پایگاه خبری / تحلیلی نگام – شهرزاد میرقلی خان نویسنده و فعال سیاسی است که پیشتر به عنوان بازرس ویژه رییس سازمان صدا و سیما در زمان محمد سرافراز کوشید با مبارزه با فساد سیستماتیک در سازمان صدا و سیما بپردازد اما مجتبی خامنه ای و حسین طائب در ادامه راه مانع فعالیت وی شدند ، سایت خبری تحلیلی نگام با او که ساکن یکی از کشورهای عربی است،گفتگویی انجام داده است که در ادامه متن پیاده شده بخش دوم این گفتگو را می خوانید ، بخش اول این گفتگو را در اینجا میتوانید بخوانید
نگام : خیلی فشرده به نقش مجتبی خامنه ای و حسین طائب به عنوان نهادهای امنیتی در فساد سیستماتیک که شما به آن اشراف داشته اید بپردازید .
شهرزاد میرقلی خان : نقش آقای طائب دقیقا در اولین برخوردشان با من بعد از ملاقات با مجتبی خامنه ای و ربوده شدن اسناد و مدارکم از ماشین بود و پروژه مزایده که ایشان در زمان مزایده آگهی های سازمان گفته بودند که با دکتر همکاری کنند و هولدینگ یاس همکاری داشته باشند و چه کسانی بودند ، همسر سابق من محمود سیف بود ، آقای ابرومند و مهردادی ، که شجره نامه شان مشخص است ، همه سرداران فاسد سپاه بودند و زمانی که دکتر سرافراز قبول نکردند چون یکی از شرطهای هولدینگ یاس برای همکاری با صدا و سیما اخراج من از آنجا بود ، البته من که استعفا داده بودم و جناب دکتر موافقت نکردند
آقای دکتر سرافراز می گفتند این رانت است و فساد است ، اگر ما نمی خواهیم با فساد و رانت خواری درآمدزایی بکنیم آن جا بود که اقای حسین طائب شمشیر را از رو بست.
در سال 94 حداقل بالغ بر 20 سال بود که آقای سرافراز و طائب و مجتبی خامنه ای رفیق گرمابه و گلستان هم بودند ، حداقل هفته ای یکبار جلسه در مورد موضوعات مختلف داشتند ، و در آن میان من شخصا جلوی چشم آقای مجتبی خامنه ای گفتم که این فساد است و ایشان گفتند هرکس در هر جایگاهی ممکن است فساد و دزدی بکند که ما نمیتوانیم جلوی همه را بگیریم ، ایشان بحث فساد سازمان صدا و سیما را میدانستند و زمانی که دکتر سرافراز میخواست مقابله کند آقایان طائب و مجتبی از پشت خنجر زدند و دکتر را بیرون انداختند ، در جریان هولدینگ یاس نقش اصلی را مجتبی و طائب دارند.
بگذریم که در همه جا این فسادها وجود دارد و اکثرا بر این باورند که اگر دزد باشند متقلب و دروغگو باشند پس در این مملکت جایی خواهند داشت ، اتفاقی که در سازمان صدا و سیما افتاد ، رهبر از بین دکتر سرافراز و حسین طائب ، طائب را انتخاب کرد ، کلا این کشور در دست این خانواده میچرخد.
نگام : نقش مردم در زیاد شدن فساد چیست؟
شهرزادمیرقلی خان : نظر شخصی من این است که در هفتاد درصد فساد ، نقش ملت است ، وقتی شما کاری در وزارتخانه ای داشته باشید پرونده را همراه با یک تراول پنجاه تومانی تقدیم کنید خیلی سریع کار شما انجام میشود ، و حالا اگر شما این کار را نکنید برای همان کاری که 5 دقیقه وقتتان ، کارمندی که وظیفه اش را انجام میدهد میگیرد ، باید کفش آهنین به پا کنی و مدتها به ان وزارتخانه بروی و بیایی که ببینیم کار شما انجام خواهد شد یا نه ، من برای شما مثال میزنم سال 75 زمانی که من میخواستم برای دخترانم شناسنامه بگیرم اسم مونیکا و ملیکا را انتخاب کرده بودم که گفتند نمیتوانی این اسامی را روی بچه هایت بگذاری چون این اسامی خارجی هستند و رد میشوند ، گفتم یعنی چی اسم ملیکا که در آیین شما نام مادر امام هست ، گفتند مونیکا رد می شود ، گفتم پس شما چند تا اسم پیشنهاد دهید ، گفتند اسم ملینا را اگر پنج هزار تومان بدهی میتوانم شناسنامه صادر کنم و اگر ندهی اسم فاطمه و زهرا و این اسامی را انتخاب کن ، و من آن جا ، آن پنج هزار تومان را به خواست آن کارمند دادم تا کارم راه بیفتد ، چون یک خانم ، تازه زایمان کرده و بچه هایش در بیمارستان هستند ، فقط میخواستم سریعتر کارم راه بیفتد ، اگر من جار و جنجال به پا کرده بودم ، مقابله میکردم با فساد ، اما نکردم و الان هم همه جای ایران به همین صورت است که اگر همه مردم همسو و متحد باشند و با فساد مبارزه کنند و هر فسادی دیدند گزارش دهند قطعا حکومت نمیتواند رشد کند.
شهرزاد میرقلی خان:صددرصد.شهامت و شجاعت دلیل برنترسیدن نیست من زمانی ک با محمود صیف زندگی میکردم از سن20تا 27سالگی چون خیلی جوان بودم خیلی ترس داشتم زمانی که من فرار کردم ترس از اسلحه داشتم ترس از ممنوع الخروج شدنمان را داشتم ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم که نمیخواستم با یک هویت جعلی زنده بمانم و فقط بچه هایم را بزرگ کنم من ترجیح دادم با هویت خودم بمانم و برای احیای حقوق انسانی و مبارزه با فساد قدم بردارم که اگر در این راه کشته هم شوم بچه هایم سربلند باشند که مادرشان در راه مبارزه با فساد جانش را از دست داد و بعد از اینکه جان سالم به در بردم و به عمان امدم میفهمم که ارزشش را داشت و حالا دیگر ترسی از مرگ ندارم چون که مرگ در اخر برای همه ما هست .
نگام: خانم شهرزاد میرقلی خان آیا شما بعنوان مادر دو تاد ختر و یک فعال سیاسی ، مواقعی شده است که بترسید؟
شهرزاد میرقلی خان : صددرصد. شهامت و شجاعت دلیل بر نترسیدن نیست ، من زمانی که با محمود سیف زندگی میکردم از سن20 تا 27 سالگی ، چون خیلی جوان بودم خیلی ترس داشتم ، زمانی که من فرار کردم ترس از اسلحه داشتم ، ترس از ممنوع الخروج شدنمان را داشتم ، ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم که نمیخواستم با یک هویت جعلی زنده بمانم ، و فقط بچه هایم را بزرگ کنم ، من ترجیح دادم با هویت خودم بمانم ، و برای احیای حقوق انسانی و مبارزه با فساد قدم بردارم ، که اگر در این راه کشته هم شوم بچه هایم سربلند باشند ، که مادرشان در راه مبارزه با فساد جانش را از دست داد ، و بعد از این که جان سالم به در بردم و به عمان آمدم ، می فهمم که ارزشش را داشت و حالا دیگر ترسی از مرگ ندارم چون که مرگ در آخر برای همه ما هست .