به عنوان یکی از همکاران مجموعه نگام ، پیش از آنکه با خود دکتر پوران ناظمی به طور مستقیم آشنا شوم با دلنوشته ها و دغدغه های انسانی و ایرانی و نگران و دلسوزانه اش در قالب یک قلم بسیار قوی و شرافتمند و توانا آشنا شدم.
در نوشته هایش زنی را دیدم که پا به پای مردم و ایران دربندمان و بیشتر از آنها در حال دردکشیدن و غصه خوردن است.
شرافت و بزرگواری و مناعت طبعش را میشد در کلمه به کلمه نوشته ها و دلنوشته هایش دید و به وجود چنین بانوی استوار و آگاه و دلیری افتخار کرد.
شماره اش را بواسطه از دوستان داخل کشور گرفتم.
مهربان تر و وسیع تر و شگرف تر از آن بود که تصور می کردم
دغدغه اش مردم و کشور بودند، مثل خیلی ها ادای مبارز بودن را در نمی آورد.
بغض ها و گریه های مداومش را که بواسطه درد و غم مردم و کشور بود بارها شنیدم و دیدم و شانه های مردانه ام در زیر هجوم این همه وطن پرستی و نوع دوستی به لرزش افتاد و پا به پای ایران و مردم و خانم دکتر ناظمی گریستم.
بارها در خلال صحبت هایش و به طور غیر مستقیم به من درس بهتر بودن و انسان تر بودن داد و جوانی و جهلم را هیچگاه به رویم نیاورد.
پوران ناظمی نمونه واقعی یک زن مبارز و آزادی خواه و وطن پرست است.
زنی که از خواب و خوراک و سلامتی و تندرستی اش برای بهتر شدن حال مردم مایه می گذاشت.
پوران عزیز چند روزی است که بواسطه دفاع از مظلوم و آزادگی اش در بند دژخیمیان زمان گرفتار شده و نگران حال و وضعیتش هستیم.
به آنان که پوران و بقیه وطن پرستان واقعی را در بند کرده اند قاطعانه هشدار میدهم که بزودی کاخ های ظلم و ستم حکومت شیطانی اشان را بر سرشان خراب خواهیم کرد و جشن آزادی میهن و یاران دربندمان را در گوشه گوشه این خاک مقدس و دردکشیده بر پا خواهیم کرد.
قطعا پوران ناظمی استواروسربلند از این دام و بلا بیرون خواهد آمد و با صلابت تر از همیشه برای آزادی میهن مبارزه خواهد کرد.
قطعا با او ایرانمان را از چنگ شیاطین بیرون خواهیم آورد و نغمه عشق و شادی و آزادی را فریاد خواهیم زد.