پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️سهند ایرانمهر
امروز عکس لوان جاگاریان و سایمون شرکلیف سفرای روسیه وانگلیس در سفارت روسیه وبر پلههای تاریخی کنفرانس تهران دستبه دست شد
در کنفرانس تهران بود که طرح عملیات نهایی برای درهم شکستن نیروی مقاومت آلمانیها تهیه شد. طرح ایجاد جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکایی، انگلیسی، کانادایی و فرانسه آزاد در سواحل نورماندی فرانسه در ۱۶ خرداد ۱۳۲۳ و ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی در تیر ۱۳۲۳ از جمله مسائلی بود که در این نشست تصمیمگیری
شد.
شاید نگاه سفیر روسیه که بازیگردان این بازی است یادآوری نوستالژیک نقشی باشد که در زمان جنگ به عنوان سنگر آخر مقاومت در جبهه شرق ودر برابر فاشیسم تلقی میشد و خیلی زود به عنوان یکی از ابرقدرتهای جهان بعد از جنگ دوم جهانی، عرض اندام کرد، شاید هم یاد آوری آن سخن طنزآمیز چرچیل در مورد قدرت دوباره برخاسته روسیه برای فتح جهان باشد:
چرچیل : می گوید این ترس وجود دارد که ممکن است این احساس پیدا شود که سه دولت بزرگ می خواهند بردنیا مسلط شوند. اما کی اندیشه چنین تسلطی را در سر دارد؟ آیا ایالات متحده چنین اندیشه ای دارد؟ نه، فکرش را هم نمی توان کرد (پرزیدنت خندید و ژست فصیحانه ای بخود گرفت) . آیا بریتانیا چنین اندیشه ای دارد ؟ نه ، اینبار هم [ چرچیل خندید و ژست فصیحانه ای بخودگرفت ) بنابر این دو قدرت عاری از ظن می باشند. حالا سومین قدرت. یعنی اتحاد جماهیر شوروی باقی میماند. لذا این شوروی است که کوشش بر تسلط جهانی دارد؟(خنده عموم )یا اینکه چین است که سودای تسلط بر جهان دارد ؟ ([خنده عموم ). این کاملا روشن می باشد که صحبت از سودای تسلط بر جهان بی معنی است . نمی توان حتی يك كشور بزرگ را نام برد که بخواهد بر دنیا تسلط یابد .
{منبع: اسناد کنفرانس های تهران، یالتا و پوتسدام
ترجمه حسن مفیدی}
با یکدرجه تخفیف میتوان اینگونه برداشت کرد که روسیه دوست دارد با ارجاعی تاریخی از منظر ایرانیها هنوز بازیگری در قد وقامت بازیگران غربی چون آمریکا و همپیمان سنتی آن درنظر گرفته شود که به فرض مذاکره وعادیسازی رابطه با غرب هم باز گریزی از آننیست. تصور همپیمانی مستحکم غرب و روسیه دورترین دریافتی است که میتوان از تصویر داشت زیرا در همان مقطع کوتاه جنگ نیز استالین بارها در مذاکرات منجمله در همین تهران نشان داد که نه تنها به رقبای خود اطمینان ندارد که اصولا نگاه روسیه به جهان از همتایان غربیاش متفاوت است بالاخص انجا که استالین از آلمان و آینده درخشانش گفت و چرچیل، آلمان را تمام شده دانست:
چرچیل: در جلسه آینده مسایل سیاسی را بررسی خواهیم کرد و همچنین آینده آلمان البته اگر آینده ای داشته باشد.
استالین: بله حتما،ضمنا؛ آلمان،قطعا آینده دارد.
{منبع پیشین}
بدبینانهترین دریافت، القای تصور دستهای پنهان خارجی است که همچنان دور از اطلاع ایرانیها سکان هدایت جهان و ایران را در دست دارند.
اولین خبر مربوط به کنفرانس تهران پس از عزیمت رهبران متفقین به کشورهایشان، توسط سهیلی در جلسه مشترک هیأت دولت، نمایندگان مجلس و سران لشکری و کشوری در روز ۱۰ آذرماه منتشر شد. سهیلی در این جلسه میگوید “ابتدا از طریق کاردار شوروی در تهران در جریان برگزاری این اجلاس در تهران قرار گرفتم… روز ۴ آذر استالین و روز پنجم آذر روزولت و چرچیل بدون حضور شاه ایران وارد تهران شدند. کنفرانس مشترک آنان روز ۶ آذر شروع شد. روز هفتم آذر نشست محرمانه آنان در سفارت شوروی جریان داشت، روز نهم این نشست خاتمه یافت و اعلامیه مشترک آنان منتشر شد و روز دهم رهبران هر سه کشور از ایران خارج شدند
این تصویر ایران منفعل و قدرتهای موثر خارجی، آن تصویری است که سابقه تاریخی ایران و خاطرات تلخ ایرانیان بیش از هر تصور دیگری آماده پذیرفتن آن است. اگر قصد سفیر روسیه تقویت این نگاه با استعانت از کاتالیزور آن باور دیرین « کار کار انگلیسیهاست» باشد تا حد زیادی در این تلاش خود موفق بوده است، خطای راهبردی این نگاه اما آنجاست که هرچند زمام سیاست خارجی در دست حاکمان است اما در نهایت مردم به عنوان پایه دیپلماسی عمومی، نقشی موثر دارند و جهتهای اصلی تاریخ بدست آنان تعیین میشود چنانکه دستکم در ماجرای قتل گرییایدوف بر اثر بینزاکتی خود وی و هیجان کور مردم برانگیخته شده، دولت روسیه تا مدتها دریافت که نمیتوان با ذهن و روح یکملت بیمحابا بازی کرد و باز همین کشور به خوبی میداند که صاحبان صندلی خالی داخل کادر عکس بر اثر کدام بیمبالاتی اکنون باید شاهد فیگورهای تصنعی سفیر روسیه در قاب ترکخورده تاریخ باشند!