پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با اشاره به سخنان روز گذشته رئیس جمهور و با عنوان آقای رئیسجمهور پائیز سیاه در انتظار است نوشت: دیروز رئیسجمهور روحانی، جمعبندی تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا درباره عزاداری محرم را اینگونه اعلام کرد: برگزاری عزاداریهای محرم حتماً و رعایت پروتکلهای بهداشتی قطعاً.
اگر جمع کردن میان عزاداریهای محرم و رعایت پروتکلهای بهداشتی امکانپذیر باشد، این تصمیم را باید ستود، ولی متاسفانه چنین چیزی امکانپذیر نیست. این واقعیت را تجربه دو سه ماه گذشته در زمینه برگزاری عروسیها، مجالس ختم، مسافرتها، حضور در مساجد، نمازهای جمعه، رستورانها، تالارها، سفرهای درونشهری و برونشهری با مترو، اتوبوس و هواپیما، رفع محدودیت از پاساژها، بازارها و… به اثبات رسانده است. اینکه مهار کرونا بعد از موفقیتهای اولیه از کنترل ستاد ملی مقابله با کرونا خارج شد و مرگ و میرهای روزانه از ۳۴ نفر در پنجم خرداد به بالای ۲۲۰ نفر در تیرماه رسید به دلیل همین رفع محدودیتها بود.
این روزها از یک طرف مسئولین وزارت بهداشت از مردم میخواهند به شهرهای زیارتی سفر نکنند، در تجمعات حاضر نشوند، مراسم عروسی برگزار نکنند، برای افراد فوتشده مراسم تشییع و تدفین و عزاداری جمعی برگزار نکنند و از طرف دیگر ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم میگیرد مراسم عرفه هرچه باشکوهتر برگزار شود و در محرم و صفر هم عزاداریهای پرشور داشته باشیم البته با رعایت پروتکلهای بهداشتی! همین سخن را هنگام برداشتن محدودیتهای کرونائی در خردادماه از آقای رئیسجمهور و سایر مسئولین ستاد ملی مقابله با کرونا بارها شنیدیم، ولی نتیجه عملی آن این شد که کنترل و مهار کرونا از اختیار ستاد خارج شد و آمار ابتلاء و مرگ و میر به رقمهای بیسابقه رسید بطوری که مسئولین بیمارستانها و مراکز بهداشتی اکنون از کمبود تخت، فرسوده شدن کادر درمانی و سایر مشکلات مربوط به درمان بیماران کرونائی سخن میگویند و اعلام خطر میکنند.
همین دیروز که آقای رئیسجمهور مجوز برگزاری عزاداری محرم را صادر کردند، وزارت بهداشت ۱۲ استان را در وضعیت قرمز و ۱۳ استان را در وضعیت هشدار اعلام کرد. به عبارت روشنتر، از ۳۱ استان کشور ۲۵ استان به صورت جدی درگیر کرونا هستند و اینطور نیست که بقیه استانها کاملاً سفید و بیمشکل باشند.
در چنین وضعیتی معلوم نیست چرا آقای رئیسجمهور توصیه اکید میکند عزاداریهای محرم با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار شود. پروتکلها طبق توصیه وزارت بهداشت عبارتند از زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی، شستن دستها و عدم حضور در اجتماعات. اگر بخواهیم بدون مجامله سخن بگوئیم باید اعتراف کنیم امکان رعایت هیچیک از این چهار مورد در عزاداریها وجود ندارد. بهویژه آنکه در هوای گرم تابستان استفاده از ماسک و تحرکات مربوط به عزاداری، با توصیههای اعلام شده سازگاری ندارند. نتیجه این میشود که به خاطر انجام یک امر مستحب، سلامت جامعه به خطر میافتد و بسیاری از مردم قربانی کرونا خواهند شد. آنچه موجب تاسف شدید است اینست که ما به نام دین و با انجام کاری که مربوط به دین است، برخلاف خواست دین که حفاظت از جان را در اولویت اول قرار داده است عمل میکنیم. در فقه اسلام غیر از مواردی معدود، جان انسان خط قرمز است و حتی آن موارد معدود هم مربوط به حیات شرافتمندانه انسان هستند. بنابراین، هیچ امری بالاتر از حفاظت از سلامت جامعه و جان انسانها نیست و اموری از قبیل مراسم عرفه و نماز عید قربان و عزاداری محرم و صفر که همه ما با جان و دل به آن عشق میورزیم را میتوان موقتاً تعطیل یا به صورت فردی برگزار کرد و در سالهای بعد تمام آنها را جبران نمود.
آقای رئیسجمهور! شما به عنوان فرمانده کل ستاد مقابله با کرونا مسئول جان مردم هستید. کاملاً روشن است که تصمیمات جدید ستاد، دقیقاً همان بلائی را به جانها خواهد انداخت که لغو محدودیتهای کرونائی با خود آورده است. به این واقعیت تلخ فکر کنید که با این تصمیمات، پائیز سیاهی در انتظار کشور ما خواهد بود. لطفاً تعارف با این و آن را کنار بگذارید و با ایجاد محدودیتهای لازم بهویژه در زمینه تجمعات، کاری کنید که پائیز آینده مثل تمام پائیزها رنگارنگ و پر از خاطرههای شیرین برای مردم ایران باشد.
در همین زمینه رئيسجمهور در جلسه اولين روز مردادماه هيات دولت از اينکه مردم تحت فشار هستند، سخن گفت. يکي از انتظاراتي که مردم از دولتمردان دارند اين است که بتوانند با تصميمات و تدابيري که اتخاذ ميکنند، شرايط زندگي را آسان کنند؛ بهگونهاي که رفاه در جامعه براي همه مردم به وجود آيد. به همين دليل در قانون اساسي بسياري از کشورها از جمله وظايفي که براي دولتها پيشبيني شده، زمينه تحقق رفاه و کيفيت ارتقاي زندگي همه مردم هست. در فصل سوم قانون اساسي ما هم اين موضوع بهخوبي پيشبيني و مصوب شده است. يکي از موضوعاتي که در چند سال اخير اسباب نگراني مردم شده، گرانيها، فشارهاي اقتصادي و نااطميناني از يک آينده مشخص در حوزه اقتصاد است. اگر نيمنگاهي به چند سال اخير داشته باشيم، در قيمت ارز، طلا، خودرو، مسکن و ساير هزينههايي که مردم مجبورند در زندگي خود پرداخت کنند، يک واقعيت مشخص وجود دارد. در تمام اين حوزهها روند رشد هزينهها و قيمتها به مراتب خيلي بيشتر از روند رشد درآمدها و حقوق کارکنان دولت يا مستمري اقشار داراي نيازهاي خاص است. از جمله زنان سرپرست خانوار، افراد داراي معلوليت و گروههاي ديگري که به هر دليلي نيازمند حمايت ويژه دولتها و از جمله دولت ما هستند. آقاي رئيسجمهور در جلسه اول مرداد هيات دولت از شرکتهايي که کاملا از بودجه دولت استفاده ميکنند، خواست که آنها ديگر دنبال افزايش قيمت نباشند. سوال اين است وقتي شرکتهاي دولتي که تابع دولت هستند، از اين گفته تبعيت نميکنند، چگونه ميتوانيد انتظار داشته باشيد در بخشهاي خصوصي و آزاد از دولت حرفشنوي داشته باشند؟ طبيعتا در نتيجه اين فشاري است که رئيس دولت بهتازگي و بهصراحت موضوع را بيان ميکند، قشرهايي هستند که شرايطشان بدتر شده و قشرهايي هستند که تحتفشارهاي اقتصادي و گراني تقريبا دارند له ميشوند و حتي تامين معيشت روزانهشان در حد بخور و نمير هم دچار مشکل شده است. چنانچه به اين شکل جلو رويم، فقراي ما فقيرتر شده و طبقه متوسط بيشتر به سمت طبقات فقير گرايش پيدا خواهند کرد. نيمنگاهي داشته باشيم به ارائه همين آمار سرقتهاي خرد از سوي رئيس پليس آگاهي تهران که 50 درصدش متوجه سرقت اوليهاست، خودش گوياي اين موضوع است. انتظار اين است که براي خروج از اين شرايط تدابيري اتخاذ شود. يکي از اين تدابير شايستهسالاري است. آدمها را سر جاي خود بگذاريد، دورنما را ببينيد و تحولات را خوب بررسي کنند. برنامهريزي بايد مبتني بر واقعيت و دادههاي واقعي در جامعه باشد. امروز من و دوستانم به عنوان مددکاران اجتماعي عموما با کساني سروکار دارند که واقعا براي تامين حداقلهاي خود دچار مشکلات جدي و اساسي هستند. انتظار ما به عنوان يک قشر تخصصي که در سازمانهاي متعددي داريم کار ميکنيم و ميبينيم که مردم چه زجرهايي به دليل فقر و مشکلات اقتصادي متحمل ميشوند، وادارمان ميکند که اينگونه هشدار دهيم، اينگونه مطالبهگري کنيم و اينگونه اعلام کنيم که مردم خيلي وقت است تحت فشارند. حق مردم با اين همه منابع و امکانات و موقعيت ژئوپليتيکي اين نيست.