و درمان خود را بر اساس اپیدمی یا پاندمی تجهیر نمی کند، هیچ کشوری نمی اید سه میلیون تخت برای روز مبادا بزند، اساسا چنین چیزی محال است. بنابراین آنچه که الان مهم است این است که کار اصولی را با شدت و حدت تمام انجام دهیم.
کار اصولی به اعتقاد من سختگیرانه ترین شکل ممکن قرنطینه است. می گویند سه میلیون از تهران سفر کرده، پس باید همانجا که سفر رفته اند بمانند و ویروس را جابجا نکنند.اینها اگر برگردند که وضعیت بدتر خواهد شد. هر جایی که رفتند همانجا بمانند تا بحران فروکش کند. از الان باید تمهیدات لازم برای سیزده بدر که می تواند فاجعه ببارآورد را در نظر گرفت. خب همه مشکل پیدا می کنند. مگر آنهایی که بیش از یک ماه است خود را قرنطینه کردند چه کردند؟ شوخی نیست. کرونا با خود مرگ تصاعدی می آورد و این یعنی فاجعه غیر قابل جبران برای همه. هر لحظه ای که سختگیرانه ترین شکل ممکن قرنطینه در پیش گرفته شود باز هم دیر است. اصلا نباید تعلل کرد و تصور کرد با خواهش تمنا همه مردم در خانه می مانند.
هنر ما باید پیش بینی باشد تا بتوانیم پیشگیری کنیم نه اینکه بنشینیم اتفاق بیفتد بعد چاره کنیم. کافی است وضعیت بیمارستانهای ایتالیا و اسپانیا را ببینیم. اگر پیش بینی های لازم را نکنیم وضع ما به مراتب بدتر از انها در چند روز آینده است. بنابراین کاری که می شود کرد این است که:
دستگاه دیپلماسی و شخص وزیر خارجه در کنار پرداختن به تحریمهای ظالمانه کاملا روی این مسئله که تا می توانند برای ایران درخواست کمک کنند متمرکز باشند. این درخواست ها شده، اما کافی نیست.از ایرانیان خارج از کشور که توان کمک کردن دارند درخواست کمک کنند، اینکه مصلی را آماده کردند خوب است یا ایران مال خود را برای مقابله تجهیز کرده اینها همه بخشی از پیشگیری و پیش بینی است، اما باید دید تجهیزاتش پاسخگوی نیاز درمان هست یا نه؟ تا می شود باید ظرفیت های امکانات تخصصی درمانی را افزایش داد. باید به فکر بیمارانی که دوران نقاهت را نیز می گذرانند باشیم. یا گروههایی که پیگیر بیماران قرنطینه در منزل باشند، و نیازهایشان را برآورده کنند باید تصویری از یک ماه قرنطینه سخت از حالا داشته باشیم وببینیم در شرایط قرنطینه به بیماران، ناقلان و مردم عادی چگونه می توان رسیدگی کرد؟ سازمانهایی که می توانند به این امور رسیدگی کنند از الان باید مشخص شوند و گروه هایی متشکل از نهادهای مدنی، احزاب، شورایاری ها گروههای داوطلب بسیج و هلال احمر تشکیل شده که اینها باید مدیریت شوند و یک تقسیم کار بزرگ در بالا صورت بگیرد.
حزب ما در منطقه تهران و برخی مناطق کارهایی را شروع کرده اما اینها باید متمرکز شود. بخش درمان هم با وزارت بهداشت و درمان، بخش کنترل نظامی قرنطینه با ارتش اما بخش داوطلبی قاعدتا کار اینها نیست. مااحتیاج به یک گروه یا کمیته ای داریم که سرمایه اجتماعی بالایی دارند و توان مدیریت و بسیج کنندگی داوطلبان را دارند تا مسئولیت این کار را به عهده بگیرند و سازمانهای داوطلبی را بسبج کنند. اینجا باید افرادی ورود کنند که مردم قبولشان داشته باشند. الان وقت هزینه کردن از همه سرمایهها از جمله سرمایههای نمادین است و هیچ جایی برای انحصارطلبی و حد زدن در استفاده از منابع و سرمایهها نیست. به زور نمیشود کسی یا جمعی را یگانه ناجی مردم نشان داد. ابعاد ماجرا بسیار فراتر از این شوخیهاست. هیچ جایی برای سیاسیکاری و لجاجت نیست. این به نظرم خیلی مهم است. این افراد باید بیایند و مسئولیت این بخش را به عهده بگیرند که اگر بیایند پای کار می توان امید داشت که با تلفات کمتری می توانیم از این بحران عبور کنیم. بیش از ۲۰۰۰خانواده تا همین امروز عزیزان خود را در اثر کرونا از دست داده اند. این یک عدد معمولی نیست. باید بیشترین تدارک وتمهیدات دیده شود که تلفات کمتری داشته باشیم.
تعارف نداریم. این عدد دارد نمایی بالا می رود و این خیلی خطرناک است. اینکه مثلا چند صد هزار ماشین از تهران و شهرهای دیگر بیرون رفته اند این خطرناک است.
حاشیه نشین ها و کارگران فصلی همه بیرون از شهرها هستند و تراکم جمعیت در این مناطق بالاست، این گروه می توانند ناقلان بزرگی باشند. مانند اسلامشهر یا همه شهرهای حاشیه تهران جنوب شرق و جنوب غرب قرچک و پاکدشت و ورامین و شهریار و …، این مناطق الان چگونه حفاظت می شوند؟ در این مناطق یک ناقل وارد شود کار تمام است و همه را مبتلا می کند. این انتقال در این مناطق پر خطر تلفات بیشتری خواهد داشت.این در حاشیه همه شهرهای بزرگ قابل تکرار است و در هفته آینده اگر فکری نشود به ناقلان بزرگ تبدیل می شوند.
بنابراین :
۱.این ستاد یک ستاد ملی است یعنی آقای نمکی فقط باید سازمان سلامت را مدیریت کند و همه کمک کنند تا این کار انجام بشود
۲. نیروی نظامی باید برای کنترل قرنطینه حضور داشته باشد
۳:نیروی ملی باید برای استفاده از ظرفیت گروههای ملی، اجتماعی و مردمی وجود داشته باشد
و بسیج این گروهها که هلال احمر و شورایاری، احزاب و اصناف و اتحادیه ها که باید در ستاد سازماندهی کرد.
یکی از کارهای مهمی که آقای روحانی باید انجام دهد این است کاری که می خواهد در چهار روز بعد به ان برسیم را همین امروز انجام دهد.
شرایط فعلی خاص ما نیست. این یک الگوی اروپایی است که قابل پیش بینی هم هست. ما به همین روز می افتیم. بنابر این الان باید محکم ترین کار را انجام دهند.
این شرایط سختگیرانه که امروز نوید آن داده شد هر چند باید زودتر اقدام می شد، اما امیدوارم شکل عملیاتی به خود بگیرد. تجربه حداقل کشورهایی که شیب ابتلا را نزولی کردند این است که ما باید یکی از اشکال سخت قرنطینه را حداقل برای ۴هفته مداوم اعمال کنیم تا این زنجیره قطع شود.همه نهادها هم باید پای کار باشند و در خدمت ستاد ملی، الان وقت دعواهای سیاسی نیست. همه توان ما باید در خدمت شکل گیری یک عزم ملی و فراگیر برای قطع زنجیره انتقال ویروس و کمک به گروههای آسیب پذیر باشد.
یکی از ایرادات مدیریتی تاکنون این بوده که بین سیاست های اعلامی و تبلیغات کار با سیاست های اعمالی، فاصله زیادی بود. به مردم توصیه به خانه نشینی شد اما حتی از فرصت فوقالعاده تعطیلات نوروز برای قرنطینه حداکثری و اعلام تعطیلی یکسری مراکزی که ممکن است تا حداقل ۱۶ فروردین پرهیز شد، جادهها کنترل نشد، هیچ سیاست عملی تشویقی و تنبیهی برای ممانعت از سفر مردم اجرا نشد، و خلاصه، مردم آنچه خود به آن دعوت میشدند را در سیاستهای اجرایی حاکمیتی و دولتی ندیدند. تشییع جنازه پرجمعیتی که برای یکی از فرماندهان سپاه گرفته شد با آن ماشینی که معلوم بود برای چنین تشییعی تدارک دیده شده، یک فاجعه بود که فقط بحث خطر انتشار ویروس را نداشت، بلکه تخریب تمام پیامهایی بود که برای قرنطینه به مردم شده بود و کاش خبر برخورد جدی با بانیان آن کار غیر مسئولانه به مردم میرسید تا احساس کنند این موضوع و هشدارها جدی است و خودی و غیرخودی ندارد.
نظام سلامت ما تا اینجای کار بسیار خوب عمل کرده و این در تاریخ خواهد ماند. مردان و زنانی که خط مقدمند و از جان مایه گذاشته اند.در فردای پس از کرونا فرصت هست تا درسهای آموختنی کرونا را مرور کنیم.
یکی دیگر از موضوعات پر اهمیت، ضرورت مدیریت اخبار و شایعات است. تا روز واپسین بحران، بر مسئولان امر و حتی شخص آقای رئیس جمهور است تا با رسانه ها در ارتباط کامل باشند و با ایجاد یک مرکزیت فعال و حرفهای و با دسترسی فوری به اطلاعات، اجازه تعلل در پاسخ به پرسشها و شایعات را ندهند. مثلا در ماجرای رد کمک پزشکان بدون مرز، انواع و اقسام اطلاعات متناقض داده شد. یک بار گفتند بدون هماهنگی بوده، یک بار گفتند کمکهایشان ناچیز بوده یا مورد نیازمان نبوده و برخی هم آنها را مشکوک خواندند. در این حالت، شایعات درست و غلط از اخبار رسمی جدیتر گرفته میشوند. هم رسانهها باید بدانند که اخبار را دقیقا از کجا بگیرند و هم آن مرکز، فعال و آنلاین و حرفهای باشد.
و بالاخره این که این بحران، یک بحران جهانی و برای همه بشریت است. در حل این بحران، از توطئهاندیشانی که در ابتدا این بحران را به مطالب سخیفی چون تحت تاثیر قرار دادن انتخابات تقلیل میدادند و فکر میکردند آدمهایی هستند که جدی جدی میمیرند تا شوخیهای آنها درباره دروغ بودن کرونا باور شود، را در محور تصمیمگیریهای این بحران واقعی قرار ندهند. مساله حیات و ممات انسانها جایی برای جولان اذهان توطئهاندیش نمی گذارد. در فردای پس از کرونا فرصت هست تا درسهای آموختنی کرونا را مرور کنیم و وقت و توانی برای سر و کله زدن با کسانی که همه را به چشم جاسوس و متهم میبینند نداریم. دولت و عقلای قوم به اتکای مردمی که ۸۰ درصد آنها میگویند با سختگیری در کنترل بحران موافقند، جلوی این توهمات و تندرویها را بگیرند و انشالله کشور را به سلامت و با حداقل تلفات از این بحران عبور دهند.
ملت و حاکمیت و دنیا، در مقابل دشمن مشترکی به نام کرونا قرار گرفتهاند.
اگر عاقلانه و مسئولانه عمل شود، در پسا بحران میتواند به سرمایهای برای کاهش این شکاف ها بدل شود.