✍️سلمان موسوی
قریب به دو سال پیش ناخوانده مهمانی با توشه ی رنج و غم وارد شد که با حضورش دلهره و اضطراب به همراه داشت .
هر از گاهی با نقابی دیگر بر ما هجوم میآورد گاهی با صورت چینی یا هندی و گاهی با انگلیسی یا برزیلی…
هر چه بود با قدرتِ علم و آموخته هایمان او را به آخرین نفس هایش کشاندیم.
گرچه ویروس کرونا که سلامت جسم و جان را تهدید میکرد در حال تاراندن از زندگی بشر امروز میباشد اما کشور ما ظهور ویروسی را در خود میبیند که معنا زیستن ، هویت و آزادی ما را نشانه رفته است .
کرونای سیاسی ویروسی ست که سالهاست حیات اجتماعی و مدنی ما را تهدید می کرد و ما غافل بودیم اما این روزها جهش یافته و با آثار تخریب بیشتری آمده و با علائمی چون خودکامگی ،خشونت گفتاری، سلب نمودن حقوق فردی ، تهدید آزادی ، نادیده انگاشتن مشروعیت مشارکتی ، خطر تک گویی و ظهور گفتمان مستبدانه ای را با خود دارد.
ویروس کرونا به ما فراوان آموخت…
آموخت برای زدودن جامعه از هر پلیدی باید همبستگی و مشارکت همگانی را آغاز کرد…
آموخت که حیات ما و رهایی از چنگال بیماریها در همدلی و شفقت با دیگری است …
آموخت آزادی و رهایی ما بسته به آزادی و رهایی دیگری است …
آموخت شکست دادن آفت های اجتماعی جز با اخلاق شهروندی و حضور آگاهانه امکانپذیر نخواهد بود…
آموخت با مسئولیت پذیری به دنبال خیر عمومی باشیم تا خیر فردی محقق شود …
آموخت که با سکوت و بی تفاوتی ، دایره ی تهدیدها و محدودیت ها تنگتر می شود
آموخته های خود را در گستره ی عمومی برای عبور از هر آفتی بکار گیریم