پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، حاتم قادری از اساتید مطرح و با سابقه علوم سیاسی و از پژوهشگران مطرح در این حوزه، ضمن توصیف دلایل و ابعاد ناکارآمدی نظام سیاسی، نگاهی به آینده ساختار سیاسی ایران دارد. وی میگوید: «حاکمان ما توان مدیریتی و کارایی لازم برای اداره کردن جامعه در چنین شرایط دشوار و پیچیده منطقهای و جهانی را ندارند. نحوه استفاده از ابزارهای سیاست ورزی در میان حاکمان به گونهای است که اداره یک کشور در منطقه بحران زده خاورمیانه و برقراری تعامل با جهان را برایشان دشوار میکند.
ما نیازمند اتخاذ نوعی شیعه گری پویا و باز هستیم، زیرا تفسیری که تاکنون در هسته حاکمیت ما وجود داشته این است که ما گروهی هستیم که حقانیت هر دوجهانی داریم و اطرافمان مملو از دشمنان داخلی و خارجی و منافقینی است که میخواهند به ما آسیب بزنند، در این نوع نگاه، خارجیها دشمن و داخلیها مظنون هستند مگر آنکه خلافش ثابت شود، با چنین تصوری چگونه میتوان با جهان تعامل کرد؟» آنچه در ادامه میخوانید خلاصه نظرات وی در گفتگو با دیدارنیوز است.
مناسبات میان مردم و نظام سیاسی در ایران در طول دهه های اخیر بسیار چالش برانگیز بوده است، بنحوی که چهاردهه قبل، مردم اقدام به تغییر نظام سیاسی حاکم بر خود کردند. انگاره ناکارآمدی نظام سیاسی و به دنبال آن نارضایتی مردم در مرکز این چالش قرار دارد.
نرخ پایین و بی سابقه مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم نیز جلوهای از بحرانی شدن مناسبات جامعه و نظام سیاسی حاکم و همچنین پاسخ مردم به انباشت مطالبات ناکام مانده در چند دهه اخیر است. در روزهای اخیر جامعه ایران با جلوهای دیگر و اینبار بسیار تلخ از ناکارآمدی دولت یعنی مواجهه با ویروس کرونا نیز دست به گریبان است. با توجه به شرایطی که وصف شد به نظر می آید ادامه کنش ورزی سیاسی از جانب دولتمردان به شکل پیشین دشوار است.
حاتم قادری از اساتید مطرح و با سابقه علوم سیاسی و از پژوهشگران مطرح در این حوزه، ضمن توصیف دلایل و ابعاد ناکارآمدی نظام سیاسی، نگاهی به آینده ساختار سیاسی ایران دارد. آنچه در ادامه میخوانید خلاصه نظرات وی در گفتوگو با دیدارنیوز است.
دین در ذات خود متضمن حکومت نیست
حاتم قادری در ابتدای سخن به تصورات مبنایی در ایده حکومت از حیث
نظری اشاره کرد و گفت: این تصور وجود دارد که اسلام در ذات خود گوهری جامع
برای سیاست ورزی و حکومت، اقتصاد و همچنین جامعه و فرهنگ دارد، در حالی که
امکان تشکیل یک حکومت جامع که قادر به سعادتمند کردن همه افراد و گروهها
باشد در هیچ دینی وجود ندارد.
وی افزود: از این انگاره که دین ضامن سعادت مردم است نمیتوان نتیجه گرفت که دین در ذات خود متضمن حکومت است.
قادری ادامه داد: از حیث معرفتی هم ما آموزههایی را که بتواند
برای ایجاد شناخت مناسبتتر از جهان و پیچیدگیهای سیاست بینالمللی، تعامل
با جهان و بحث تکنولوژی به ما کمک کند، در اختیار نداشته و نداریم.
استاد علوم سیاسی در دانشگاه در خصوص شکل گیری اندیشه سیاسی
در جریان پیروزی انقلاب سال ۵۷ گفت: فرایند شکل گیری این اندیشه که اسلام
میتواند یک نظام سیاسی جامع باشد نشان میدهد که این اندیشه، آبشخورهای
متفاوتی گرفته است؛ از روشنفکری دینی تا ایده ولایت فقیه آیتالله خمینی،
اما آنچه در نهایت برگزیده شد مفهومی بود که با ذهن علما بیشتر آشنا بود و
همچنین سختگیرانهتر بود و انعطاف کمتری داشت. وقتی بحث دموکراسی با ایشان
در پاریس مطرح شد، گفت هرچه بخواهید در اسلام هست و حکومت ایدهال همان
حکومت پیامبر است.
وی افزود: در طول چنددهه اخیر ایده حاکمیت در کتاب ولایت فقیه، اعمال
شده است، یعنی ولایت فقیه در همه جا و در همه ارکان حضور دارد؛ بدون آنکه
مسئولیتی متناسب با این حضور گسترده برعهده بگیرد، در همین رابطه نهادهایی
چون مجلس و ریاست جمهوری هم بیشتر حالت ویترین دارند. این تهی شدن انتخابات
از محتوای اصلیش هم از همین زاویه قابل فهم است.
قادری ادامه داد: نظام سیاسی در طول قرون گذشته نتوانسته
دست به توزیع مناسب قدرت بزند و با مردم تعامل کند؛ یعنی تقربیاً ۹۹ سال از
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ میگذرد. ما در این صد ساله یک رضاشاه، محمدرضاشاه،
آقای خمینی و آقای خامنهای را در صحنه سیاست ایران داریم. اما الان اینجا
و در این وضعیت ایستادهایم و حتی به رغم همه تحولات اجتماعی، نسبت برخی
از شعارهایی که در مشروطه داده میشد، عقبتریم.
مردم به مثابه رمه و نه شهروند!
حاتم قادری در ادامه پاسخ خود به این پرسش که چرا نظام سیاسی از
حل بحران ناکارآمدی خود ناتوان است به سطح کنشگری در میان دولتمردان اشاره
کرد و گفت: حاکمان ما توان مدیریتی و کارایی لازم برای اداره کردن جامعه در
چنین شرایط دشوار و پیچیده منطقهای و جهانی را ندارند. نحوه استفاده از
ابزارهای سیاست ورزی در میان حاکمان به گونهای است که اداره یک کشور در
منطقه بحران زده خاورمیانه و برقراری تعامل با جهان را برایشان دشوار
میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا نظام سیاسی بهای چندانی به مطالبات
مردم نداده و در اداره جامعه آنها را به مشارکت نمیطلبد و به همین اعتبار
انباشتی از نارضایتیها ایجاد کرده گفت: در نزد دولتمردان، مردم به مثابه
شهروند که دارای حقوق شهروندی از جمله حق مشارکت سیاسی و اجتماعی می باشند،
نیستند. در سنت سیاسی ـ دینی ما و اکنون نزد دولتمردان، مردم به مثابه
رمهها نیازمند هدایتاند و حقوق شهروندی و شأن و کرامت انسانی که در قانون
اساسی بر آن تاکید شده واقعیت بیرونی ندارد، بر اساس همین تصور است که
مردم همواره به سمت و سویی که حاکمان میخواهند کشیده میشوند و همچنین در
مواقع متعدد از نیرو و حضور آنها بهره کشی میشود.
وی افزود: چنین وضعیت و مناسبات رمه ـ شبان، امکان سیاست ورزی را
غیرممکن کرده و عمده نیروها به سمت کنشهای نظامی و امنیتی در منازعات
خیابانی برگشته است.
از نظر نظام سیاسی همه خارجی ها دشمن هستند و داخلی ها مظنون
حاتم قادری در پاسخ به این پرسش که با وجود محوریت
ایدئولوژی در ساختار روابط خارجی ایران، آیا امکان تعامل با جهان برای ما
وجود دارد گفت: ما نیازمند اتخاذ نوعی شیعه گری پویا و باز هستیم، زیرا
تفسیری که تاکنون در هسته حاکمیت ما وجود داشته این است که ما گروهی هستیم
که حقانیت هر دوجهانی داریم و اطرافمان مملو از دشمنان داخلی و خارجی و
منافقینی است که میخواهند به ما آسیب بزنند، در این نوع نگاه، خارجیها
دشمن و داخلیها مظنون هستند مگر آنکه خلافش ثابت شود، با چنین تصوری چگونه
میتوان با جهان تعامل کرد؟ مانع دیگر تعامل، عدم درک درست دولتمردان از
اقتضائات سیاست بینالملل است، میراث رادیکالیسم سیاسیِ غرب ستیزانه
دهههای ۴۰، ۵۰ و ۶۰ هم بی تاثیر نیست.
قادری در پاسخ به این پرسش که آیا مجلس آینده که متمایل به
اصولگراهاست ممکن است بخواهد با جهان گفتوگو کرده و دست از ستیزهجویی
بردارد گفت: این گروه اساسا بنیادهای فکری و نظری چنین تصمیمی را ندارند.
در وهله دوم، هسته سخت حاکمیت که بر تفکر و عمل این گروه حاکم است، بیشتر
از آنکه آینده نگری و واقع بینی کند، بیش از گذشته به سمت رویکرد امنیتی و
پلیسی حرکت می کند.
وی افزود: بعد از سرنگونی صدام، شکل
گیری داعش و حضور گسترده ایران در عراق و سوریه، عدهای تصور کردند ایران
در حال تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است، قدرتی که کل منطقه را در اختیار
دارد و کشورهای عربی به زودی از او پیروی خواهند کرد، در حالی که این تصور
به یک توهم شبیه است، تصوری که هزینههای سنگین اقتصادی بر کشور تحمیل کرد و
در عوض راههای دیپلماتیک، گزینههای نظامی را پیش روی نظام سیاسی قرار
داد.
واقعیت گریزی؛ ویژگی دولتمردان ایرانی
حاتم قادری گفت: یکی از ویژگیهای
بارز حکومت گران ایران، در صد سال گذشته واقعیت گریزی است. آنها کمترین
ارتباط را با واقعیت دارند، بدین معنا که واقعیات به آنها گفته میشود اما
آنها در دستگاه فکری و کانالهای ذهنی خود، واقعیت را به گونهای دیگر
تعبیر و تفسیر میکنند و به همین دلیل حاضر به پذیرش نتایج سیاستهای
اشتباهشان بر مردم و جامعه نیستند.
وی افزود: آنچه بر این واقعیت گریزی
دامن می زند، تک صدایی شدن و عدم امکان گردش آزاد اطلاعات و اندیشه انتقادی
است. بر اساس همین تفسیر خودخواسته از وقایع است که حوادث آبان، انتخابات
بی رمق گذشته، انتقام سردار سلیمانی و اصابت بدون تلفات موشک به پایگاههای
نظامی آمریکا را به سرود فتح تبدیل کردند.
دعوای اصلاح طلبان با نظام سیاسی، دعوای زن و شوهری است
حاتم قادری در پاسخ به این پرسش که آیا در واقعیت، اصلاح
طلبان نیروهایی در خدمت دموکراتیزه کردن نظام سیاسی بودند و حذف آنها از
عرصه سیاسی، گذار به عقلانیت و دموکراسی را دشوارتر میکند یا خیر گفت:
اصلاح طلبان در یک زمانی نیروهای اثرگذاری بودند، اما از ظرفیتهای خود
استفاده نکردند. آنها دولت، مجلس، رسانه، عرصه عمومی و حمایت مردم را در
اختیار داشتند، اما وقتی وارد چالش با بخشهای سخت جناح راست شدند
واکنشهای مناسب و متناسب با قدرتشان نشان ندادند و به مرور شعارها و
سیاستشان تقلیل یافت. به عنوان مثال وزیر آقای خاتمی در نماز جمعه کتک
خورد، اما اصلاح طلبان سکوت کردند، آقای خاتمی پس از بازگشت از شورای امنیت
با رهبری در خصوص آزادی صحبت نکرد، پس از ۸ سال که قدرت در دست اصلاح
طلبان بود ریاست دانشگاهها همچنان انتصابی ماند. وقتی که دانشگاههای شما
ریاست انتصابی دارد چطور میتوان شعار جامعه مدنی داد؟ شعارهای مدنی بخشی
از زیست مدنی اصلاح طلبان نبود، آقای خاتمی شعار جامعه مدنی میداد، اما
التزام عملی بدان نداشت.
قادری در پایان افزود: چالش اصلاح طلبان با نظام سیاسی و هسته سخت
حاکمیت به واقع دعوای زن و شوهری است یعنی اینکه هنگامی که چالش رخ میداد
فقط جیغ میزدند و وقتی مردم میخواستند مشارکت و مداخله کنند، اصلاح
طلبان میگفتند دعوای زن و شوهری است، مداخله نکنید. آقای خاتمی میتوانست
اعلام بازنشستگی کند یا بگوید در انتخابات شرکت نمیکند اما آنها همواره
خواستهاند رابطه خود را با هسته سخت نظام سیاسی حفظ کنند.