✍️ مدیر کانال تحلیل اجتماعی
۱- ? در هنگام جنگ وضعیت فوق العاده است و شرایط عادی نبوده وهر اتفاقی ممکن است بیفتد. مردم انتظار هر اتفاقی را میکشند و لذا اقدامات حتی غیر مجاز و غیر لازمحکومت ، مجاز و مشروع شمرده میشود.
۲- ? در هنگام جنگ امکان کنترل همه چیز مجاز بوده و آزادیهای فردی و اجتماعی محدود میشود. جنگ بهانهای برای کنترل رقبای حکومت و گاهی برای یکدست کردن سلیقهها مطابق میل حکومتها خواهد بود.
۳-? در هنگام جنگ اقتصاد جنگی در دست سیستمی خاص قرار میگیرد که برای تحکیم وضعیت زندگی و شرایط آنان بسیار مغتنم است!
فقط در جنگ است که عدهای رشد قابل توجهی از نظر سود حاصله میرسند.
۴- ? جنگ میتواند وضعیت روحی و روانی برخی از اکثریت مردم را در شرایط انفعال قرار داده و برای گذران زندگی به ابتداییترین نیازهای خود، هر عمل نامناسبی را انجام دهند.
این موضوع برای حکام تمامیتخواه یک فرصت طلاییست!
۵- ? در شرایط جنگی حکومتها برای بقاء خود به انواع اقدامات دست مییازند، لذا در شرایط بحران مردم عادی را به انحاء مختلف دستآویز اهداف جنگی میکنند!
۶- ? در زمان جنگ حکام و طبقهٔ اشراف و مقامات و صاحبان پست و موقعیت هیچگاه خود را در خطر نمیاندازند و برای خود امکانات زیست رفاهی در شرایط جنگ را بنحو خاصی مهیا و آسیبی به آنان نمیرسد!
۷- ? در صورت پیروزی که با هیجان و شور عمومی مردم برای دفاع ملی ممکن است همراه باشد، خود را قهرمان جنگ و در صورت شکست زمین سوخته برای حریف باقی میگذارند که به درد هیج کس نخورد و خودشان (طبقهٔ حاکم) در جایی که زمینهٔ زندگی برای چنین مواقعی مهیا کردهاند اقامت میکنند.
۸- ? در موقعیت جنگی روح و روان یک ملت در معرض آسیب های متعددی قرار میگیرد که گاهی مجبور به تحمل حقارت و تقبل زندگی پست میشوند. مردمی بدون آیندهٔ روشن فقط به زنده ماندن در همان حال خود توجه دارند و از سایر امور غافل میشوند.
۹- ? در هنگام جنگ تمام اقتصاد در خدمت جنگ خواهد بود؛ در چنین مواقعی افراد سود جو فرصت را مغتنم شمرده و در ارائهٔ خدمات فاقد کنترل و نظارت استاندارد به اجناس تقلبی و فاقد کیفیت معمولی روی میآورند و فضای انحصار نیز موجب ایجاد فساد های اقتصادی عجیب و غریب میشود.
چنین شرایطی کعبهٔ آمال سودجویان بی اخلاق و فرصت طلب خواهد بود، به عبارت دیگر زالو صفتان در شرایط رقابتی و عادی نمیتوانند سودی که از راه تقلب و رانت موقعیت جنگی بدست میآورند را تصاحب کنند، لذا همواره از جنگ حمایت میکنند.
۱۰- ? حاکمانی که در معرض انتقادات و اعتراضات داخلی باشند جنگ را فرصتی برای سرکوب و خارج کردن رقبا از گود سیاست و منصب دانسته و با ایجاد جو هیجانی جنگی در حقیقت برای بقاء حکومت خود تلاش میکنند! جنگ بهترین وسیلهٔ گریز از توزیع قدرت و خوداری از اصلاحات داخلی برای مستبدهاست.
۱۱- ? حکومت بر مردمی که شرایط بد و انفعالی و دارای نیازهای ابتدایی زندگی هستند بسیار آسانتر از مردم فعال و کوشا و دارای روحیهٔ ارتقاء سطح زندگی و سرزندگی هستند، میباشد. حکومتهای فاقد آزادی و دمکراسی دارای مردمانی منفعل و ضعیف و نیازمند هستند؛ چنین موجوداتی برای لقمهٔ نانی، رقابت غیر اخلاقی در جهت نزدیک شدن به پیرامون حاکمیت مجبور می گردند و همین موجب تحکیم حکومت استبدادی میگردد.