نگام ، اقتصادی _ زهرا کریمی موغاری، اقتصاددان و استاد دانشگاه مازندران در تحلیلی از وضعیت موجود کشور از گسترش فقر در میان شاغلان سخن گفته و به موازات آن به پیامدهای افزایش مشاغل غیررسمی که وی آن را “خطرآفرین” برای جامعه خوانده، پرداخته است.
سارا آکالین _ کریمی در اظهاراتی بسیار مهم به خبرگزاری “ایلنا” گفته است “کارخانههایی هستند که گاه دولت هم از آنها حمایت کرده؛ اما مشکلشان حل نشده است. ماهها دستمزد کارگران به تعویق افتاده؛ اعتراضات کارگری در کشور روندی فزاینده به خود گرفته است؛ تداوم این وضعیت به معنی آن است که افرادی که بیکار میشوند، باید یک جایی دنبال کار بگردند و چون سرمایهگذاری و گسترش فعالیتهای اقتصادیِ مولد، شکل نمیگیرد، در نهایت بسیاری از افراد بیکار شده، ناگزیر مشاغل موقت با مزدهای پائین را خواهند پذیرفت. یعنی باید منتظر افزایش مشاغل غیررسمی باشیم. در صورت تداوم مشکلات کنونی، در آینده اشتغال غیررسمی افزایش خواهد یافت و سهم بیشتری از شاغلان را جذب خواهد کرد”.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد “امروزه یکی از مسائل بسیار جدی ما، گسترش فقر در میان شاغلان است؛ در مناطق شهریِ کشور، بیش از ۶۰ درصدِ فقرا، شاغل هستند؛ یعنی با وجود اینکه صاحب شغل هستند، نمیتوانند هزینههای زندگی خود را تامین کنند. امسال حداقل مزد حدود یک میلیون و دویست هزارتومان است. یک خانواده چهار نفره، چطور میتواند با این مزد زندگی کند؟ هرچند برای افزایش نرخ رشد جمعیت حتی خانوادهها ترغیب میشوند که سه فرزند داشته باشند؛ اما یک خانوار سه یا چهار نفری، اگر مستاجر باشد، اگر فرزندانش، بزرگ باشند، اگر حداقل یکی از فرزندان، دانشجوی دانشگاه آزاد باشد، کلاهش پس معرکه است، نمیتواند با حداقل مزد، زندگیِ بخورونمیر داشته باشد. به علاوه، حداقل مزدِ قانونی عموما به نیروی کار در شرکتهای بزرگ پرداخت میشود؛ در خیلی از کارگاههای کوچک، همین حداقل هم به کارگر پرداخت نمیشود. به همین جهت فقر در میان شاغلان گسترش یافته و آسیبهای اجتماعی جدی در پی داشته است”.
او همچنین از بعد دیگر این مساله و نگرانی های ناشی از آن سخن گفته و افزود: بحث اصلی و نگرانی جدی در شرایط فعلی این است که سهم زنان در این مشاغل غیررسمی بیشتر از مردان است و همین مساله، یک زنگ اخطار است؛ اگر زنی که سرپرست خانوار است شغلی داشته باشد و ماهی ۴۰۰-۵۰۰ هزار تومان مزد بگیرد؛ هیچ راهی برایش باقی نمیماند جز اینکه بخشی از هزینههای زندگی را از منابعِ «دیگری» تامین کند؛ چنین وضعیتی ممکن است به تنفروشی و فحشا یا مشارکت در معاملات مواد مخدر و یا خلافکاریهای دیگر منجر شود. در این شرایط پرتنش، «خشونت» هم در خانوادهها افزایش پیدا میکند.
کریمی موغاری گفت: همه آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر است و وقتی شرایط اقتصادی به گونهای باشد که بیکاری، مشاغل غیررسمی، و مزدهای پایین، و به تبع آن فقر افزایش یابد، مشاغل غیرقانونی و به تبع آن، آسیبهای اجتماعی نیز بیشتر خواهد شد.
او در ادامه به وضعیت تعطیلی کارخانه ها پرداخت و گفت در سالهای گذشته، تولید داخلی به شدت آسیب دیده است؛ کارخانههای قدیمی و خوش سابقهای مثل «ارج»، «آزمایش» و «آبسال» همه به شدت آسیب دیدهاند؛ اگر بخواهیم این وضعیت را آسیبشناسی کنیم، به عوامل متعددی برمیخوریم؛ تکنولوژی کهنه و بهروز نشده، هزینههای بالای سربار تولید و مجموعه عوامل زیرساختی دیگر موجب شده که این کارخانهها قدرت رقابتی خود را از دست بدهند و نتوانند به فعالیت تولیدی خود ادامه بدهند. در این بین، ورود کالای قاچاق هم مزید بر علت و عامل تاثیرگذاریست. در مجموع، اینکه بازار کار «خراب» است و نمیتوان جلوی اشتغال غیررسمی را گرفت، یک واقعیت بدیهیست. در ادبیات اقتصادی، بازار کارِ غیررسمی به «اسفنج» بازار کار تعبیر شده؛ مثل وقتی که آب در سفرهی غذا میریزد و با یک اسفنج این آب را جمع میکنید، اشتغال غیررسمی هم حکم اسفنج بازار کار را دارد. فردی که بیکار است و خانوادهاش با فقر دست و پنجه نرم میکند، باید از هر طریق که شده، درآمد کسب کند؛ «کارگر غیررسمی» هر کاری که بتواند میکند؛ دستفروشی، بنایی، نقاشی ساختمانی و هزار جور شغل دیگر؛ این رویهای طبیعیست؛ مردم نمیتوانند مدت طولانی بیکار باشند.
با اینهمه این استاد دانشگاه در حالی از افزایش تجمعات کارگری که به دنبال تعطیلی کارخانه های نام برده بیکار شده اند و یا ماهها موفق به دریافت حقوق خود نشده اند، سخن گفته که چندی پیش در تجمعی گسترده صدها تن از کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی سراسر ایران، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران، کارخانه نیشکر هفت تپه، کارخانجات کاشی و سرامیک حافظ در تهران و استان های خوزستان و فارس ایران تظاهرات کردند.
علی عبادی، دبیرکل حزب مستقل کار در آن برهه با اظهار تاسف از اینکه نه تنها تاکنون حمایتی را از دولت خود ندیدهایم بلکه شرایط حل مشکلات نیز ایجاد نشده است، گفت: مشکلات، اعتصابات و درگیریهای هر روزه نیز زاییده همین مسائل است که متاسفانه در بخش اعظم آن دولت نقشآفرینی میکند و استخوان را به زخم میرساند.