نگام ، اجتماعی _ عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با اعتقاد بر این که تاریخ از ورود نهاد روحانیّت به مسایل اقتصادی و بنگاهداری خاطرهی خوبی ندارد، گفت: ورود روحانیت به مسایل اقتصادی، قداست این نهاد را فرو کاسته است.
مهراب صادقنیا، در گفتوگو با شفقنا با بیان این که هیچ چیز به اندازهی فساد نمی تواند خانهی امید یک ملّت را ویران کند، اظهار کرد: موریانهی فساد برای هر ملّتی نتیجهای جز بدگمانی به ساختار سیاسی و اجتماعی و بیاعتمادی به خود و پیشینهاش نخواهد داشت. بدترین نوع فساد، نوع سیستماتیک آن است؛ به این معنا که سیستمها به دلیل خالی بودن از ارزشهای اخلاقی و انسانی گرفتار وضعیّتی میشوند که افراد سالم نیز نمیتوانند بدون پیراستگی از فساد فعّالیّت کنند.
او ادامه داد: رفیقبازی، تبارگرایی، خانوادهگرایی، تجارت نفوذ و رانت، رشوه و پارتیبازی، ناشایستهسالاری، تجملگرایی، زیادهروی هژمونی ساختار و در مجموع بیاخلاقیهای ساختاری، سالمترین افراد را نیز در معرض تبدیل شدن به تبهکارانِ حرفهای قرار میدهد. اگر چه معنای فساد در هر جامعهای تا اندازهای میتواند متفاوت باشد؛ اما برخورد با آن برای هر ملّتی یک دغدغهی اساسی است. با این حال، برای ملّتی که به نام دین و با اعتماد به ارزشهایی که روحانیان و مبلّغان دینی ترویج و تبلیغ میکردند، انقلاب کرده است و برای به ثمر نشستن این انقلاب، جوانان خود را تقدیم کرده است، دغدغهی عمیقتری است.
ملّت حق دارد از رهبران روحانی خود بپرسد آرمانشهر وعدهدادهشده، در چه حالی است
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این ملّت همواره حق دارد از رهبران روحانی خود بپرسد که آن آرمانشهری که وعده داده میشد، در چه حالی است. همچنین حق دارند از آنها بپرسند که سهم ما و شما در پاسداری از آن آرمانشهر و پیدایش وضعیّت موجود چیست.
تجربهی تاریخی ملّت ایران از دغدغههای فرهنگی روحانیّت آکنده است
او در ارزیابی مواجههی روحانیّت با فساد گفت: راستش را بخواهید تجربهی تاریخی ملّت ایران از دغدغههای فرهنگی روحانیّت آکنده است. مردم، لحن تند امامان جمعه را در مبارزه با آنچه بیبندباری است شنیدهاند و بسیجِ تمام امکانات برای جلوگیری از برگزاری یک کنسرت در بسیاری از شهرها را دیدهاند. این مردم به یاد دارند که وقتی اکبر عبدی در فیلم آدم برفی نقش یک زن را بازی میکرد، چه بلبشویی شد و روحانیان تا چه اندازه نسبت به آنچه فساد میپنداشتند، انرژی صرف کردند. مراجع بزرگوار تقلید با ورود بانوان به ورزشگاهها به استناد این که میتواند مقدمهی فساد باشد، به صورت جدّی مخالفت کردهاند و دولتی ها نیز خود را ملزم به رعایت آن دانستهاند.
او ادامه داد: هنوز هم به یادمان است که لوگوی یک روزنامه چگونه به بهانهی این که میتواند موهِم زنی رقصان باشد سبب شد که بسیار عالمان حوزه بیانیه دهند یا کف زدن شماری دانشجو به بهانهی دوّم خرداد در ماه صفر، در قم تظاهراتی به راه انداخت که روزنامهی کیهان آن را بیست میلیونی دانست. به این همه اضافه کنید که حساسیّت به مسایل فرهنگی به گونهای است که گشت ارشاد همواره مورد تأکید و حمایت علمای حوزه بوده است.
وقتی پای مفاسد سیاسی و اقتصادی به میان میآید، حساسیت زیادی از روحانیان نمیبینیم
صادقنیا با تأکید بر این که این همه حساسیّت را طبیعی و محترم میدانم، اظهار کرد: امّا در نقطهی مقابل وقتی پای مفاسد سیاسی و اقتصادی به میان میآید، چیز زیادی از روحانیان نمیبینیم یا بهتر است بگویم کمتر میبینیم. این واقعیتهای تاریخی ممکن است به جامعهی ایران گوشزد کند که گویی روحانیان آن اندازه که نگران وضع حجاب یا مسایل معطوف به عفاف زنان هستند، دلمشغول اوضاع فساد سیاسی و اقتصادی جامعه نیستند. واقعیّت آن است که ممکن است این ایراد تا اندازهای درست باشد، اما خالی بودن (به نسبت برخوردی که با وضعیّت فرهنگی داشتهاند) حافظهی تاریخی ملت از برخورد شدید روحانیت با مفاسد سیاسی و اقتصادی به دلیل موافقت مرجعیّت و روحانیان با این گونه مفاسد نیست. چه این که هر گاه این مفاسد آشکار شدهاند، علمای حوزه موضعگیری کردهاند.
او تصریح کرد: با این همه، از آنجا که حوزه به صورت طبیعی دغدغههایی بیشتر فرهنگی دارد، به این قلمرو حساستر است و به محض مشاهدهی نابسامانی فرهنگی واکنش نشان داده است. در عین حال در امور سیاسی و اقتصادی به دلیل پنهان بودن بیشتر مفاسد و نیز عدم اشرافی که نوعاً در میان حوزویان در این امورات وجود دارد، حساسیّت کمتری دیدهایم.
روحانیّت برای مبارزه با فساد باید از خودش آغاز کند
تمام سرمایهی اجتماعی نهاد روحانیّت در پیراستگی از فساد بوده است
این استاد دانشگاه با بیان این که روحانیّت برای مبارزه با فساد باید از خودش آغاز کند، اظهار کرد: واقعیّت آن است که درست یا غلط، تراکم اخلاق و «بیفسادی» نزد روحانیّت بیشتر است. به این معنا که مردم از روحانیّت انتظار بیشتری دارند که اخلاقی باشند و خود و بستگانشان از فساد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به دور باشند. این انتظار بیجایی نیست. تمام سرمایهی اجتماعی نهاد روحانیّت در این پیراستگی از فساد بوده است و اگر این نهاد، نفوذ کلامی داشته، دقیقاً به همین دلیل بوده است که مردم آن را نسبت به دیگر نهادهای اجتماعی منزّه میدانستهاند.
او با تأکید بر این که رابطهی سرمایه و منزلت اجتماعی روحانیّت با پارسایی و پرهیزگاری کاملاً مستقیم است، گفت: به هر میزانی که این نهاد پیراستهتر باشد، از منزلت اجتماعی بالاتری نیز برخوردار است. همانگونه کمترین سیاهی در یک پارچهی سفید به چشم میآید و آزاردهنده است، کمترین چیزی که میتواند فساد تصوّر شود، برای روحانیان بد، بزرگ، آزاردهنده و خلاف انتظار است. از این نظر روحانیان باید هزینهی این سرمایه و منزلت اجتماعی را با نوعی محرومیّت نسبی پرداخت نمایند. آنها باید قبول کنند بسیاری از چیزها که برای دیگران رواست، برای آنان نارواست و بسیاری از کارها که برای دیگران فساد شمرده نمی شود، برای آنها در شمار مفاسد است.
صادقنیا در ادامهی توصیهها به روحانیت خاطرنشان کرد: آنها باید خود را از بسیاری خواهشهای مباح محروم کنند تا مبادا کسی تصوّر کند فسادی در آنان رخ داده است. در حالی که شمار بسیاری از شهروندان جامعهی ما با بیکاری و فقر دست و پنجه نرم میکنند، کافی است که یک روحانی یا بستگانش، خانه یا ماشین آنچنانی داشته باشند و در حالی که یک کار اداری کوچک، نفس خیلیها را بند می آورد، کافی است یک روحانی یا بستگان او بدون مشکل و روان، کارشان را پیش ببرند. این امورات، روحانیّت را در موضع اتهام قرار میدهد.
روحانیّت برای آن قرار داشتن در صف اول مبارزهی با فساد، باید فاصلهی خود را با مردم از بین ببرد
او تأکید کرد: نتیجه آن که روحانیّت برای آن که همچنان در صف اول مبارزهی با فساد باشد، باید فاصلهی خود را با مردم از بین ببرد؛ میان مردم باشد؛ متوسط آنها و بلکه پایینتر از متوسط آنها زیست کند و مراقب خود و فرزندانش باشد که خدایی ناکرده گرفتار اشرافیّت نشوند.
تاریخ از ورود نهاد روحانیّت به مسایل اقتصادی و بنگاهداری خاطرهی خوبی ندارد
ورود روحانیت به مسایل اقتصادی، قداست این نهاد را فرو کاسته است
صادقنیا با بیان این که تاریخ از ورود نهاد روحانیّت به مسایل اقتصادی و بنگاهداری خاطرهی خوبی ندارد، گفت: بهویژه این که با ورود روحانیت به عرصهی حاکمیّت و مدیریت اجتماعی، هر نوع فعالیّت اقتصادی ممکن است توسط تودهی مردم، نوعی رانتخواری و ویژهخواری تصوّر شود. به همین دلیل بهتر است روحانیّت از هر نوع فعالیت اقتصادی پرهیز داشته باشد. شواهد فراوانی در دست است که ورود روحانیت به مسایل اقتصادی، قداست این نهاد را فرو کاسته است.
او با تأکید بر این که روحانیّت باید نسبت به وضعیّت بیرون از خود نیز حساسیّت بیشتری در مورد بحث مبارزه با فساد داشته باشد، گفت: همانگونه که امام خمینی (ره) فرمودند ما با هیچ کس عقد اخوّت نبستهایم. خطا از هر کسی باشد خطاست، فساد از هر کسی که باشد، فساد است. روحانیّت نباید خود را تا مرز یک حزب سیاسی و اجتماعی فرو بکاهد و مجبور باشد که از دین و اخلاق برای موفقیّت و کامیابی اعضای خود هزینه کند. آزادمنشی روحانیّت میتواند این نهاد را در مبارزه با فساد موفقتر از پیش بدارد. روحانیّت آموزگاران اخلاق و دین هستند و این دو با هیچ فسادی جمع نمیشوند؛ به همین دلیل نهاد روحانیّت نباید در برابر فساد هیچ کس در هیچ مرتبهای کوتاه بیاید و باید از پارسایی، دین، اخلاق و عدالت را مطالبه کند.
این استاد دانشگاه با اعتقاد بر این که با همهی مشکلاتی که مردم ما دارند، دین و نهاد روحانیّت همچنان از محبوبیّت و سرمایهی اجتماعی بالایی در جامعهی ما دارد، اظهار کرد: به همین دلیل در وضعیّتهای غیر اجتماعی، انتظار مردم از این نهاد بالاتر و بیشتر است. در این شرایط، حوزههای علمیه باید در کنار مردم باشند، با آنها همدلی کنند، خواستههای مردم را از حاکمیّت بخواهند و دنبال کنند. حوزهها باید خود را نمایندهی مردم در برابر مسوولان بدانند. نکتهی مهمتر این که اگر نمیتوانیم فقر مردم را کاهش دهیم یا از درد و رنجشان بکاهیم، دست کم حوزههای علمیّه باید کاری کنند که تحمل این درد و رنج برای مردم آسانتر باشد. مردم اگر احساس کنند روحانیت درد آنها را میفهمند و با آنان هم دردند، سادهتر میتوانند درد خود را تحمل کنند.