✍️ محمد شبیری
? خطبهٔ حضرت زهرا در خصوص پس گرفتن فدک که ارث پدرش حضرت محمد(ص)بود، صرف اعتراض به غصب ارثیهٔ خود نبود، بلکه نقد قدرتی بود که بنام حکومت اسلامی دست بر اموال دیگران گذاشته و بنای ایجاد تسلطی مقدس بر جان و مال مردم را گذاشته بودند. خطبهٔ او نشانه ای از این است که پیامبر توانست مردم عربستان را به دین اسلام دعوت کند اما برخی از آنها بعد از او بنای ایجاد امپراطوری را گذاشتند.
پیامبر به دخترش باغ فدک را هدیه داد ولی آنها از او گرفتند. چرا ؟ برای اینکه خانواده پیامبر نتوانند توان اقتصادی مناسب داشته باشند! خادوادهٔ پیامبر با داشتن منابع اقتصادی میتوانستند در حکومت تاثیر گذار یا آنرا بدست بیاورند. اما وقتی منابع و محل در آمد از فاطمه گرفته شد دیگر امکان نفوذ و قدرت اقتصادی تعیین کننده نخواهد داشت. لذا از ابتدا آنها قرار بر تسلط بر قدرت را داشته و بنای کنار زدن علی و فاطمه را داشتند. از طرفی با موانع قدرت طلبی خود که از جمله علی و فاطمه را مانع میدیدند، چنان عرصه را بر آنان تنگ کردند که نتوانند کاری از پیش ببرند.
پیامبر اساسا رسالتی برای کشور گشایی اعلام نکرده است. خود نیز برای کشور گشایی به جایی حمله نکرد اما اینان به کشورهای دیگر حمله و قتل و غارت کردند، اسلامی را که آنها معرفی کردند همراه با قتل و غارت بود! اما پیامبر در هنگام مواجهه با مخالفان بیشترین تلاش و کوشش را در آگاه سازی و حکومت بر قلبها جستجو میکرد. برخی از اطرافیان پیامبر از فهم ودرک هدف پیامبر عاجز بودند و فقط از او به خلافت و حکومتی که برای آنها باقی بماند فکر میکردند.
خطبه حضرت زهرا در حقیقت در مورد افشاء ماهیت حاکمان زمان و نقد قدرت و همچنین گوشزد نمودن هدف پیامبر از رسالت خود که همانا تقرب بخدا و اخلاق بوده است. اودر خطبهاش از زیست آلوده به جهل و فلاکتی که داشتند را یاد آوری میکند، و آنها را به بازگشت به اسلام پیامبر دعوت میکند . در حقیقت اولین نقاد حکومت اسلامی خلفا حضرت زهرا بوده است. نقد قدرت از ابتدای امر موضوعی بود که خلفا نتوانستند بر آن تحمل داشته و به اصلاح روی بیاورند. او می دانست قدرت که به تقدس مسلح شد جلودار آن دختر پیامبر هم نمیتواند باشد. آخر الامر نیز او را با شدت هرچه تمامتر سرکوب و خانهاش را به آتش کشیدند، چرا؟ برای اینکه نقاد قدرت بود، و در مقابل خلیفه بنای نقادی را گذاشت تا کسی نتواند خود را مقدس و به دور از انتقاد بداند، اما وقتی بنام حکومت اسلامی در مقابل حقگویی های او خانهاش را آتش زدند آیندهٔ حکومتهای دینی را نیز به انظار عمومی گذاشتند، که هر قدرتی بنام دین اگر بر مردم مسلط شود علاوه بر نقد ناپذیری، خونریزیهای خود را هم رنگ تقدس خواهد داد! برای این است که پیامبراسلام مدعای حکومت نداشت. میگفت من برای مکارم اخلاق مبعوث شدهام. حضرت زهرا بنای نقد حاکمان گذاشت تا نتوانند بعداز پیامبر بهانهای برای غصب مال و اموال مردم را بنمایند. اما برخی از قدرت طلبان با زمینههایی که برای درست کردن حکومت و خلافت چیده بودند علی و فاطمه نتوانستند در مقابل زیاده خواهی آنان و اطرافیان آنها تاب بیاورند و گوشه نشین و عزلت گزیدند و حتی دختر پیامبر که زبان تند و تیز و قدرت و اعتراض انقلابی را در شخصیت خود داشت با توطئه به شهادت رساندند. صرفا برای اینکه بدون یک نقاد معتبر بتوانند حکومت کنند. آنها که چنان کردند و حتی به خود فاطمه دختر پیامبر هم رحم نکردند، چگونه میتوانستند حاکم و خلیفهای عادل باشند.
نکته قابل تأمل این است که علی را هم در شرایطی قرار داده بودند که از همسر خود نمیتوانست دفاع کند و این نکته در همان خطبه حضرت زهرا درج است که از علی گله میکند، اما علی بهتر میداند که آنها برای رسیدن به مقصد خود همهٔ زمینهها را آماده کردهاند و هدف پیامبر که دعوت به اخلاق بود به خلافت تبدیل شده است. اینها را حضرت زهرا میدانست و اعتراض میکرد اما علی ع در اعتراض مانند اوعمل نمیکرد، چرا که برایش روشن بود که توطئه بسی فراتر از مسائل ظاهریست. مال و اموال و حکومت چیزی نبود که اطرافیان آنان از آن چشم بپوشند و فقط به اخلاق پیامبر بسنده کنند.
نتیجهای که میشود گرفت این است که پیامر حکومت نداشت بلکه مردم شکلی از ارادت در اطاعت پذیری از اوامر الهی را در پیامبر میجستند؛ اما بعد از او از حکومت و خلافت بعنوان ابزار پادشاهی و کشور گشایی استفادهٔ نامطلوب شد. سنتی که گذاشته شده بود منجر به پادشاهی نعاویه و ولید و یزید و شمر و هارون الرشید و متعصم و سایر خلفای اموی و عباسی شد که اساساا تجربه خوبی از حکومت اسلامی نبود.
حکومت کعبهٔ آمال پیامبر اسلام نبود.
اما کعبهٔ آمال مدعیان حکومت بوه است. لذا عملکرد حاکمان حکومتهای اسلامی در حمله به ایران و حکومت در ایران سوابق تیره وتاری از آنان بجا گذاشته است. حملات آنان به کشورهای دیگر بخوبی نشان میدهد که به دنبال دعوت به اخلاق پیامبر را نداشتند بلکه به دنبال زر و قدرت و کنیز و غلام و ثروت ملل دیگر بودند. اسلام نیازی به شمشیر ابی وقاص نداشت، ولی ابی وقاصها بدنبال مال و منال و قدرت بودند نه هدف پیامبر.
برای همین حضرت زهرا خطبهاش را نباید اسم فدک گذاشت، خطبهٔ نقد قدرت است در مورد حکومت بنام اسلام.