✍️حسین ثنایی نژاد
این روزها فعالان سیاسی به شدت سرگرم رایزنی و رقابت درون و و برون حزبی برای انتخاب کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستند. حداد عادل از جامعه روحانیت مبارز گله مند است که آنها میخواهند محور باشند و عطریان فر با مطرح کردن ظریف، نقش پدرسالارانه حزب کارگزاران سازندگی را نفی گفتاری می کند. آن یکی دیگر هم سفرهای رئیسی را به استان ها انتخاباتی می خواند و دهقان و قالیباف در رقابت برای جلب نظر سپاهند. ضرغامی و بذرپاش هم که خودشان خودشان را مطرح می کنند.
همه اینها به گونه ای ادبیاتشان را تنظیم می کنند که منتقد وضع موجود و خواهان آزادی های بیشتر و عوام پسند به نظر آیند. این رفتار بدین خاطر است که این فعالان سیاسی گمان می کنند با همان فرمول هایی که خاتمی، احمدی نژاد و سپس روحانی از مردم رای گرفتند می توانند در ۱۴۰۰ نیز مردم را به سمت خود متوجه سازند.
اما مشکل اینجاست که جامعه تغییر کرده است. مشکلات ناشی از تحریم ها و سو مدیریت ها و اتفاقات ناگواری مانند برخوردهای آبان ۹۸ و ماجرای هواپیمای اوکراینی بی اعتمادی سنگینی را بر جامعه حاکم کرده است که نتیجه آن به روشنی در انتخابات سال گذشته مجلس دیده شد.
مشکل امروز مردم دیگر نه آزادی های اجتماعی است که کسی بخواهد با صحبت از آنها دل مردم را به دست آورد، نه یارانه است که وعده یارانه ای با مبلغ بیشتر آنها را بفریبد و نه حتی حصر محصورین که کسی بیاید و بگوید من حصر را برمی دارم و مردم را به سمت خود بکشاند. حضور کاندیدای زن هم چاره ساز نیست!
مشکل مردم باور و اعتمادشان است. اکنون جامعه به سختی می تواند حرف کسی را باور کند. حتی دشوار است که افراد و احزابی بتوانند آنها را با وعده و وعید به پای صندوق ها بکشانند، چه رسد به جلب اعتمادشان برای رای دادن به فرد خاصی.
اگرچه هستند طیف هایی که از نیامدن مردم به پای صندوق ها بیشتر سود می برند و اتفاقا امیدشان همین است که با نیامدن اکثریت مردم برای رای دادن بتوانند با تکیه بر رای اقلیت ثابت خود، کاندیدایشان را به پاستور بفرستند و هدفشان نه جلب نظر مردم که قبضه قدرت اجرایی کشور است.
اما و هزار اما که نیامدن مردم به پای صندوق های رای در شرایط شکننده اقتصادی و سیاسی امروز، به ویژه اگر مسئله برجام با آمریکا حل نشود، می تواند اساس امنیت جمهوری اسلامی را خدشه دار کرده و دولت آینده را در مواجهه با مشکلات کمر شکن کاملا ناتوان سازد.
بنابراین فعالان سیاسی باید قبل از دعوا بر سر انتخاب کاندیدا به این بیاندیشند که چگونه می توان مردم را متقاعد به رای دادن کرد! کاری که بعید است بدین سادگی قابل انجام باشد.